آشنائی با مفاهیم حقوق عمومی؛ بررسی مفهوم «اجتهاد»
چکیده:
اجتهاد پویا، برخاسته از اصول فقه پویا، وظیفه قانونگذاری برای عقل را برعهده دارد همچنان که فقه قانونگذاری برای جامعه را عهدهدار است. لذا اجتهاد هدف و ثمره اصول فقه دانسته شده است.
کلمه اجتهاد نیز مانند دیگر کلمات علاوه بر تمرین و ممارست، نتیجه آموختن مهارتها و دانشهایی چند میباشد. علوم مقدّماتى اجتهاد، از نظر قالب فقهاء، چهارده علم است که همهی آنها را مىتوان در ذیل سه عنوان: علوم ادبیات عرب، علوم عقلى و علوم نقلى گنجاند. منابع اجتهاد در میان فقهاء شیعه و اهل تسنن بسیار متفاوت است، به گونهای که میتوان اختلافات فقهی این دو عقیده را نشأت گرفته از همین امر دانست. غالب علماء شیعه کتاب، سنت، عقل و اجماع را از منابع اجتهاد برشمردهاند اما اخباریها به دو منبع کتاب و سنت بسنده کردهاند. همچنین اهل تسنن از منابعی چون استحسان، قیاس، مصالح مرسله، اجماع صحابه، عرف و... نیز نام بردهاند.
بر هر مکلفی واجب است که آگاه به احکام شرعی و وظیفه خود در مقابل خداوند باشد؛ در همین راستا وی مخیر است یا خود مجتهد شود یا از یک مجتهد تقلید کرده و یا احتیاط نماید. لذا اجتهاد را واجبی تخییری نامیدهاند.
اجتهاد پویا، برخاسته از اصول فقه پویا، وظیفه قانونگذاری برای عقل را برعهده دارد همچنان که فقه قانونگذاری برای جامعه را عهدهدار است. لذا اجتهاد هدف و ثمره اصول فقه دانسته شده است.
کلمه اجتهاد نیز مانند دیگر کلمات علاوه بر تمرین و ممارست، نتیجه آموختن مهارتها و دانشهایی چند میباشد. علوم مقدّماتى اجتهاد، از نظر قالب فقهاء، چهارده علم است که همهی آنها را مىتوان در ذیل سه عنوان: علوم ادبیات عرب، علوم عقلى و علوم نقلى گنجاند. منابع اجتهاد در میان فقهاء شیعه و اهل تسنن بسیار متفاوت است، به گونهای که میتوان اختلافات فقهی این دو عقیده را نشأت گرفته از همین امر دانست. غالب علماء شیعه کتاب، سنت، عقل و اجماع را از منابع اجتهاد برشمردهاند اما اخباریها به دو منبع کتاب و سنت بسنده کردهاند. همچنین اهل تسنن از منابعی چون استحسان، قیاس، مصالح مرسله، اجماع صحابه، عرف و... نیز نام بردهاند.
بر هر مکلفی واجب است که آگاه به احکام شرعی و وظیفه خود در مقابل خداوند باشد؛ در همین راستا وی مخیر است یا خود مجتهد شود یا از یک مجتهد تقلید کرده و یا احتیاط نماید. لذا اجتهاد را واجبی تخییری نامیدهاند.
| متن گزارش پژوهشی بررسی مفهوم «اجتهاد» |
ارسال نظرات