پژوهشگران در عصر دیجیتال؛ دیده شوید یا محو شوید!
در عصر دیجیتال، رسانهها به ابزاری قدرتمند برای انتشار و ترویج پژوهشها تبدیل شدهاند و با فراهم کردن دسترسی سریع و گسترده، نقش مهمی در افزایش آگاهی عمومی ایفا میکنند. پلتفرمهایی مانند توییتر، لینکدین، ریسرچگیت و پیامرسانهای داخلی امکان بهاشتراکگذاری سریع یافتههای علمی را فراهم کرده و موجب افزایش استنادها و توجه عمومی به پژوهشها میشوند. بااینحال، در کنار این فرصتها، خطر انتشار اطلاعات نادرست یا تحریفشده نیز وجود دارد. همچنین، رسانهها با سادهسازی زبان علمی، فهم موضوعات پیچیده را برای عموم تسهیل میکنند.
در این یادداشت، به بررسی نقش رسانه در پژوهش و ارائه توصیههایی به پژوهشگران برای بهرهبرداری مؤثر از این ابزار میپردازیم:
با وجود مزایای فراوان، ارتباط رسانه و پژوهش با چالشهایی همراه است. یکی از این چالشها، انتشار اطلاعات نادرست یا اغراقآمیز است. گاهی اوقات، رسانهها برای جذب مخاطب، پژوهشها را بهصورت نادرست یا غیردقیق ارائه میدهند. این موضوع میتواند به سوءتفاهم عمومی و حتی تأثیر منفی بر اعتبار پژوهشگران منجر شود. همچنین، رسانهها ممکن است با تأکید بر برخی جنبههای خاص، سوگیریهایی را در درک عمومی ایجاد کنند.
برای بهرهبرداری مؤثر از رسانهها و مقابله با چالشهای مرتبط، پژوهشگران میتوانند از راهکارهای زیر استفاده کنند:
۱. استفاده فعال از رسانههای اجتماعی: متأسفانه بسیاری از پژوهشگران ما با شبکههای اجتماعی نامأنوساند و یا کاربری صرفاً شخصی برای تبادل فایل یا پیام با دیگران را دارند. ایجاد پروفایلهای حرفهای و بهاشتراکگذاری پژوهشها در پلتفرمهای ساده و پرمخاطب مانند توییتر و لینکدین یا ایجاد کانالهای شخصی در پیام رسانهای پرکاربر داخلی مانند بله و ایتا، میتواند به افزایش ضریب انتشار و تأثیر پژوهش کمک کند.
۲. سادهسازی زبان علمی: اغلب پژوهشهای علمی و حقوقی دارای زبانی پیچیده و خشک هستند که فهم مطالب را برای مخاطبان عمومی دشوار مینماید. پژوهشگران باید بتوانند یافتههای خود را به زبانی ساده و قابل فهم برای عموم مردم و رسانهها بیان کنند.
۳. انتشار در پلتفرمهای دسترسی آزاد: بسیاری از پژوهشگران تصور میکنند که با چاپ پژوهشهایشان در کتب و فصلنامههای علمی یا گزارشهای پژوهشی دستگاهها، مسئولیت خود را به طور کامل ایفا کردهاند و مخاطبان با جستجوی مطالب به نتایج مورد نظر خواهند رسید. این اقدامات کافی نیست. پژوهشها باید در ژورنالهای Open Access و مخازن آنلاین نیز انتشار یابد تا دسترسی به دانش را برای همه و در سراسر جهان فراهم کند.
۴. پایش انتشار پژوهش: در بسیاری از اوقات، رسانهها پژوهشهای علمی را با سوگیریهای سیاسی خود منتشر میکنند. برخی بخشها را برجسته و اغراقآمیز منتشر میکنند و برخی بخشهای دیگر را ضریب کمتری میدهند. همین امر باعث میشود نتایج پژوهشها در رسانهها بصورت ناقص یا نادرست منتشر شود. در نتیجه پژوهشگران باید نحوه انتشار پژوهش خود در رسانهها را پایش کنند و در صورت وجود اطلاعات نادرست، بهسرعت اقدام به تصحیح آن کنند.
۵. همکاری با رسانههای معتبر و تخصصی: اغلب پژوهشگران فاقد هرگونه ارتباط و همکاری با رسانههای عمومی و تخصصی معتبر در داخل و خارج هستند و تعداد معدودی از اساتید و پژوهشگران هستند که دیدگاههای علمی آنها در خبرگزاریها و مطبوعات منعکس میشود. همکاری با رسانههای علمی و عمومی معتبر، به انتشار دقیق و گسترده پژوهشها کمک میکند و بر وزن علمی تحلیلهای رسانهای نیز میافزاید.
لذا رسانهها بهعنوان پلی بین پژوهش و جامعه، نقش حیاتی در پیشبرد علم و افزایش آگاهی عمومی ایفا میکنند. پژوهشگران با استفاده هوشمندانه از رسانهها و رعایت اصول حرفه ای و ارتباطی، میتوانند تأثیر پژوهشهای خود را بهطور قابل توجهی افزایش دهند. این کار نه تنها به پیشرفت علمی کمک میکند، بلکه باعث افزایش مشارکت جامعه در فرآیندهای علمی و تصمیمگیریهای سیاستی میشود. در نهایت، تعامل سازنده بین رسانه و پژوهش، کلید دستیابی به جامعهای آگاه و دانشمحور است.