شوراي نگهبان از منظر امام و رهبري
بخش اول: جايگاه شوراي نگهبان در نظام جمهوري اسلامي
بخش دوم:نقش امام خميني(قدسسرهالشريف) در تشكيل و حفظ شوراي نگهبان
بخش سوم:مسؤوليت مردم و مسؤولين كشور نسبت به شوراي نگهبان
الف) لزوم حراست از جايگاه شوراي نگهبان
ب) همكاري با شوراي نگهبان در انجام وظايف قانوني
ج) لزوم حفظ حرمت و شأن و مقام شوراي نگهبان
بخش چهارم:اصول حاكم بر عملكرد شوراي نگهبان
الف) لزوم حراست از اسلاميت نظام
ب) عملكرد شوراي نگهبان، مهمترين عامل حفظ اين نهاد
ج) انجام وظيفه، در عين توجه به حفظ وحدت و انسجام كشور
د) قاطع بودن و تأكيد بر اصلاح اشتباهات
هـ) انجام وظايف شورا، بدون ملاحظه اشخاص و گروهها
ز) انجام وظيفه، بيتوجه به عملكرد ساير قوا و نهادها
ح) در نظر گرفتن همه جوانب امر، در اعلام نظر
الف) لزوم ارتقاء جايگاه شوراي نگهبان
ب) لزوم اطلاع رساني به مردم و ساير مسؤولين
ج) ايجاد شوراهاي مشورتي جهت ارتقاي كيفيت انجام وظايف
د) التزام به قانون، و عدم ملاحظه اشخاص و گروهها
ه) انتشار نظرات و استدلالات شورا
و) توجه به اجتهاد مستمر و اصلاح اشتباهات
ز) عدم توجه به تبليغات عليه شورا
ح) حل اختلاف قوا بر اساس قانون اساسي
ط) ثبت و ضبط عملكرد شوراي نگهبان
بخش پنجم: نظارت شوراي نگهبان بر مصوبات مجلس شوراي اسلامي
الف) نظارت بر مصوبات از نظر انطباق با شرع
ب) نظارت بر مصوبات از نظر انطباق با قانون اساسي
بخش ششم:نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات
ب) معيارهاي لازم به توجه توسط ناظران انتخابات
ج) ملاكهاي مورد نياز جهت احراز صلاحيت، در خطاب به شوراي نگهبان
هـ) نظارت بر روند انتخابات و تأكيد بر صيانت از آراء مردم
بخش هفتم: ارائه نظرات تفسيري و مشورتي
مقدمه
در نظام جمهوري اسلامي ايران كه مبتني بر نظريه متعالي ولايت فقيه تشكيل شده و توانسته است به تئوري حكومتي شيعه جامه عمل بپوشاند، توجه و اهتمام و پيروي از اندرزها، اوامر و كليه منويات مقام ولايت، نه تنها مقدمهاي براي پيشبرد اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي ميباشد، بلكه نكتهاي است كه از آثار و لوازم پذيرش حكومت الهي ميباشد و لزوم عمل به آن بر همه مسئولان و كارگزاران نظام مفروض است. از سوي ديگر بر اساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مديريت و رهبري جامعه از جمله مهمترين تكاليفي است كه بر عهده ولي فقيه، به عنوان بالاترين مقام نظام اسلامي، قرار گرفته است و رهبر داراي ولايت مطلقه بر ساير مراجع و نهادهاي قانوني ميباشد و ولي فقيه ضامن عدم انحراف نهادها از وظايف اصيل اسلامي آنها و حركت در مسير اسلام ميباشد. از همين روي مشروعيت عملكرد همه مراجع قانوني و نهادها منوط به حركت در چارچوب مسيري است كه ولي فقيه براي آنها ترسيم ميكند؛ و اين مسئله در خصوص نهادها و مراجعي كه داراي اهميت و جايگاه والاتري در قانون اساسي و داراي نقش مهمتري در اداره كشور ميباشند بيشتر احساس ميشود.
شوراي نگهبان نيز به عنوان يكي از اركان اصلي نظام جمهوري اسلامي، كه وظيفه حراست از قانون اساسي از طريق تطبيق مصوبات مجلس شوراي اسلامي با قانون اساسي و ارائه نظرات تفسيري، و همچنين حراست از شرع از طريق تطبيق مصوبات با موازين اسلام را بر عهده دارد؛ و از طرف ديگر در امر انتخابات به عنوان نهاد ناظر، صلاحيت قانوني لازم را در اين امر دارد؛ در حقيقت به عنوان حافظ اسلاميت نظام و پاسدار قانون اساسي ميباشد و نتيجتاً از جمله نهادها و مراجعي است كه ميبايست بر اين اساس اتخاذ مسير كند و با سرلوحه قرار دادن انديشهها، بيانات و رهنمودهاي حضرت امام خميني(قدسسرهالشريف) و مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي) در جهت اجراي هرچه بهتر وظايف خود اقدام كند. از اين طريق است كه ميتوان اميدوار بود حركت با ثبات و منسجم نظام و به خصوص شوراي نگهبان، برگرفته از يك اجتهاد و تفكر روزآمد و مستمر، با سرعت هرچه بيشتر و بهتر به سمت اهداف و برنامههاي نظام اسلامي صورت بگيرد؛ و اميد است كه با نگاه همه جانبه به فرمايشات و رهنمودهاي مقام ولايت، و با دوري از برخورد گزينشي و مقطعي با آن، بتوان سعادت نظام و ملت را رقم زد.
اين كتاب بنا دارد كه با جمعآوري و دستهبندي منويات و بيانات حضرت امام خميني(قدسسرهالشريف) و مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي) در رابطه با وظايف، صلاحيتها و مسئوليتهاي شوراي نگهبان، ضمن ايجاد منبعي موثق براي استفاده دستاندركاران امر، اهميت اين نهاد گران سنگ را از منظر آن بزرگواران به خوانندگان و پژوهشگران بشناساند و از اين طريق در جهت معرفي اين نهاد و كاركردهاي آن به عموم ملت ايران، گامي مفيد بردارد. همچنين به نظر ميرسد كه با بررسي ديدگاهها و نظرات آن بزرگواران، در عين اينكه ميتوان از انديشه آنان آگاهي پيدا كرد، بتوان عملكرد شوراي نگهبان را با رهنمودهاي ولي فقيه سنجيد و ميزان حركت آن نهاد را در جهت فرامين رهبري آزمود.
