امام خمینی، فقیه بی همتای سپهر تشیع یا یگانه طراح فقه سیاسی مدرن
امام خمینی (ره) را از یکسو می توان فقیهی متاله و اسلام شناسی روشنفکر دانست که در کنار علومی از قبیل فقه و اصول و رجال و درایه، بر تفسیر، فلسفه و عرفان تبحر و اشراف بی نظیری داشت و به اذعان بسیاری از علمای معاصر، جامع الاطراف علوم معقول و منقول بود. از تالیف رسائل فقهی مختلف تا شروح متعدد بر احادیث و روایات و از کشف الاسرار و حاشیه بر اسفار گرفته تا سرالصلوه و تفسیر سوره حمد، هر یک با عنایت به مشغلهها، مبارزات و محدودیت ها تا حدودی گستره علم و دانش این شخصیت بزرگ شیعه را ترسیم نموده است.
از سوی دیگر ایشان را می توان سیاستمداری مجرب، آگاه و درصحنه دانست که با شناخت جریان های سیاسی مختلف، بر نقاط ضعف نظام سیاسی کشور اشراف داشته و صاحبنظر است. در کنار دهها سخنرانی روشن گرایانه و بیداری بخش ایشان در خصوص مسایل سیاسی، خصوصا مسایل دوران رژیم پهلوی از قبیل کاپیتالاسیون، انقلاب سفید و لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، آثاری از قبیل حکومت اسلامی، مساله امر به معروف و مقام رهبري در فقه اسلامي به چشم میخورد که در واقع تقریرات ایشان در عرصه مباحث سیاسی است و مبین دید نافذ و بینش روشن این شخصیت برجسته در عرصه سیاست است.
اگرچه زعامت شیعه همواره برعهده علما و فقهای متقی و پرهیزکار و آگاه به زمانه بوده است و وقایعی همچون تحریم تنباکو در بزنگاه های تاریخ نقش خود را در حفظ کیان تشیع ایفا نموده است، اما آنچه امام خمینی (ره)، این یگانه اختر آسمان تشیع را از سایر فقها و سیاستمداران مسلمان متمایز می کند، جمع میان بینش فقهی پویا و اجتهادمحور از یکسو و درک سیاسی روشن، عمیق و اخلاق مدار از سوی دیگر است. امتیازی که ایشان را در دوره غیبت در جایگاهی ممتاز نسبت به سایرین قرار می دهد. آنچه به خوبی این تمایز و منحصربفرد بودن را جلوه گر می نماید اموری است که ایشان به عنوان ارکان سیاسی جامعه عدالت محور اسلامی نهادینه نموده و در اذهان همگان به یادگار مانده است. برخی از این اصول که به نوعی از بایسته های زمامداری اسلامی بحساب میآیند عبارتند از:
1- دغدغه بسط و گسترش اسلام به اقصی نقاط جهان بجای توقف به دیدگاه ملی محدود: در اغلب فرمایشات امام خمینی (ره) حفظ اسلام و حاکمیت آن مورد تاکید و اشاره قرار میگرفت و دیدگاه ایشان برخلاف بسیاری از سیاسیون آن زمان، اگرچه مقوم عزت و غیرت ملی و میهن پرستی بود، اما محدود به داخل مرزهای جغرافیای ایران نمیشد. ایشان جبهه حق را متصدی بسط حقطلبی و حقمداری به تمام جهان و نجات ملت های مستضعف از یوغ استکبار جهانی می دانست. توجه به این مساله و اتخاذ بینش بین المللی و تعهد به تحقق حاکمیت اسلام در عرصه جهان به واقع از نقاط تمایز بخش بینش سیاسی امام خمینی (ره) بود که در منظومه حقوقی - سیاسی انقلاب اسلامی نیز به وضوح رویت میشود. در سایه سار این بینش متعهدانه بود که سیاست های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران در اذهان جهانیان و به طور خاص استکبار جهانی، از ایران کشوری مقتدر و ابرقدرتی نقش آفرین و تاثیرگذار در تعاملات سیاسی بین المللی ایجاد نموده است. امری که مورد اذعان بسیاری از تحلیلگران، حتی منتقدین رادیکال و مخالفین انقلاب اسلامی ایران قرار دارد.
