ایزدی: بررسی صلاحیت کاندیدا‌ها در آمریکا خیلی سخت‌تر از ایران انجام می‌شود./ گوهری مقدم: نقش پول در انتخابات آمریکا/ رئیس‌جمهور در ایالات متحده چگونه انتخاب می‌شود؟ / مایلز هونیگ: سیستم انتخاباتی آمریکا از کمترین دموکراسی در دنیا برخوردار است.

در ادامه سلسله نشستهای تخصصی(وبینار) بررسی ساختار و فرآیند انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا آقایان ایزدی، گوهری مقدم و مایلز هونیگ به تبیین نظام انتخاباتی آمریکا پرداختند.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده شورای نگهبان، دکتر فواد ایزدی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در اولین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی (وبینار) بررسی ساختار و فرآیند انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا که به همت پژوهشکده شورای نگهبان و با همکاری موسسه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران به صورت مجازی برگزار شد، با بیان اینکه کاندیدا‌های انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا عقبه حزبی دارند، گفت: در آمریکا اولین جایی که تایید صلاحیت یا رد صلاحیت می‌کند حزب هست، اگر بخواهید نماینده کنگره شوید باید به انتخابات درون حزبی راه پیدا کنید.

وی ادامه داد: با توجه به ساختار قدرت در آمریکا، نهادی به نام شورای نگهبان وجود ندارد، اما بحث بررسی صلاحیت‌ها در این کشور خیلی سخت‌تر از ایران انجام می‌شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه در آمریکا در بحث رد صلاحیت افراد حزب و سیستم‌های سرمایه‌سالار دخیل هستند، اظهار داشت: سیستم آمریکا سرمایه‌سالار (کاپیتالیستی) است و کسانی تایید صلاحیت می‌شوند که سیستم سرمایه‌داری از آن‌ها حمایت کند، یا به عبارتی این سیستم بخواهد به آن کاندیدای مورد نظر کمک مالی انجام دهد.

دکتر ایزدی افزود: در پژوهشی که توسط اساتید علوم سیاسی انجام شده، ۹۴ درصد افراد پیروز در انتخابات آمریکا، فردی است که بیشترین هزینه را برای انتخابات کرده باشد.

وی به جایگاه شورای نگهبان در ایران اشاره و خاطرنشان کرد: کشور بدون شورای نگهبان دچار هرج و مرج می‌شود.

کارشناس مسائل آمریکا با بیان اینکه سیستم انتخاباتی آمریکا دو حزبی و یک سیستم بسته است، گفت: ایران در حوزه مردم سالاری بسیار بالاتر از آمریکا قرار دارد.

گفتنی است سلسله نشست‌های تخصصی بررسی ساختار و فرآیند انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا به همت پژوهشکده شورای نگهبان و با همکاری موسسه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران از روز شنبه ۱۰ آبان ماه با حضور اساتید و کارشناسان حوزه مسائل آمریکا و حقوق انتخاباتی به مدت ۴ روز بصورت مجازی برگزار می‌شود.


دکتر ابوذر گوهری مقدم عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) در دومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی (وبینار) بررسی ساختار و فرآیند انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا که به همت پژوهشکده شورای نگهبان و با همکاری موسسه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران به صورت مجازی برگزار شد، با بیان اینکه مشارکت در انتخابات آمریکا نسبت به سایر دموکراسی‌های غربی پایین‌تر است، گفت: با توجه به تحقیقات و آمار‌های اعلام شده حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد مردم برای انتخابات ثبت نام می‌کنند و حدود ۵۰ درصد از آن‌ها فقط رای می‌دهند.

وی درباره دلیل ثبت‌نام ابتدایی از رای دهندگان در نظام انتخاباتی آمریکا بیان داشت: اینکه در نظام انتخاباتی آمریکا ابتدا از رای دهندگان ثبت نام صورت می‌گیرد، برای رفع احتمال تقلب در انتخابات است.

عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) افزود: میزان مشارکت در انتخابات‌های ریاست جمهوری آمریکا حدود ۵۰ الی ۵۵ درصد می‌باشد، علت مشارکت پایین در انتخابات به دو فرضیه ختم می‌شود؛ نخست اینکه مردم، چون به سیستم اعتماد دارند و از وضع موجود راضی هستند پس نیازی به شرکت در انتخابات نمی‌بینند، اما این فرضیه قابل قبول نیست و فرضیه دوم از اعتماد نداشتن مردم به سیستم آمریکا صحبت می‌کند که قابل قبول‌تر است.