در اثر پيش روي، مطالب از كتاب صحيفه نور حضرت امام خميني(قدسسرهالشريف) و سايت رسمي دفتر مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي) استخراج شده است و در عين حال به دو اثر مشابه در اين خصوص به نامهاي «شوراي نگهبان در كلام ولايت» و «شوراي نگهبان از منظر ولايت» عطف توجه شده است. اين مجموعه با جمعآوري بيانات، در هفت بخش تلاش كرده است تا با تفكيك موضوعي آن، مراجعه كنندگان را در درك نظر اين بزرگواران در موضوعات مورد نظر آنها ياري كند و بدين جهت تعمداً، تعداد معدودي از بيانات را كه در دو بخش مورد تأكيد و اهميت بودند، به صورت تكراري به كار برده است. همچنين تلاش شده است كه با عنوانبندي بيانات، دسترسي مراجعه كنندگان به مطلب مورد نظر تسهيل گردد و حتيالمقدور بيانات با موضوع مشابه در ذيل يك عنوان به كار روند. اميد است كه اين اثر بتواند در شناساندن هرچه بهتر شوراي نگهبان به مردم شريف و ايجاد تحول مثبت در عملكرد و سازوكار آن شورا، نقش مثبتي ايفا كند.
بخش اول: جايگاه شوراي نگهبان در نظام جمهوري اسلامي
الف) جايگاه نهاد شوراي نگهبان
امام خميني(قدسسرهالشريف)
شوراي نگهبان حافظ اسلام و قانون اساسي
۱ـ شوراي محترم نگهبان، كه حافظ احكام مقدس اسلام و قانون اساسي هستند، مورد تأييد اينجانب ميباشند. و وظيفه آنان بسيار مقدس و مهم است.([۱])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
شوراي نگهبان عماد ملت و مايه آرامش مؤمنين
۱ـ شوراي نگهبان، عماد ملت و دين و مايه اطمينان و سكينه قلب مؤمنين است و در حقيقت نبض نظام اسلامي به شمار ميرود. وقتي شوراي نگهبان مثل همه دورههاي گذشته آن، قوي و قاطع و دقيق باشد، موجب آرامش كساني ميشود كه دلشان براي اسلام ميتپد و آرزويشان تحقق اهداف اسلامي و شريعت حقه نبويه است.([۲])
شوراي نگهبان مطمئنترين دستگاه نظام
۲ـ شوراي نگهبان مطمئنترين دستگاه و ارگاني است كه انقلاب به نظام كشور بخشيده است.([۳])
شوراي نگهبان مؤثرترين دستگاه براي حفظ سلامت نظام
۳ـ ما براي اينكه به طور كلي از سلامت نظام مطمئن باشيم، مهمترين و رساترين و فعالترين و مؤثرترين مجموعهي ما همين شوراي نگهبان است.([۴])
شوراي نگهبان مظهر اعتماد مردم
۴ـ شوراي نگهبان همچنان كه واقعاً وسيلهي اعتماد عمومي بوده است، بايد مظهر اين اعتماد هم باشد.([۵])
شوراي نگهبان در اوج اقتدار قانوني و معنوي
۵ـ امروز هم بحمدالله شوراي نگهبان در اوج اقتدار قانوني و معنوي است؛ و هم در قضيهي قوانين، و هم در قضاياي فرعي ... مورد قبول مردم و مورد اعتماد و توجه دستگاهها و پشتيبان نظام است.([۶])
شوراي نگهبان امين و مؤتمن نظام و مردم
۶ـ شوراي نگهبان در حرف و اقدام و كار خودش، امين و مؤتمن است و همه موظفند كه به چشم امين به آن نگاه كنند.([۷])
تفاوت شوراي نگهبان با طراز اول([۸])
۷ـ در قانون اساسي ما، شوراي نگهبان حتّي نقشي مهمتر از طراز اولي كه در صدر مشروطيت گذاشته شد، دارد. اولاً طراز اول، به مسائل قانون اساسي و امثال اينها كاري نداشت؛ فقط به مسألهي شرع كار داشت؛ ثانياً اين كساني كه امروز در شوراي نگهبان هستند، با مسائل كشور و مسائل انقلاب و مشكلاتي كه بر سر راه انقلاب هست، واقفترند، تا آن كساني كه در آن روز ميخواستند در نقش طراز اول كار كنند.([۹])
شوراي نگهبان حساسترين دستگاه قانوني
۸ـ اين شورا [شوراي نگهبان] در مجموعهي سازمان قانوني كشور، حساسترين دستگاه قانوني است و به لحاظ شخصيت اعضاء آن، جايگاه مهم، والا و برگزيدهاي در جامعه دارد.([۱۰])
۹ـ شوراي نگهبان به يك معنا حساسترين دستگاه قانوني جمهوري اسلامي در مجموعه سازمان قانوني كشور است؛([۱۱])
شوراي نگهبان مانع انحراف حركت نظام
۱۰ـ زيرا هدايت صحيح جامعه و حفظ مسير كلي اجرا و قانونگذاري از انحراف، در اينجا به وسيله جمعي انجام ميگيرد و اساس هم در هر جامعهاي همين است، چون جهتگيريهاي ابتدايي در خيلي جاها خوب و صحيح است اما اشكال بر غالب جوامعي كه منحرف شدهاند. در استدامه و استمرار حركت است كه بايد صحيح بماند.([۱۲])
۱۱ـ اگر ما در يك نظام، دستگاهي را فرض كنيم كه به شكل قانوني مانع از پديد آمدن انحراف ميشود، آن دستگاه را بايد واقعاً دستگاه بسيار مهم و حساسي شمرد و شوراي نگهبان اين گونه است.([۱۳])
شوراي نگهبان مركز اساسي و حياتي نظام
۱۲ـ ما از ابتداي تشكيل شوراي نگهبان احساس ميكرديم كه اينجا يك نقطه و مركز حياتي است. هرچه هم كه ميگذرد، اين احساس بيشتر در ما به وجود ميآيد و فكر ميكنم كه هر كسي بر اوضاع كشور ناظر باشد، همين را احساس ميكند كه اينجا يك مركز اساسي و حياتي براي اداره كشور و جهتگيري صحيح است.([۱۴])
شوراي نگهبان، گلوگاه و مركز حياتي اداره و جهتگيري كشور
۱۳ـ شوراي نگهبان گلوگاه ... و نيز مركزي حياتي براي ادارهي كشور و جهتگيريهاي اساسي محسوب ميشود.([۱۵])