2- نفی استکبار و قدرت های جهانی و توجه به توان و حمیت ملی کشورها: یکی از بارزترین رویکردهای سیاسی حضرت امام خمینی (ره)، خودباوری، اعتماد و اتکا به ظرفیت ملی و نفی سلطه و استکبار جهانی و باورهای رایج در ذهن افرادِ به ظاهر روشنفکر آن دوران بود. ایشان عدم وابستگی به غرب و شرق، تکیه به نیروی ایمان و تلاش برای آبادانی کشور را تنها راه سعادت و موفقیت کشور می دانست. (1) از منظر این فقیه سیاس، ملتها صاحبان اصلی قدرت هستند و میبایست با عدالت طلبی و قیام بر مبنای ارزش های انسانی و ملی، زمینه نقش آفرینی و استقلال سیاسی – اجتماعی خود را فراهم نمایند. (2) امر مهمی که حمایت از نداهای مظلوم و خفته آنها را از وظایف نظام جمهوری اسلامی ایران قرار داده است. (3)
3- توجه به جمهوریت نظام همزمان با توجه به حاکمیت موازین اسلامی: ایده پردازی مردم سالاری دینی و محافظت از آن در افراط و تفریط نسبت به هر رکن آن، از اقدامات بارز امام خمینی (ره) بود که ثمرات آن در دهه های بعد از انقلاب اسلامی هویدا گردید و کیان این نظام مقدس مردمی را از تند روی های جناح های حاکم محافظت نمود. از منظر امام خمینی (ره) همان قدر که اسلام و موازین شرعی اهمیت داشته و می بایست در شئون حاکمیت محقق شوند، مردم سالاری، حضور و نقش آفرینی مردم در صحنه نیز مهم بوده و تاثیرگذار است. از منظر امام خمینی (ره) این ملت است که اساس و رکن رکین حاکمیت است.(4) ملتی که با محوریت بخشی به توحید و حاکمیت الله و فقه و ولایت فقیه، در پی اجرای فرامین حق و عدالت طلبی و عدالت گستری است. ایشان بارها به مردم تذکر می دادند که با حضور مسئولانه و متعهدانه در عرصه های سیاسی – اجتماعی، نگذارند این انقلاب به دست نااهلان بیفتد و به کرات مشروعیت اذن و ولایت حاصل از انتخاب مردم را منوط به خدمت به اسلام و مردم می دانستند. (5)
5- توجه به اقشار آسیب پذیر جامعه و رسیدگی به ایشان: از منظر امام خمینی (ره) سعادت دنیا و آخرت در رسیدگی به محرومان جامعه بود.(6) همان ها که در تقسیم قدرت و ثروت نصیب و بهره کمتری دارند و در کنار ایفای تام سهم خود در حمایت از نظام اسلامی و ایستادگی در برابر ابرقدرت ها دارای کمترین صدا بوده و متحمل بیشترین فشارهای اقتصادی – اجتماعی هستند. از این رو ایشان با نفی رویه های اجرایی و حاکمیتی که سبب نادیده گرفتن مشکلات و کاستی های این قشر شریف جامعه می گردید، به لزوم توجه مسئولین به دهک های پایین جامعه تاکید می نمود و ایشان را صاحبان واقعی انقلاب می دانست.
مبتنی بر این اصول و رویکردهای سیاسی، که در واقع عصاره فقه سیاسی تشیع در عصر کنونی است، نظام جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ملت مسلمان به عنوان صاحبان اصلی این نظام و اِعمال حکمرانی بر مبنای مردم سالاری دینی، شکل گردید و طی سالیان متمادی با نفی نظم ظالمانه موجود که حاصل منفعت طلبی مستکبرین و ایادی ایشان بود، استعدادها و توانمندی های مختلف این ملت مظلوم و مقتدر را به نمایش گذاشت و به الگویی بی بدیل برای همه آزادگان و حق طلبان تبدیل شد. تشکیل محور مقاومت در خاورمیانه و برهم خوردن نقشه های شوم قدرت طلبان از برکات این بینش سیاسی توحیدمدار است که به واقع پیش از این مسبوق به سابقه نبوده و حاصل تقارن فقه جواهری اصل و بینش سیاسی صحیح در قامت مردی است که به واقع نه تنها معمار انقلاب اسلامی است، بلکه یگانه طراح فقه سیاسی مدرن بحساب میآید.
آری امام خمینی (ره) هم در عرصه فقه و اجتهاد پویا و مقتضیات روز آن، افق دید و بینشی ژرف و منحصر بفردی داشت و هم در عرصه سیاست با درک صحیح از جریان های سیاسی ملی، منطقهای و جهانی، یگانه دوران خود و بلکه همه اعصار بود. به سبب این امتزاج فقهی و سیاسی و اخلاص و ایمان بی بدیل ایشان، مردم ایران ندای ایشان را لبیک گفته و با نفی طاغوت و طاغوتیان و برهم زدن نظم و بساط ملی و بین المللی آنها، حرکت نوی را آغاز نمودند که باوجود کارشکنی و ستیزه جویی دشمنان، زمینه ساز ظهور منجی و برپاسازنده عدل جهانی، یعنی حضرت بقیه الله اعظم (عج) گردیده است.
(1) صحیفه امام، ج 21، ص 399
(2) صحیفه امام، ج 12، ص 138
(3) مقصود بند 16 اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که وفق آن دولت موظف است سیاست خارجی کشور را بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان تنظیم نماید. همچنین مطابق اصل یکصد و پنجاه و چهارم قانون اساسی: «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند.»
(4) صحیفه امام،ج21، ص371
(5) صحیفه امام، ج 14، ص 380
(6) صحیفه امام، ج 16، ص 27