آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی؛ بررسی مفهوم «تفسیر»
چکیده:
قانون از جمله عناصر محوری برای اداره اجتماع و روابط بین انسانهاست و برای اجرا نیازمند فهم است. تا فهمی دقیق از قانون وجود نداشته باشد اجرای آن نیز بالتبع میسر نخواهد بود. در این نوشتار از جنبه حقوقی به موضوع تفسیر نگریسته شده و مباحث حول محور «تفسیر قانون» مطرح شده است. تفسیر قانون هر چند به طور عام هر نوع برداشت از قانون را که مجریان در مقام اجرای قانون و دادرسان در مقام صدور حکم دارند، شامل میشود؛ اما به طور خاص به برداشتی اطلاق میشود که مفسر در موارد اجمال، ابهام، سکوت قانونی یا تعارض قوانین ارائه میکند. در این میان برخی از اندیشمندان تلاش کردهاند تا با ارائه اصولی، تفسیر و برداشت از قانون را ضابطهمند کنند. وجه مشترک و البته مثبت این تلاشها آن است که همگی در پی تدوین اصولی هستند که پایه یک تفسیر علمی و متقن قرار گیرد تا آنکه تفسیر روش کشف حقیقت باشد نه دستمایهای برای فرار و انحراف از قانون؛ اما درعینحال از برخی از اشکالات نیز مصون نمانده است. این مهم در مورد قانون اساسی که سندی بالادستی است از اهمیت چند برابر برخوردار است. بالطبع در همه نظامهای حقوقی یکی از راههای صیانت از قانون و به طور خاص، قانون اساسی معین کردن نهادی مطمئن برای تفسیر آنها است. در جمهوری اسلامی ایران با درس گرفتن از تجربیات تفسیر قانون اساسی مشروطه، قانونگذار اساسی تفسیر قانون را بر عهده مجلس شورای اسلامی و تفسیر قانون اساسی را به عهده شورای نگهبان قرار داده است که با نصاب سه چهارم اعضا، تفسیری رسمی و الزامآور از قانون اساسی ارائه میکند.
قانون از جمله عناصر محوری برای اداره اجتماع و روابط بین انسانهاست و برای اجرا نیازمند فهم است. تا فهمی دقیق از قانون وجود نداشته باشد اجرای آن نیز بالتبع میسر نخواهد بود. در این نوشتار از جنبه حقوقی به موضوع تفسیر نگریسته شده و مباحث حول محور «تفسیر قانون» مطرح شده است. تفسیر قانون هر چند به طور عام هر نوع برداشت از قانون را که مجریان در مقام اجرای قانون و دادرسان در مقام صدور حکم دارند، شامل میشود؛ اما به طور خاص به برداشتی اطلاق میشود که مفسر در موارد اجمال، ابهام، سکوت قانونی یا تعارض قوانین ارائه میکند. در این میان برخی از اندیشمندان تلاش کردهاند تا با ارائه اصولی، تفسیر و برداشت از قانون را ضابطهمند کنند. وجه مشترک و البته مثبت این تلاشها آن است که همگی در پی تدوین اصولی هستند که پایه یک تفسیر علمی و متقن قرار گیرد تا آنکه تفسیر روش کشف حقیقت باشد نه دستمایهای برای فرار و انحراف از قانون؛ اما درعینحال از برخی از اشکالات نیز مصون نمانده است. این مهم در مورد قانون اساسی که سندی بالادستی است از اهمیت چند برابر برخوردار است. بالطبع در همه نظامهای حقوقی یکی از راههای صیانت از قانون و به طور خاص، قانون اساسی معین کردن نهادی مطمئن برای تفسیر آنها است. در جمهوری اسلامی ایران با درس گرفتن از تجربیات تفسیر قانون اساسی مشروطه، قانونگذار اساسی تفسیر قانون را بر عهده مجلس شورای اسلامی و تفسیر قانون اساسی را به عهده شورای نگهبان قرار داده است که با نصاب سه چهارم اعضا، تفسیری رسمی و الزامآور از قانون اساسی ارائه میکند.
متن گزارش پژوهشی آشنایی با مفاهیم حقوق عمومی بررسی مفهوم «تفسیر» |
ارسال نظرات