۱۴ـ شوراي نگهبان نقطه تضمين و تأمين براي نظام اسلامي است. ... شوراي نگهبان در مجموعه تشكيلات نظام جمهوري اسلامي، مثل بقيه دستگاهها نيست كه بگوييم ارگانها و تشكيلات مختلفي هستند؛ بعضي مهمترند، بعضي كم اهميتترند؛ اين هم يكي از آنها؛ نه. شوراي نگهبان مثل بعضي از پديدههاي يك نظام ـ مانند قانون اساسي ـ وضع ويژهاي دارد. شوراي نگهبان تشكيلاتي است كه اگر خوب باشد و درست كار كند، اين نظام ديگر خطر انحراف از دين نخواهد داشت. اين چيز كمي نيست. اين چيز قابل مقايسهاي با چيزهاي ديگر نيست. ببينيد از مشروطه تا پيروزي انقلاب اسلامي بر اثر انحراف از موازين ديني چقدر ضرر كرديم! دهها سال اين كشور خسارت ديد؛ بهخاطر اينكه از اصول ديني انحراف حاصل شد. با اينكه اساس مشروطيت بر پايه دين بنا شده بود؛ اما رعايت نشد و آن قضيه طراز اوّل مورد توجه قرار نگرفت. بعد هم با دين مخالفت شد و پديدههاي ديني آن نظام از بين رفت؛ اما غيردينيهايش تقويت گرديد و آن چيزي شد كه شما ديديد يك كشور و يك ملت چه خسارتي را در طول اين چند ده سالِ دوران مشروطه تا پيروزي انقلاب اسلامي متحمل شد. يكي از بزرگترين خسارتهايش حكومت خاندان پهلوي بود؛ تسلّط آن ديكتاتوري عجيب و حقيقتاً كمنظير در تاريخ. شما اين را بدانيد كه وقتي يك نظام، تضمين بقا بر روال ديني نداشته باشد، اين چيزها در انتظارش است.([۱۶])
۱۵ـ صيانت از هويت اسلامي نظام و جلوگيري از استحاله تدريجي آن افتخار و شرف شوراي نگهبان است و حفظ پيكره و محتواي نظام اسلامي از طريق انطباق قوانين با اسلام و قانون اساسي وظيفه بزرگي است كه شوراي نگهبان، به عنوان يك نهاد بسيار مهم و حقيقتاً اساسي نظام، در ۲۰ سال گذشته انجام داده است.([۱۷])
۱۶ـ اين نهاد بر اساس قانون، موظف است از ورود ناخالصيها به اركان نظام، جلوگيريكند و اگر شوراي نگهبان اين وظيفه را بر عهده نداشت، يقيناً نظام دچار مشكلات فراوان ميشد.([۱۸])
شوراي نگهبان حافظ اسلام و قانون اساسي
۱۷ـ سهوها و نسيانها و خطاها در همه امور، متصور است و از همه كس قابل صدور است، آنها بحث ديگري است؛ اما پيكره نظام، انطباقش با اسلام، انطباقش با موازين اسلامي و با قانون اساسي، مرهون حضور و دقت شوراي نگهبان است و كار بسيار بزرگي است.([۱۹])
شوراي نگهبان تضمينكننده قوام نظام
۱۸ـ اسلاميت نظام، مهمترين نهاد جمهوري اسلامي ايران است كه قوام نظام به استمرار اسلاميت آن است، و شوراي نگهبان تضمينكننده اين امرِ بسيار مهم به شمار ميرود.([۲۰])
شوراي نگهبان حافظ هويت نظام
۱۹ـ شوراي نگهبان هويت مورد نظر نظام و وجود و عدم وجود آن، به معناي وجود و عدم وجود نظام جمهوري اسلامي ايران است.([۲۱])
بود و نبود شوراي نگهبان به معناي بود و نبود نظام
۲۰ـ شورا [شوراي نگهبان] براي نظام اهميت حياتي دارد، يعني حقيقتاً بود و نبود شورا به معناي بود و نبود نظام جمهوري اسلامي است؛ در اين هيچ ترديدي نبايد بكنيد.([۲۲])
شوراي نگهبان تضمينكننده ارزشها و اصول انقلاب
۲۱ـ بدون شوراي نگهبان، بدون دستگاهي كه تضمين كند سلامت اين خطي را كه حكومت دارد دنبال ميكند، معقول نيست كه يك نظامِ داراي اصول، داراي ارزشها و داراي اهداف، بتواند كار خودش را دنبال بكند.([۲۳])
حكيمانه بودن پيشبيني شوراي نگهبان
۲۲ـ اصل ايجاد شوراي نگهبان در قانون اساسي، يك كار ضروري و لازم و كاملاً متين و حكيمانه بود. امروز هم هرچه بيشتر پيش ميرويم، به اهميت حضور شوراي نگهبان بيشتر پي ميبريم.([۲۴])
شوراي نگهبان مورد بمباران تبليغاتي دشمن
۲۳ـ دشمنان نظام اسلامي هم در تبليغاتِ خودشان يكي از نقاطي كه متصل ـ شايد در هيچ برههاي نباشد كه اين نقطه را فراموش كنند ـ مورد بمباران تبليغاتي قرار ميدهند، شوراي نگهبان است. آنها از وجود اين دستگاه مهم و اثرگذار ناراحتند.([۲۵])
وجود نهاد مشابه شوراي نگهبان در همه نظامها
۲۴ـ اصول حاكم بر هر نظامي، ارزشهاي معتبر در هر نظامي، با هم متفاوت است؛ ولي تقريباً در همه جا دستگاهي وجود دارد كه تأييد كند، امضاء كند، تصديق كند كه كاري كه دارد به وسيلهي حكومت انجام ميگيرد، بر روي خط ارزشها و در جهت اهداف آن نظام است.([۲۶])
وجود نهاد ناظر بر اصول حاكم كشور در همه نظامها
۲۵ـ آن روزي كه بحث شوراي نگهبان مطرح شد ـ البته قاعده همين بود كه براي اطمينان از اسلامي بودن و شرعي بودنِ حركت دولت اسلامي، دستگاه ناظري وجود داشته باشد ـ اين معنا به ذهن انسان ميرسيد؛ ليكن همان روز هم وقتي نگاه شد به دستگاههاي دنياي كنوني و دنياي مدرن، ديديم همه جا تقريباً چنين چيزي وجود دارد. يعني در هيچ نظام مستحكم عقلائياي شايد نشود فرض كرد و پيدا كرد جائي را كه براي مراقبت و نظارت بر اجراي اصول حاكم بر آن نظام، دستگاهي وجود نداشته باشد؛ اين، همه جائي است.([۲۷])
شباهت شوراي نگهبان به نظامهاي عقلايي ديگر
۲۶ـ پيشبيني شوراي نگهبان در قانون اساسي، علاوه بر اينكه يك فهم و درك عميقِ صحيح از مجاري امور در ادارهي كشور را نشان ميداد، از ناحيهي شباهت به نظامهاي عقلائي ديگر هم اين كار، يك كار صحيح و متين و حكيمانه به حساب ميآمد.([۲۸])
شوراي نگهبان نهادي بيبديل در قانون اساسي