دکتر گوهری مقدم در مورد نسبت افزایش سطح سواد و ثروت رای دهندگان با میزان مشارکت در انتخابات اظهار داشت: در انتخابات آمریکا هر چه میزان سواد و ثروت بیشتر می‌شود درصد رای دهندگان بیشتر می‌شود که علت این امر، خواست این طبقه در جهت تغییر و تحول سیستم فعلی است.

وی ادامه داد: افراد بیکار و بی سواد در انتخابات آمریکا بر خلاف ایران تمایلی برای شرکت در انتخابات ندارند، چون امیدی به تغییر وضع موجود ندارند.

عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به نقش پول در انتخابات آمریکا گفت: طبق تحقیقات انجام شده در آمریکا، کسی که بیشترین هزینه را برای تبلیغات و رسانه و به خصوص شبکه‌های مجازی انجام می‌دهد، پیروزی را به دست می‌آورد؛ به طور مثال در انتخابات پیشین شبکه‌های مجازی همانند فیسبوک و توییتر در انتخابات ریاست جمهوری نقش ویژه‌ای را داشتند.

دکتر گوهری مقدم در خصوص نظام انتخاباتی آمریکا خاطرنشان کرد: در سیستم آمریکا ابتدا انتخابات مقدماتی شکل می‌گیرد که هر ایالت سیستم انتخاباتی مستقل خودش را دارد، انتخابات مقدماتی درون حزبی است و حدود یک سال و نیم قبل انتخابات اصلی صورت می‌گیرد و از هر حزب در نهایت یک نفر انتخاب می‌شود.

وی با بیان اینکه در آمریکا، رئیس جمهور به صورت غیر مستقیم انتخاب می‌شود به این صورت که هم رای مردم و هم رای الکترال کالج تاثیر گذار می‌باشد، تصریح کرد: افراد عضو در الکترال کالج آزادند تا به هر کس که می‌خواهند رای بدهند، تعداد اعضای این مجمع حدود ۵۳۸ نفر است که هر کس ۲۷۰ رای از مجمع بگیرد مطمئنا رئیس جمهور آمریکا می‌شود.


دومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی (وبینار) بررسی ساختار و فرآیند انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا به همت پژوهشکده شورای نگهبان و با همکاری موسسه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران با حضور "مایلز هونیگ" از شهر بالتیمر ایالت مریلند آمریکا و به صورت مجازی برگزار شد.

"مایلز هونیگ" از سال ۱۹۷۰ میلادی تاکنون یک فعال سیاسی بوده و اخیرا هم به عنوان عضو حزب سبز آمریکا در دو رقابت یکی کنگره و دیگری فرمانداری مریلند در سال ۲۰۰۴ شرکت داشته است.

وی با بیان اینکه از میان کشور‌هایی که به دموکراتیک بودن خود مباهات می‌کنند، سیستم انتخاباتی آمریکا، خصوصا درمورد رقابت‌های ریاست جمهوری، احتمالا از کمترین دموکراسی در دنیا برخوردار است، گفت: به رغم اینکه اکثریت مردم آمریکا آن را به عنوان تنها دستاورد ایالت متحده ارزش گذاری می‌کنند و گرامی می‌دارند، اما بیش ار ۴۰ درصد از رای دهندگان ثبت نام شده در یک سال خوب رای نمیدهند و ۲۰ درصد از واجدین شرایط ثبت نام نمی‌کنند که رای دهند.
 
وی افزود: آن‌هایی که رای نمی‌دهند، دلیلی برای این کار نمی‌بینند، زیرا در زمینه رفاه اوضاع تغییر نخواهد کرد و آن‌ها به اندازه کافی باهوش هستند که این را متوجه بشوند.

