دکتر محمد جواهری طهرانی در نخستین جلسه از سلسله نشست‌های «در جست‌وجوی نظریه قانون‌گذاری نظام جمهوری اسلامی ایران» تبیین کرد

مبادی، ضرورت و چرایی نظریه تقنینی

دکتر محمد جواهری طهرانی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز با طرح مباحثی درباره جایگاه نظریه تقنینی، به تبیین مبادی نظریه قانونگذاری، ضرورت و چرایی وجود چنین نظریه‌ای پرداخت.
مشخصات


به گزارش مرکز رسانه پژوهشکده شورای نگهبان، در نخستین جلسه از سلسله نشست‌های «در جست‌وجوی نظریه قانون‌گذاری نظام جمهوری اسلامی ایران» که به همت پژوهشکده شورای نگهبان و با حضور جمعی از پژوهشگران و صاحب‌نظران در این پژوهشکده برگزار شد، دکتر محمد جواهری طهرانی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز با طرح این سؤال که «اساساً چه نیازی به «قانون‌گذاری» وجود دارد
و چرا این فرایند قانون‌گذاری نیازمند «نظریه» است؟»، سیر تاریخی دگرگونی مفهوم قانون را در سه محور تغییر در جایگاه انسان در نظام هستی، دگرگونی در تلقی از علم و معرفت و بازتعریف غایت جامعه سیاسی تبیین کرد و افزود: در دوران پیشامدرن، انسان جزئی از عالَم تلقی می‌شد و سیاست و دولت وسیله‌ای برای تحقق غایات اخلاقی و دینی بودند، اما مدرنیته با دو تغییر اساسی این تلقی را دگرگون ساخت؛ ماکیاولی با جدا کردن سیاست از اخلاق، بقای دولت را غایت نهایی آن دانست و بدین‌سان دولت را نهادی خودبسنده و از حیث اخلاقی، بی‌طرف معرفی کرد. کانت نیز با انقلاب معرفت‌شناختی خود، ذهن انسان را نه آینه واقعیت بلکه صورت‌بخش آن دانست و بر خودآیینی و مرکزیت انسان تأکید کرد. در چنین افقی که ایده‌ها و نظریه‌ها خود سازنده واقعیتند، «نظریه قانون‌گذاری» نیز به عنوان سازوکار مفهومی پیدایش و تداوم نهاد قانون، ضرورتی فلسفی و تاریخی می‌یابد، ازاین‌رو، فهم قانون در جهان مدرن بدون بازشناسی ریشه‌های فلسفی و انسان‌شناختی آن ممکن نیست.

دکتر جواهری طهرانی نتیجه این تحولات را «ظهور انسان به‌مثابه قانون‌گذار خودآیین» دانست و گفت: در جهان‌بینی پیشامدرن، عقل انسانی، نقش کاشف حقیقت و تابع نظمی از پیش موجود را ایفا می‌کرد، اما در منظومه فکری مدرن، جایگاه انسان دگرگون شد و اراده او به سرچشمه معنا و منبع انشای قواعد بدل گردید. به بیان دیگر، انسان مدرن دیگر صرفاً مفسر واقعیت نیست، بلکه قانون‌گذار و سامان‌بخش آن است. بدین‌ترتیب، مفهوم قانون نیز از انعکاس یک نظم متافیزیکی به تجلی اراده انسانی تغییر معنا داد و خودآیینی به بنیاد نظری و اخلاقی قانون‌گذاری جدید تبدیل شد.

عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز با اشاره به بازتعریف مفاهیم بنیادین انسان، هستی و دولت در جهان جدید، بر ضرورت شکل‌گیری «نظریه قانون‌گذاری» به‌مثابه شرط امکان فهم و سامان‌دهی امر تقنین در عصر مدرن تأکید کرد و اضافه کرد: در جهانی که واقعیت از رهگذر ایده‌ها و نظریه‌ها ساخته می‌شود، دیگر نمی‌توان به مفاهیم و نهادهای سنتی بسنده کرد، زیرا جهان جدید در ذات خود «جهان نظریه‌ها»ست و نظریه قانون‌گذاری نه صرفاً توصیف‌کننده واقعیت، بلکه خود «سازنده» و «مولّد» آن است؛ بدین معنا که ایده قانون‌گذاری، به نهاد قانون امکان تحقق می‌بخشد و حدود و کارکرد آن را تعیین می‌کند. بر همین اساس، ایشان بر لزوم انسجام و سازواری نظری در سه سطح تأکید کرد: نخست، سازواری با مبادی فلسفی و انسان‌شناختی؛ دوم، هماهنگی با سایر نظریه‌های هم‌عرض همچون نظریه دولت و نظریه آزادی که نسبت میان قانون و آزادی را در سنت‌های مختلف فکری به گونه‌های متفاوتی تفسیر کرده‌اند؛ و سوم، انسجام درونی اجزای نظریه قانون‌گذاری به‌منزله یک کل منطقی و منسجم. نتیجه اینکه بدون تأسیس چنین نظریه‌ای، سخن گفتن از قانون‌گذاری در جهان جدید به معنای دقیق کلمه ممکن نخواهد بود.

در بخش پایانی جلسه و در جریان پرسش و پاسخ، حاضران پرسش‌هایی را درباره نسبت مباحث نظری مطرح‌شده با وضعیت کنونی ایران پیش کشیدند و دکتر جواهری طهرانی در پاسخ، تأملاتی ناظر به وضعیت معاصر ارائه کرد. وی ابتدا تأکید کرد که هدف این تحلیل‌ها، صرفاً توصیف منطق پیدایش نظریه قانون‌گذاری مدرن است و نباید به مثابه تأیید یا رد آن تلقی شود. سپس با اشاره به منطق خاص انقلاب اسلامی، خاطرنشان ساخت که این منطق نه در امتداد مدرنیته و نه منطبق بر دستگاه فقه سنتی است، بلکه بر بنیادی متمایز استوار است و نسبت آن با جهان‌بینی مدرن را باید از سنخ «امتناع» و عدم جمع‌پذیری دانست.

 وی در ادامه با تحلیل وضعیت کنونی جامعه ایران، این وضعیت را نه گسست کامل از سنت و نه انقیاد تمام‌عیار به مدرنیته، بلکه نوعی «مرحله بحران و گذار» توصیف کرد که در آن، عناصر متعارض سنتی و مدرن در کشاکشند.

گفتنی است این سلسله درس‌گفتارها ادامه خواهد یافت و پس از تبیین مبانی نظری و فلسفی قانون‌گذاری، مباحث به مرحله‌ای انضمامی‌تر وارد خواهد شد تا نسبت این مبانی با ساختار و تجربه قانون‌گذاری در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