۲۷ـ مسئلهي شوراي نگهبان در قانون اساسي كشور ما، يك مسئلهي بسيار مهم و بزرگ و منحصر به فرد است. هم وظيفهي تشخيص موافقت قوانين مجلس با شرع مقدس و با قانون اساسي، بسيار وظيفهي بزرگي است؛ كه اگر اين وظيفه نباشد، ادامهي اسلامي بودن و شرعي بودن حكومت به هيچ وجه تضمين ندارد ـ اين، آن نقطهي حساسي است كه تضمين كنندهي ادامهي حيات اسلامي اين نظام است ـ هم وظيفهي تفسير قانون اساسي، بسيار وظيفهي سنگين و با اهميتي است؛ وظيفهي نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات و تضمين صحت انتخابات، از جملهي كارهاي بسيار بزرگ و مهمي است كه در قانون اساسي بر عهدهي شوراي نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شوراي نگهبان نباشد، و اگر تأييد صحت انتخابات به وسيلهي شوراي نگهبان انجام نگيرد، اصل اين انتخابات زير سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد.([۲۹])
ب) جايگاه اعضاي شوراي نگهبان
امام خميني(قدسسرهالشريف)
مورد شناخت و وثوق بودن فقهاي شوراي نگهبان
۱ـ شوراي نگهبان اين فقهايي كه در آنجا هستند، تمامشان را من از نزديك سالهاي طولاني ميشناسم. بايد بگويم اينها را من بزرگ كردهام.([۳۰])
لياقت و تعهد فقهاي شوراي نگهبان
۲ـ حضرات فقهاي محترم مذكور [فقهاي شوراي نگهبان] در متن، لياقت و تعهدشان محرز است و در مدت طولاني اين خدمت آشنايي وافر به مسائل جاريه دارند.([۳۱])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
تمجيد از شخصيت والاي اعضاي شوراي نگهبان
۱ـ جهات اخلاقي بايد خيلي با دقت رعايت بشود. البته آقاياني كه بحمد الله در رأس هستند ـ چه خود آقايان شوراي نگهبان، چه آقاياني كه همكاري ميكنند ـ نزاهت و طهارتشان اظهر از اين است كه كسي بخواهد درباره آن چيزي بگويد، يا چنين توصيههايي بكند.([۳۲])
۲ـ گروههايي كه در داخل كشور اسلامي ما مشغول فعاليت هستند، علي اختلاف مذاقها و سلايقشان، همه مذعن به اين هستند كه شوراي نگهبان از لحاظ افراد و اشخاص، يك دستگاه مهم، والا و برگزيده است.([۳۳])
۳ـ [شوراي نگهبان] به لحاظ شخصيت اعضاء آن، جايگاه مهم، والا و برگزيدهاي در جامعه دارد.([۳۴])
۴ـ الحمدلله مجموعه شوراي نگهبان، مجموعه بسيار با ارزش و گرانبهايي است؛ فقها و حقوقدانان محترم؛ شخصيتهاي خوشنام، خوش سابقه و امين.([۳۵])
مورد اعتماد بودن اعضاي شوراي نگهبان
۵ـ من شخصاً به آقايان در حد اعلاي اعتماد، اعتماد دارم. من شماها را از لحاظ اخلاقي و علمي، عادل و زكي و نزيه ميدانم و مطمئنم كه مصلحت هم آن طوري كه هست، در ذهن آقايان واقعاً وجود دارد و ضوابط كاملاً رعايت خواهد شد.([۳۶])
بخش دوم: نقش امام خميني(قدسسرهالشريف) در تشكيل و حفظ شوراي نگهبان
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
لزوم پيروي از امام در تكريم شوراي نگهبان
۱ـ [امام خميني(ره)] شوراي نگهبان را بسيار بزرگ ميدانستند و بارها در وصايا و بياناتشان بر اهميت آن تأكيد ميكردند. من هم انشاءالله همان خط و راه را خواهم رفت.([۳۷])
نقش امام در حفظ شوراي نگهبان
۲ـ خوشبختانه حضور امام (رضواناللهتعاليعليه) در انقلاب، با آن قاطعيت و آن بصيرت و آن حزم و آن حكمتي كه در ايشان بود، اجازه نداد كه دشمنان بخواهند نسبت به شوراي نگهبان همان كاري را بكنند كه با طراز اول كردند. امروز هم بحمدالله شوراي نگهبان در اوج اقتدار قانوني و معنوي است.([۳۸])
نقش امام در دفاع از شوراي نگهبان
۳ـ شواهد متعددي از همه طرف براي انسان روشن ميكند كه چه فكر درستي بود گذاشتن اين شورا در قانون اساسي، و چه لطف بزرگي كرد خداي متعال براي اين كار، و امام بزرگوار ما كه اينطور محكم در مقابل شبهات ايستادند و از شوراي نگهبان دفاع كردند؛ ايشان چه كار بزرگي را انجام ميدادند و در نظر داشتند.([۳۹])
بخش سوم: مسؤوليت مردم و مسؤولين كشور نسبت به شوراي نگهبان
الف) لزوم حراست از جايگاه شوراي نگهبان
امام خميني(قدسسرهالشريف)
احترام به نظر شوراي نگهبان
۱ـ آن چيزي را كه مجلس به آن رأي ميدهد و شوراي نگهبان آن را موافق قانون و موافق شرع ميداند، [همه] بايد اينها را بپذيرند.([۴۰])
پذيرش مطلق نظرات شوراي نگهبان
۲ـ در عين حال كه اعتقادتان اين است كه اينها [اعضاي شوراي نگهبان] اشتباه كردهاند، در عين حال بايد بپذيريد [رأي آنها را] ، چاره نداريد.([۴۱])
زير سؤال نبردن نظر شوراي نگهبان
۳ـ بايد همه توجه داشته باشند، به مجرد اين كه يك مطلبي بر خلاف رأي يك نفر است، نبايد بگويد شوراي نگهبان درست نيست. اين خودش درست نيست، بايد خودش را اصلاح بكند و اين گرفتاري هست براي ملت ما و من اميدوارم كه مجلس يك مجلس اسلامي باشد.([۴۲])
مقبول بودن شوراي نگهبان
۴ـ نبايد از مردم پذيرفت، از كسي پذيرفت كه ما شوراي نگهبان را قبول نداريم. نميتواني قبول نداشته باشي. مردم رأي دادند به اينها، مردم به قانون اساسي شانزده ميليون تقريباً يا يك قدري بيشتر رأي دادند به قانون اساسي. مردمي كه به قانون اساسي رأي دادند منتظرند كه قانون اساسي اجرا بشود؛ نه هر كس از هر جا صبح بلند ميشود، بگويد: من شوراي نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسي را قبول ندارم، ...([۴۳])
عدم احترام به نظر شوراي نگهبان سبب ايجاد ديكتاتوري
۵ـ ديكتاتوري همين است كه نه به مجلس سر فرود ميآورند و نه به قوانين مجلس و نه به شوراي نگهبان و نه به تأييد شوراي نگهبان.([۴۴])
خطرناك بودن تضعيف شوراي نگهبان