وی ادامه داد: آن‌ها این سخن رزا لوکزامبورگ (فیلسوف آلمانی) را می‌پذیرند که "اگر رای دادن اهمیت داشت، آن را غیرقانونی می‌کردند". آن‌هایی که به کاندیدای حزب سوم رای می‌دهند، می‌دانند که انتخاب دموکرات یا جمهوری خواه تاثیری بر رفاه آن‌ها ندارد، اما حداقل تلاش می‌کنند که رای دهند. اما برای هر دلیلی که رای بدهند می‌دانند که رای آن‌ها به حساب نمی‌آید.

مایلز هونیگ گفت: براساس مطالعه و تحقیق دانشگاه پرینستون/نورث وسترن ما (آمریکا) یک الیگارشی هستیم که این برای تعداد کمی از افراد تعجب برانگیز است. طبقه مرفه دستور جلسه را در کنگره مشخص می‌کند و کنگره را تطمیع می‌کند تا قوانین مطلوب آن‌ها را تصویب کند. «مارک تواین» در سال ۱۸۷۵ گفت: "فکر می‌کنم می‌توانم بگویم و با افتخار هم بگویم که ما مجامع قانونگذاری داریم که بیش از هر نهاد دیگری در دنیا قیمت‌های بالاتری دارند. او همچنین می‌گوید: "ما بهترین دولت را داریم که پول می‌تواند آن را بخرد". در ادامه این مطالعه میگوید بدون توجه به اینکه مردم خواستار چه چیزی هستند، این پست‌ها و موقعیت‌های ثروتمندان است که همیشه برنده است حتی در زمان‌هایی که خواسته مردم در میان است.

وی ادامه داد: یک تحلیل چند متغیره نشان می‌دهد که نخبگان اقتصادی و گروه‌های سازمان یافته‌ای که نماینده صاحبان شرکت‌های بزرگ هستند تاثیر مهم مستقلی روی سیاست دولت آمریکا دارند. این در حالی است شهروندان عادی و گرو‌های تجاری مردمی یا تاثیر کمی دارند و یا هیچ تاثیر مستقلی ندارند. به عبارت دیگر، این بدین معنی است که نخبگان ثروتمند به آنچه بخواهند میرسند و آنچه مردم عادی بخواهند نیز به آن می‌رسند با این شرط که آن، خواسته نخبگان نیز باشد.

تحلیلگر مسائل آمریکا با اشاره به سیاست سرکوب آرایی که بین هر دو حزب شایع است، گفت: آمریکایی‌ها از این فرایند متنفرند. جمهوری خواهان آرا سیاه پوستان را سرکوب می‌کنند و دموکرات‌ها رای کاندید‌های ترقی خواه را سرکوب می‌کنند. در آخر هر دو کاندید راست تندرو می‌شوند.

نامزد پیشین حزب سبز آمریکا یادآور شد: رقابت کنونی البته یک استثنا است. با حماقت رییس جمهوری مانند ترامپ و حتی حمایت بدون هیچ شور و هیجان از جو بایدن، احتمالا ما رکورد رای گیری را بزنیم. ما شاهد شرکت بی سابقه افراد در رای گیری زود هنگام در محل اخذ آرا و رای پستی هستیم. از ابتدا این طور به نظر می‌رسید که رای گیری زودهنگام به نفع دموکرات‌هاست، زیرا آن‌ها احتمالا موضوع کوید ۱۹ را جدی می‌گرفتند و از حضور در فضا‌های عمومی اجتناب می‌کردند. اما با این حالت هیستریکی که جمهوری خواه‌ها درباره رای پستی راه انداختند، مردم تصمیم گرفتند صف بکشند و حضوری رای بدهند.

هونیگ در ادامه افزود: تقریبا در همه دوره‌های عادی و نرمال، مردم آمریکا از سیستم حاکم خود به ستوه آمده اند. کمپین‌های انتخاباتی آن‌ها دو سال یا بیشتر طول می‌کشد و همه توجه رسانه‌ها معطوف به آن‌ها می‌شود و رسانه از اخبار واقعی دور می‌شود. مهمتر از همه، معمولا دو حزب اصلی در بسیاری از مسایل غیر قابل تشخیص هستند. اغلب یک رقابت درباره مسایل خصوصی شخصیت‌ها به همراه یک سری موضوعات داغ سیاسی است تا بتوانند به انتخاب کنندگان خود انگیره دهند.
 