۶ـ تضعيف و توهين به فقهاي شوراي نگهبان امري خطرناك براي كشور و اسلام است. هميشه انحرافات به تدريج در يك رژيم وارد ميشود و در آخر رژيمي را ساقط مينمايد. لازم است همه به طور اكيد به مصالح اسلام و مسلمين توجه كنيم و به قوانين، هرچند مخالف نظر و سليقه شخصيمان باشد احترام بگذاريم و به اين جمهوري نو پا كه مورد هجوم قدرتها و ابر قدرتهاست وفادار باشيم.([۴۵])
عبرت گرفتن از عاقبت طراز اول
۷ـ تكليف شرعي است كه نگذاريد مسائل شوم مشروطيت تكرار شود و عبرت بگيريد از آنجا. در آن زمان به تدريج فقها [كه وظيفه نظارت بر اسلامي بودن قوانين را داشتند] از مجلس بيرون راندند و بر سر اين ملت آوردند آنچه ديديم.([۴۶])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
تضعيف شوراي نگهبان، ضربهاي جبران ناپذير
۱ـ اگر خداي ناكرده روزي شوراي نگهبان تضعيف بشود ـ چه تضعيف حيثيتي، و چه تضعيف هويتي و دروني ـ مطمئناً ضربهاي جبران ناپذير به انقلاب خواهد خورد.([۴۷])
معارضه با شوراي نگهبان، حركت در خط مخالفان طراز اول
۲ـ هركس كه اين موقعيت را براي شوراي نگهبان نپسندد و با آن معارضه و مقابله بكند، آگاهانه و يا ناآگاهانه در همان خطي قرار گرفته كه يك روز قبل از رضاخان و در زمان رضاخان، در راه حذف آن طراز اول اقداماتي انجام گرفت و نتايجي به بار آورد.([۴۸])
حمايت از شوراي نگهبان، وظيفه رهبر
۳ـ وظيفه بنده هم اين است كه از شوراي نگهبان هميشه حمايت بكنم. هم از كليت شوراي نگهبان و هم از حيثيت و اعتبار شوراي نگهبان. اميدوارم انشاءالله اين وظيفه را بتوانم آن چنان كه خداي متعال راضي است انجام بدهم.([۴۹])
جلوگيري از اهانت به شوراي نگهبان
۴ـ صلاحيت شوراي نگهبان در زمينه نظارت بر صلاحيت نامزدهاي انتخاباتي سبب ميشود كه عدهاي با اين شورا مخالف باشند، اينگروه همواره «با استفاده از روشهايگوناگون تبليغاتي ـ سياسي و گاهي با اهانت، شوراي نگهبان را زير سؤال ميبرند؛ كه البته اگر اين اقدامات با اهانت، همراه شود، مسؤولان مختلف نظام و قواي سهگانه، موظف به جلوگيري از آن هستند. ... [بنابراين] بر خود وظيفه ميدانم از اين شورا به عنوان يك نهاد قانوني و رسمي و داراي نقشي مهم، به طور قاطع دفاع كنم.»([۵۰])
تضعيف نكردن شوراي نگهبان
۵ـ بعضي شوراي نگهبان را تضعيف ميكنند؛ ... . اشكال داشتن به يك كار يا دو كار يا ده كار ـ كه بعضي از اين اشكالها هم طوري است كه اگر توضيحي داده شود، ممكن است برطرف هم بشود؛ ولو برطرف هم نشود ـ موجب نميشود كه ما نهادها را تضعيف كنيم.([۵۱])
تعرض نكردن به صلاحيتهاي شوراي نگهبان
۶ـ شكي نيست كه شوراي نگهبان وظائفي قانوني دارد. به اين وظائف مصرّح در قانون اساسي ـ كه نظارت بر انتخابات و تشخيص صلاحيتها و اين چيزهاست ـ بايد تعرض نشود.([۵۲])
ب) همكاري با شوراي نگهبان در انجام وظايف قانوني
امام خميني(قدسسرهالشريف)
تصويب قوانين مطابق نظرات شورا در مجلس
۱ـ شما آقايان [نمايندگان مجلس شوراي اسلامي] بايد توجه به اين معنا بكنيد كه مسائل را طوري طرح بكنيد، مسائل را طوري رأي به آن بدهيد كه در شوراي نگهبان رد نشود؛ يا اگر رد ميشود در هر سالي يكي دو تايش رد بشود. اما شما از اين ور يك ماه زحمت بكشيد و صحبت بكنيد و رد و ايراد بكنيد و يك مسئلهاي را تمام كنيد، آنها بعد از چند روز بگويند اينها خلاف شرع است، با اسلام نميسازد، يا با قانون اساسي مخالف است كه آن هم از روي اسلام است، اين وهن براي مجلس ميآورد و اين خوف براي ما ايجاد ميكند كه مبادا يك وقتي مردم خيال كنند كه اينها تدين ندارند؛ توجه ندارند كه نه، تدين دارند، ديدشان آن ديدي كه بايد باشد بعضيشان نيست و الا نه اينكه بيتدين باشند، خير خواهاند، حسن نيت دارند، تدين دارند، اما اين طور نيست كه همه اينها در ديدها يك طور باشند، و همه اينها در مسائل يك طور باشند. بايد طوري بشود كه اگر شما با هم اختلاف كرديد، مثل اختلاف دو تا مجتهد باشد در مسائل، اختلافي باشد كه دو مجتهد با هم دارند. آن اختلاف اگر باشد، پيش مردم هم مقبول است، پيش شوراي نگهبان هم مقبول ميشود.([۵۳])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
كمك به شوراي نگهبان وظيفه همه
۱ـ از آنجايي كه شوراي نگهبان مسئوليت نظارت بر انتخاباتها را بر عهده دارد؛ بايد همه دعا كنيم و توفيق آنها را از خدا بخواهيم و به آنها كمك كنيم.([۵۴])
كمك به شوراي نگهبان در تأمين اطلاعات لازم
۲ـ دستگاههاي ذيربط، كاملاً موظفند كه تمامي اطلاعات مورد نياز شوراي نگهبان را در اختيار اين نهاد قرار دهند.([۵۵])
خيانت بودن عدم مساعدت شوراي نگهبان در انجام وظايفش
۳ـ اين حرف كه مسئول اطلاعاتي كشور به شما اطلاع ندهد، اصلاً قابل قبول نيست ـ كه اين كار را نكنند ـ يعني چنانچه اطلاعي دارد و نميدهد، بلاشك خيانت است؛ يعني بدون هيچ ترديد اين اسمي غير از خيانت ندارد! اطلاعي داشته باشند و اين اطلاع را به مركزي از نظام كه به آن احتياج دارد، ندهند! اين بلاشك نامي غير از خيانت ندارد؛ موظفند كه بدهند.([۵۶])
ج) لزوم حفظ حرمت و شأن و مقام شوراي نگهبان
امام خميني(قدسسرهالشريف)
افساد فيالارض بودن فضاسازي عليه شوراي نگهبان
۱ـمجلس اگر رأي داد و شوراي نگهبان هم آن رأي را پذيرفت، هيچ كس حق ندارد يك كلمه راجع به اين بگويد. من نميگويم رأي خودش را نگويد، اما اگر بخواهد فساد كند، به مردم بگويد كه اين شوراي نگهبان كذا و اين مجلس كذا، اين فساد است و مفسد است يك همچو آدمي، تحت تعقيب مفسد فيالارض بايد قرار بگيرد.([۵۷])
ميزان بودن تشخيص شوراي نگهبان در نظارت بر مصوبات
۲ـ تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست، ميزان است كه همه ما بايد بپذيريم. من هم ممكن است با بسياري از چيزها، من كه يك طلبه هستم، مخالف باشم. لكن وقتي قانون شد [تصويب] خوب، ما هم ميپذيريم. بعد از اين كه يك چيزي قانوني شد ديگر نق زدن در آن، اگر بخواهد مردم را تحريك بكند، مفسد فيالارض است؛ و بايد با او دادگاهها عمل مفسد فيالارض بكنند.([۵۸])
احترام به فقهاي شوراي نگهبان
۳ـ حضرات آقايان فقهاي شوراي نگهبان را با آشنايي و شناخت تعيين كردم و احترام به آنان و حفظ مقامشان را لازم ميدانم و اميد دارم كه اين نحو امور [بياحترامي به آنها] ديگر تكرار نشود.([۵۹])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
حكم شوراي نگهبان بسان حكم يك قاضي امين
۱ـ هر قاضي عادلي هم وقتي كه قضاوت ميكند، ممكن است يك نفر در دلش به او اعتراض داشته باشد ـ چون بين ماها عصمت كه نيست ـ و آن اعتراض بحق هم باشد؛ اما حكم قاضي، حكم يك امين مؤتمن است و بايستي عملاً مورد اعتماد قرار بگيرد. امروز وضع شوراي نگهبان اينطور است؛ هم در قوانين، هم در تصرفات اجرايي و شبه اجرايي ـ از اين قبيلي كه ما در باب انتخابات مشاهده ميكنيم ـ بايستي مورد اعتماد و قبول و ائتمان مردم باشد و بحمدالله هست و هيچ كس نبايد به خودش اجازه بدهد كه از اين موقعيت و مقام شامخ معنوييي كه قانون براي شوراي نگهبان معين كرده، حَطّي انجام بدهد و نسبت به آن خدشهيي وارد كند. با علم و معرفت و بصيرت به اين موقعيت است كه ما در باب تصرفات شوراي نگهبان حرف ميزنيم و نسبت به آن تصميمگيري ميكنيم.([۶۰])
هتك حرمت شوراي نگهبان، خطايي بزرگ و غيرقابل قبول
۲ـ كساني هم كه در بيرون اين مجموعه هستند، همينطور بايد رعايت كنند. آنهايي كه قلمي به دستشان هست، تريبوني در اختيارشان هست، بفهمند كه اعتراض كردن، بياحترامي كردن و هتك حرمت شوراي نگهبان، خطاي كوچكي نيست. قابل قبول و قابل تحمّل نيست.([۶۱])
حفظ حرمت و احترام شوراي نگهبان
۳ـ چنين دستگاهي كه اين همه اهميت دارد، بايد ابهّت و اقتدار و تكريم و حرمتش حفظ شود. هم خود آقايان محترمي كه در اين شورا و يا منتسب به اين شورا هستند ـ مثلِ شما آقايان ـ بايستي اين ابهّت و احترام و حرمت را حفظ كنند، هم ديگران كه در بيرون شورا هستند. مبادا خداي نكرده كسي از هيأتهاي نظّار در گوشهاي از كشور كاري كند كه دهان بدخواهي را باز كند و احترام شوراي نگهبان هتك شود؛ يا در بيان مطالب طوري حرف زده شود كه احياناً كساني به عنوان اعتراض ـ نه از سر خيرخواهي ـ حرمت شوراي نگهبان را هتك كنند.([۶۲])
تبديل نشدن اعتراض به قضاوت شورا، به اعتراض به خود شورا
۴ـ حتي با فرض خطا در روند انجام وظايف شوراي نگهبان، كساني كه به حق احساس مسئوليت ميكنند و ميبينند اين اشكال به آنها وارد نبوده است. ممكن است از طرق گوناگون اعتراض كنند. چنانچه تبليغات ميكنند، حرف ميزنند، احياناً اهانت ميكنند و دشنام ميدهند؛ كه اين جزو موارد تأسفآور نظام است؛ يعني اين كه كساني براي خاطر اين كه قضاوت عليه آنها بوده، به خودشان حق بدهند كه نه فقط به قضاوت اعتراض بكنند، بلكه قاضي را زير سوال ببرند ـ در اين جا قاضي، شوراي نگهبان است ـ اين انحطاط اخلاقي است.
اگر اين مخالفتها همراه با ضرب و جنجال و غوغا و اغتشاش و جوسازي و اهانت و اين چيزها بود، كه ديگر خيلي بد است؛ واقعاً بايست اينها را مسئولان نظام پيگيري كنند.([۶۳])
آسيب نرساندن اشتباه جزئي، به كليت شوراي نگهبان
۵ـ يك وقت در يك جا اختلالي و اشتباهي در آن پيش بيايد، آن اشتباه عملكرد جزئي است و نميتواند كليت اين بناي عظيم و اين نهاد حساس را زير سؤال برد.([۶۴])
اهانت به شوراي نگهبان، ناسپاسي به رأي ملت
۶ـ اهانت كردن و تخريب كردن و زير سؤال ناشايست بردنِ قوّه مقنّنه ـ چه مجلس و چه شوراي نگهبان كه جزو قوّه مقنّنه است ـ برخلاف مصالح ملت و ناسپاسي نسبت به رأي ملت است. همه بايد مراقب باشند.([۶۵])
پاسداري از جايگاه شورا و معتبر دانستن رأي آن
۷ـ وظيفه مسؤولين و دستگاههاي مختلف ديگر نيز پاسداري از جايگاه والاي شوراي نگهبان و معتبر شماردن رأي قانوني آن است.([۶۶])
حفظ حرمت و جايگاه شوراي نگهبان، توسط مسؤولين
۸ـ يك وظيفه هم بر عهده ديگران است كه پاسداري كنند؛ يعني نماينده مجلس و وزير و مسئول دولتي و مسئول قضائي، جايگاه شورا [شوراي نگهبان] را با همان اهميتي كه دارد، بشناسند و رعايت كنند و حرمت آن را حفظ كنند و دستور و رأي قانونياش را پاسداري كنند و معتبر بشمرند.([۶۷])
شبهه افكني در كار شوراي نگهبان، خواست دشمن
۹ـ ديديد شما در اوائل همين حوادث بعد از انتخابات ـ اين فتنهي بعد از انتخابات ـ اولين كاري كه شد، ترديد افكني در كار مسئولين رسمي كشور بود؛ در كار شوراي نگهبان، در كار وزارت كشور. اين ترديدافكنيها خيلي مضر است؛ دشمن اين را ميخواهد.([۶۸])