وی یادآور شد: ما معمولا به عنوان کشوری که خود را یک "شهر نمونه درخشان بالای تپه که چراغ آن مردم عاشق آزادی را به هر جایی هدایت می‌کند" میپنداریم میزان مشارکت پایین و شرم آوری در انتخابات داریم. جمله‌ای که رییس جمهور ریگان از بخش «موعظه سر کوه» انجیل گرفته بود.
 
** در آمریکا ۲ حزب اصلی هستند که تصمیم می‌گیرند ما به چه کسی رای دهیم

تحلگیر ساکن ایالت مریلند گفت: موضوع دیگر مجمع گزینندگان (الکترال کالج) است که ایجاد شد تا در سال ۱۷۷۶ به ایالت‌های برده دار اختیار و قدرت تصمیم گیری بیشتری بدهند تا آن‌ها اتحاد خود را با جمهوری جدید حفظ کنند. اما در حقیقت، همانطور که هر روز آمریکایی‌های بیشتری به آن پی می‌برند، مجمع گزینندگان (الکترال کالج) تنها به ما نشان می‌دهد که ما مردم آمریکا به رییس جمهور خود رای نمیدهیم و در واقع ۲ حزب اصلی هستند که تصمیم می‌گیرند ما به چه کسی رای دهیم، آرا این گزینندگان بستگی به نظر و خواست ناگهانی فرمانداران دارد که می‌توانند آرا کلی یک ایالت را نپذیرند.

وی با اشاره به اینکه در آمریکا این پول است که انتخابات را کنترل می‌کند، گفت: بدون پول کسی نمی‌تواند یک رقابت موفق را جلو ببرد. به همین سادگی. هزینه لازم برای دو حزب اصلی بیش از یک میلیارد دلار است. خصوصا پولی که به رسانه‌ها پرداخت می‌شود تا آن‌ها سیستم دو حزبی رو حمایت کنند و با اصلاحات واقعی انتخاباتی مخالفت کنند.

وی در مورد کاندیدا‌های مستقل در انتخابات آمریکا اظهار کرد: کاندید‌اهای مستقلی که در رقابت‌ها شرکت کردند از منابع مالی برخوردار بودند. «راس پرات» دوبار شرکت کرد. او پول زیادی را از طریق قرارداد‌های نظامی آمریکا بدست آورد. حزب سوم، به عبارت دیگر، به منابع دسترسی ندارد. حزب چپگرای سبز نیز قبول نمی‌کند که از پول شرکت‌های سرمایه گذاری استفاده کند. تنها کاندید پویایی، چون «رالف نیدر» که در زمینه حقوق مصرف‌کننده فعال بود و در سال ۲۰۰۰ شرکت کرد کافی بود تا آن‌ها را در معرض تهدید قرار دهد، نه اینکه پیروز شود. اینکه رو کند که آن‌ها با کمک شایعه و گزارش غلط آرا از یکدیگر به نفع دیگری می‌گیرند. حزب معتقد است که صاحب رای مردم است و رای دادن به خاطر منافع و وجدان گناه است اگر برای کاندید مورد نظرشان نباشد.

مایلز هونیگ با اشاره به اینکه رسانه‌ها بیشترین قدرت در طول انتخابات را دارند، گفت: آن‌ها می‌توانند موفقیت یا شکست یک کاندید را رقم بزنند. به عنوان مثال هوارد دین در سال ۲۰۰۴ گزینه مسلم حزب دموکرات بود. ولی در نهایت جیغ هوارد، که یک واکنش پرانرژی او در کمپین انتخاباتی بود بار‌ها بار‌ها توسط رسانه‌ها پخش شد که همین وی را از صحنه دور کرد. کلینتون به رسانه‌ها فشار می‌آورد که از ترامپ حمایت کنند، فکر می‌کرد شکست آن آسان است. آن‌ها روی این موضوع حساب نکرده بودند که او تنها نماینده‌ای است که می‌تواند به ترامپ ببازد.