تبعيت از تصميمات شوراي نگهبان ولو اشتباه
۱۰ـ اين كه بعضيها به اين نظارتهاي شوراي نگهبان و عوامل نظارتي معترضاند. ممكن است اعتراضشان بجا و واقعاً درست هم باشد؛ منتها توجه كنيم كه وقتي يك مقام مسئول قانوني مورد اعتماد تصميمي گرفت، ما تسليم باشيم. همهمان بايد تبعيت كنيم. مثلاً مجلس يك قانوني را ميگذراند؛ ممكن است من به آن قانون اعتراض داشته باشم، بگويم اين قانون معيوب است؛ اما قانون است، بايد بر طبقش عمل كنم. وقتي يك مقام مسئولي كه مورد اعتماد هم هست ـ مثل شوراي نگهبان ـ تصميمي گرفت، بايستي تسليم آن شد، بايد تبعيت كرد.([۶۹])
بخش چهارم: اصول حاكم بر عملكرد شوراي نگهبان
امام خميني(قدسسرهالشريف)
الف) لزوم حراست از اسلاميت نظام
در نظر گرفتن خدا، نه مردم
۱ـ خدا را در نظر بگيريد. اصولاً آنچه كه بايد در نظر گرفته شود خداست نه مردم، اگر صد ميليون آدم، اگر تمام مردم دنيا يك طرف بودند و شما ديديد كه همه آنها حرفي ميزنند كه بر خلاف حكم قرآن است بايستيد و حرف خدا را بزنيد، و لو اينكه تمام بر شما بشورند. انبياء همين طور عمل ميكردند. خلاصه گوش به حرف طبقه مرفه ندهيد. خدا انشاءالله با ما است.([۷۰])
صد در صد اسلامي بودن قوانين
۲ـ شما ناظر بر قوانين مجلس بايد باشيد و بايد بدانيد كه به هيچ وجه ملاحظه نكنيد. بايد قوانين را بررسي نماييد كه صد در صد اسلامي باشد.([۷۱])
توجه به حكم خدا
۳ـ بايد به حكم خدا عمل كنيد و به اين هم كاري نداشته باشيم كه چه كسي از اين كاري كه براي خدا ميكنيم خوشش ميآيد و يا چه كسي بدش ميآيد. من در تمام مواقعي كه مقتضي بوده است، مجلس و شوراي نگهبان را تأييد كردهام. ما بايد دست به دست يكديگر بگذاريم تا يك كشور اسلامي درست كنيم. امروز دنيا با ما به خاطر اسلام بد است.([۷۲])
انتظار تعريف نداشتن در انجام وظايف
۴ـ هيچ كدام از ما نبايد انتظار تعريف را داشته باشيم. بايد به حكم خدا عمل كنيم و به اين هم كاري نداشته باشيم كه چه كسي از اين كاري كه براي خدا ميكنيم خوشش ميآيد و يا چه كسي بدش ميآيد.([۷۳])
اهميت حفظ نظام
۵ـ وظيفه آنان [شوراي نگهبان] بسيار مقدس و مهم است. و بايد با قاطعيت به وظايف خود عمل نمايند. البته توجه به اهميت حفظ نظام جمهوري دارند كه با آن هيچ حكم و امري مزاحمت نميكند و براي حفظ آن از هيچ كوششي نبايد مضايقه كرد.([۷۴])
ب) عملكرد شوراي نگهبان، مهمترين عامل حفظ اين نهاد
توجه به صدمه نزدن عملكرد شوراي نگهبان به آينده آن
۱ـ من با نهاد شوراي نگهبان صد در صد موافقم و عقيدهام هست كه بايد قوي و هميشگي باشد، ولي حفظ شورا مقداري به دست خود شماست. برخورد شما بايد به صورتي باشد كه در آينده هم به اين شورا صدمه نخورد. شما نبايد فقط به فكر حالا باشيد و بگوييد آينده هر چه شد، باشد. ... شما بايد طوري فكر كنيد كه اين شورا براي هميشه محفوظ بماند.([۷۵])
۲ـ ما مكلفيم تا علاوه بر اين كه وضع فعلي را حفظ كنيم، نگهبان آينده نظام و اسلام باشيم. شوراي نگهبان بايد قوي و هميشگي باشد.([۷۶])
عدم مداخله در امور اجرائي
۳ـ شما بايد سعي كنيد كه نگويند ميخواهيد در تمام كارها دخالت كنيد، حتي در مسائل اجرايي.([۷۷])
عدم تلقي دخالت شوراي نگهبان در همه امور
۴ـ شما روي مواضع اسلام قاطع بايستيد، ولي به صورتي نباشد كه انتزاع شود شما در همه جا دخالت ميكنيد. صحبتهاي شما بايد به صورتي باشد كه همه فكر كنند در محدوده قانوني خودتان عمل ميكنيد، نه يك قدم زياد و نه يك قدم كم. در همان محل قانوني وقوف كنيد، نه يك كلمه اين طرف و نه يك كلمه آن طرف.([۷۸])
پرهيز از مناقشه با ديگر مراجع قانوني
۵ـ بايد توجه داشته باشيد كه اگر مباحثات به مناقشات تبديل شود و جلوي يكديگر بايستيد، اسباب اين ميشود كه شوراي نگهبان تضعيف شود و در آتيه از بين برود. و آن كساني كه علمايي را كه قبلاً كار شوراي نگهبان را ميكردند، كنار گذاشتند، به اين خاطر بود، كه كم كم آنها را مخالف خود احساس كردند و كنار گذاشتند و بتدريج اين شيطنت صورت گرفت. پس همه ما بايد بيدار باشيم.([۷۹])
ج) انجام وظيفه، در عين توجه به حفظ وحدت و انسجام كشور
حفظ وحدت و پرهيز از اختلاف
۱ـ اگر ما وحدت خودمان را حفظ كنيم و همصدا و هم جهت باشيم از هيچ چيز نبايد بترسيم. مهم اين است كه با هم خوب باشيد و تصميم داشته باشيم كه مستقل و آزاد حركت كنيم و مطمئن باشيد كه ميتوانيد. ترس آن موقعي است كه رؤسا با هم اختلاف داشته باشند و مردم در صحنه نباشند.([۸۰])
تلقي نشدن مقابله شوراي نگهبان با مجلس و دولت
۲ـ رفتار شما [اعضاي شوراي نگهبان] بايد به صورتي باشد كه انتزاع نشود كه شما در مقابل مجلس و دولت ايستادهايد. اينكه شما يكي و مجلس يكي، شما يكي و دولت يكي، ضرر ميزند.([۸۱])
د) قاطع بودن و تأكيد بر اصلاح اشتباهات
توجه به حكم خدا
۱ـ محكم باشيد و به چيزي جز اسلام و قرآن فكر نكنيد.([۸۲])
قبول اشتباهات و اصلاح آنها