نامزد پیشین حزب سبز افزود: نقد‌هایی که به سیستم انتخاباتی آمریکا وجود دارد را می‌توان همه جا پیدا کرد، اما رسانه‌ها هیچ وقت تریبونی به منتقدان نداده و نمی‌دهند. در کنگره، دعوا بر سر حذف قانون «شهروندان متحد» است که به شرکت‌های بزرگ و گرو‌های بیرونی قدرت بی نهایت می‌دهد تا رقابت‌های انتخاباتی را تامین مالی کنند و پول را آزادی بیان برابر کنند. دعوا اصلی دیگر ملغی کردن مجمع گزینندگان یا همان الکترال کالج است، بخشی از اقتصاد برده داری ما. بوش در سال ۲۰۰۰ و ترامپ در سال ۲۰۱۶ هر دو با رای مجمع انتخاب شدند و نه رای مردمی. مردم غیرمستقیم رای میدهند و دارند کم کم بیدار میشوند به رغم اینکه الکترال کالج در بیشتر مواقع همانطور که مردم آمریکا رای داده اند، رای داده است.

وی در مورد سرکوب آرا و تبعیض‌های انتخاباتی بیان داشت: فقرا و افراد بی خانمان روی کاغذ مانند ثروتمندان از حقوق مساوی برخوردار هستند. اما با سرکوب آرا آن‌ها در رای دهی با محدودیت مواجه هستند. فرماندار تگزاس با حمایت دادگاه عالی اجازه داشت برای هر شهر تنها یک محل اخذ رای داشته باشد و همانطور که میدانید تگزاس ایالت بزرگی است. مساحت زمین آن ۴۲ درصد از مساحت ایران است. طبیعتا، افراد بی خانمان، فقیر و کسانی که حمل و نقل عمومی استفاده میکنند این موضوع را یک زحمت بی جهت و غیرضروری میدانند. هدفشان همین بود. این‌ها احتمالا رای دهندگان حامی دموکرات‌ها هستند و فرماندار جمهوری خواه است. در بعضی از ایالت ها، مجرمان با سابقه باید جریمه و خسارت‌های خود را پرداخت کنند تا بتوانند رای بدهند. حتی آن‌هایی که دوره آزادی مشروط خود را سپری کرده اند. این درباره فقرا و بی خانمان‌ها که برایشان سخت و گران است که از حمایت قانونی رایگان برخوردار باشند نیز صدق می‌کند.

وی ادامه داد: در فرایند مناظرات انتخاباتی تقلب می‌شود. برای مدت‌های طولانی «لیگ زنان رای‌دهنده»، یک مجموعه مستقل و غیر حزبی، مسیولیت برگزرای مناظرات را بر عهده داشت. اما در سال ۱۹۸۸، دو حزب اصلی درخواست کردند که کنترل سوالات، مخاطب و ابعاد دیگر مناظره را بر عهد آن‌ها باشد. لیگ زنان از "کمک به تداوم یک تقلب" خودداری کرد و خود را از مناظرات حذف کرد. بعد از آن، این دو حزب یک کمیسیون دو حزبی تشکیل دادند تا تنها از خودشان در مناظره‌های انتخاباتی آینده حمایت کند. آن‌ها قوانینی وضع کردند که تقریبا حضور کاندید حزب سوم را غیرممکن کردند؛ و با در نظر گرفتن این موضوع که امروز اکثریت مردم آمریکا خود را به هیچ یک از این دو حزب وابسته نمیدانند، این کمیسیون تنها برای اقلیت در قدرت صحبت می‌کند.

دکتر هونیگ درباره احزاب سوم توضیح داد: هر وزیر خارجه قوانین انتخاباتی مربوط به آن‌ها را تعیین می‌کند که توسط مجامع عمومی مرتبط رای گیری نهایی می‌شوند. این افراد یا جمهوری خواه هستند یا دموکرات که تمام تلاش خود را برای افزایش قدرت حزب خود را به کار می‌گیرند. آخرین چیزی که آن‌ها می‌خواهند یک انتخاب دیگری برای رای دهندگان است، یک جایگزین یک حزب سوم.

تحلیگر مسائل آمریکا افزود: تا به امروز دموکرات‌های روانی، حزب سبز را برای شکست مفتضحانه ال گور در برابر بوش سرزنش می‌کنند. در صورتی که این موضوع به ایالت فلوریدا، جایی که برادر بوش فرماندار بود، و اعضای دادگاه عالی که نتیجه انتخابات را تعیین می‌کردند و رابطه مالی و شخصی با خانواده بوش داشتند بر می‌گشت. این یک کودتای قضایی بود. علیرغم این موضوع، ستاد گور هنوز به دنبال اعداد و ارقام می‌گردد تا حزب سبز را به عنوان دزد انتخابات معرفی کند، زیرا به زعم دموکرات‌ها رای به حزب سبز یعنی دزدیدن رای آنها. گستاخی را می‌بینید؟ تعدادی که آن‌ها بهش اشاره می‌کردند ۵۳۷ رای بود که گور کمتر از بوش بدست آورده بود. هیچ چیز درباره ۱۰ میلیون رای دهنده طرفدار دموکرات که به بوش رای دادند گفته نشد. اینکه گور حتی نتواسنت رای ایالت محل زندگی خود یا بیل کلینتون را بدست آورد. یا ۱۲ درصد رای دموکرات‌های فلوریدا را که به جمهوری خواهان رای دادند که نزدیک به دویست هزار رای بود.

وی ادامه داد: امروز، شاید خط مشی سیاسی این دو حزب در مقابل هم باشد و آن‌ها در طول تاریخ مواضع خود را تغییر داده‌اند. اما اگر به عمل آن‌ها نگاه کنید نه به خط مشی آن‌ها که فقط نوعی نمایش است، مواضع آن‌ها تقریبا یکسان است. هر دو مخالف مراقبت سلامتی همگانی هستند. هر دو حزب برای بازار سرمایه ارزش زیادی قائلند و آن را یک معیار برای سنجش رشد یا سقوط اقتصاد می‌دانند. در واقع، بازار بورس و سرمایه به شما می‌گوید که ثروتمندان در چه حالی هستند نه اکثریت مردم آمریکا. هر دو جنگ‌های بی پایان را حمایت می‌کنند. یکی آز آن‌ها تغییرات آب و هوایی را به رسمیت می‌شناسد، اما سیاست‌های آن‌ها بوده که چنین پدیده‌ای را ایجاد کرده. آن‌ها به استثناگرایی آمریکایی اعتقاد دارند که داشتن امپراطوری را برای آن‌ها توجیه می‌کند. هر دو حزب متمم دوم قانون اساسی آمریکا را حمایت می‌کنند، زیرا اشتبا‌ها احساس می‌کنند حق نگهداری و حمل سلاح را تضمین می‌کند. یک حزب محدودیت‌های بیشتری می‌خواهد و دیگری قدرت نامحدود می‌خواهد. بدون توجه به لفاضی‌های آنها، هر دو حزب به آزادی دزدان بانکی و مالیاتی به نفع قشر مرفه رای می‌دهند. بیشتر آمریکایی‌ها طرفدار جنبش حقوق سقط جنین هستند و از حق یک زن برای داشتن اختیار بدن خود حمایت می‌کنند. بر سر این موضوع با هم اختلاف دارند، اما به طور کلی درباره موضوعاتی، چون نظامی، سیاست خارجی و اقتصادی با هم متحد و در کنار هم هستند، امروز هم ما شاهد دو کمپین متضاد هم هستیم. اما این دونالد ترامپ است که مایه خجالت سیاسی آمریکاست، طلایه دار اوج فاشیسم در آمریکا. اما اگر به بسیاری از سیاست‌های ترامپ و بایدن نگاه کنید می‌بینید که خیلی شباهت دارند و تا حدی تفاوت دارند.

مایلز هونیگ تحلیلگر و نامزد پیشین حزب سبز آمریکا گفت: همه چیر آنطور که به نظر می‌رسد نیست، آیا دنیا به ما به خاطر انتخاباتمان همچنان حسادت خواهد ورزید؟ آیا مردم واقعا میدانند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است قبل از اینکه ما به پای صندوق‌های رای برویم؟ مسیر سیاسی ما چیست؟ آیا دولت بایدن ما را حداقل از دهه ۳۰ به دهه ۷۰ برمیگرداند؟ آیا مردم آمریکا روزی به این اطمینان خواهند رسید که رای آن‌ها مهم است و به حساب می‌آید؟ آیا شرمسار کردن دیگران به خاطر انتخابشان تمام می‌شود؟ آیا آمریکا روزی به طور مستقیم برای انتخاب رییس جمهور رای میدهد و آن رییس جمهور میتواند یک راننده تاکسی باشد؟ شاید نسل‌های بعدی جوابی برای این سوال‌ها داشته باشند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