۲ـ آنچه مهم است اين است كه ما ميخواهيم مطابق شرع اسلام مسائل را پياده كنيم. پس اگر قبلاً اشتباه كرده باشيم بايد صريحاً بگوييم اشتباه نمودهايم. و عدول در بين فقها از فتوايي به فتواي ديگر درست همين معنا را دارد. وقتي فقيهي از فتواي خود برميگردد يعني من در اين مسأله اشتباه نمودهام و به اشتباهم اقرار ميكنم. فقهاي شوراي نگهبان و اعضاي شوراي عالي قضائي هم بايد اين طور باشند كه اگر در مسئلهاي اشتباه كردند صريحاً بگويند اشتباه كرديم و حرف خود را پس بگيرند، ما كه معصوم نيستيم.([۸۳])
نياز به استوار و قاطع بودن در انجام وظيفه
۳ـ به شوراي نگهبان تذكر ميدهم كه در كار خود استوار باشيد و با قاطعيت و دقت، عمل فرماييد و به خداي متعال اتكال كنيد.([۸۴])
ه) انجام وظايف شورا، بدون ملاحظه اشخاص و گروهها
مقتدر بودن در نگهباني از اسلام
۱ـ از حضرات فقهاي شوراي نگهبان تقاضا ميشود كه در مأموريت مهم خود به هيچ وجه ملاحظه اشخاص و يا گروههاي انحرافي را ننموده و به وظيفه بسيار خطير خود قيام و اقدام نموده و نگهباني از اسلام و احكام مترقي آن نمايند. و خدمت خود را با قدرت تمام در پيشگاه خداوند و ولي مطلق او حضرت ولياللهاعظم امام عصر عجلاللهتعاليفرجه انجام دهند.([۸۵])
گوش ندادن به حرف گروههاي به اصطلاح مترقي
۲ـ به هيچ وجه گوش به حرف عدهاي كه ميخواهند يك دسته كوچك مردم ما خوششان بيايد و به اصطلاح مترقي هستند، ندهيد.([۸۶])
مقاوم بودن در مقابل هجمهها
۳ـ قاطعانه با اين گونه افكار مبارزه كنيد. خدا را در نظر بگيريد. ... اگر عملمان براي خدا باشد، خدا ما را موفق ميكند. [بنابراين در مقابل انتقادها] محكم باشيد و به چيزي جز اسلام و قرآن اصولاً فكر نكنيد.([۸۷])
فقط خدا را در نظر بگيريد
۴ـ شوراي نگهبان بدون ملاحظه از هيچكس، فقط و فقط خدا را در نظر بگيرند.([۸۸])
قرار نگرفتن تحت تأثير قدرتها
۵ـ از شوراي محترم نگهبان ميخواهم و توصيه ميكنم چه در نسل حاضر و چه در نسلهاي آينده، كه با كمال دقت و قدرت وظايف اسلامي و ملي خود را ايفا و تحت تأثير هيچ قدرتي واقع نشوند و از قوانين مخالف با شرع مطهر و قانون اساسي بدون هيچ ملاحظه جلوگيري نمايند و با ملاحظه ضرورات كشور كه گاهي با احكام ثانويه و گاهي به ولايت فقيه بايد اجرا شود توجه نمايند.([۸۹])
و) بيتوجهي به دشمني دشمن
توقع احترام و تعريف نداشتن
۱ـ شما توقع نداشته باشيد كه مورد اهانت واقع نشويد. همه ميدانيد تا كسي كاري انجام ندهد كسي به او توهين نميكند. توهين براي كساني است كه ميخواهند زنده باشند، هيچ كدام از ما نبايد انتظار تعريف داشته باشيم. بايد به حكم خدا عمل كنيم و به اين هم كار نداشته باشيم كه چه كسي از اين كارها كه براي خدا ميكنيم خوشش ميآيد و يا چه كسي بدش ميآيد.([۹۰])
سستي نكردن در اجراي احكام خدا
۲ـ مبادا از حرفهاي خارجيها بترسيم و در پياده كردن احكام خدا سستي كنيم. نگراني من از اين است كه نكند سستي كنيم و در پياده كردن اسلام دقت لازم را ننماييم، بعداً اشكالي پيش بيايد. نكند مثل مشروطه شود كه ترسم از آن است كه مبادا ما مسائل را به صورتي محكم تحويل دسته بعد ندهيم، ترسم از آن است كه مبادا از حرفهاي خارجيها بترسيم و در پياده كردن احكام خدا سستي كنيم.([۹۱])
لزوم قرار نگرفتن، تحت تأثير جوّ
۳ـ البته توجه به اهميت حفظ نظام جمهوري دارند كه با آن هيچ حكم و امري مزاحمت نميكند و براي حفظ آن از هيچ كوششي نبايد مضايقه كرد و معلوم است آقايان با تعهدي كه دارند تحت تأثير هيچ جوّي واقع نميشوند.([۹۲])
ز) انجام وظيفه، بيتوجه به عملكرد ساير قوا و نهادها
نظارت بر عملكرد مجلس
۱ـ بحمد الله مجلس ما مجلسي است اسلامي و قوانين خلاف اسلام تصويب نخواهد شد؛ ولي شما [فقهاي شوراي نگهبان] وظيفه داريد ناظر باشيد.([۹۳])
جلوگيري از اجراي قوانين و مقررات خلاف شرع سابق
۲ـ شوراي نگهبان، شوراي قضائي بخشنامه بكنند و همه جا بگويند به اين كه اين قوانين سابق كه خلاف شرع بوده، نبايد عمل بشود و اگر كسي عمل كند، مجرم است و بايد محاكمه بشود، به جزاي خودش برسد.([۹۴])
اغماض نكردن در برابر اعوجاجات
۳ـ اگر يك اعوجاجي هم [از نظر غير اسلامي بودن امور كشور] پيدا بشود، مجلس رفع ميكند. اگر اعوجاجي در مجلس هم پيدا بشود، شوراي نگهبان ديگر اغماض نخواهد كرد.([۹۵])
اصلاح اشتباهات مجلس، با دقت و استقلال
۴ـ مجلس انشاءالله مسائلي بر خلاف اسلام و بر خلاف مصالح مسلمين نخواهد گذاشت و اگر اشتباهي در مجلس واقع بشود شوراي محترم نگهبان در اين باره با كمال قدرت و استقلال عمل كرده و در دورههاي ديگر همينطور باشد و اين ملت را و اين دولت را و اين كشور را به پيش ببرد.([۹۶])
ح) در نظر گرفتن همه جوانب امر، در اعلام نظر
ارائه نظر با رعايت همه جوانب
۱ـ شوراي نگهبان در نظارت بر قوانيني كه ميگذرد، چه مربوط به مسائلي باشد كه تماس با احكام اوليه شرعي دارد يا احكام ثانويه، با مراعات همه جوانب نظر دهند.([۹۷])
مقدم بودن مصالح اسلام بر همه امور
۲ـ گاهي ملاحظه ميكنيد كه مصالح اسلامي اقتضا ميكند كه به عناوين ثانوي عمل كنيد. به آن عمل كنيد گاهي ميبينيد كه بايد نخست وزير در كاري دخالت كند كه اگر دخالت نكند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهيد عمل كند. ضرورت اقتضا ميكند كه نخست وزير فلان كار را انجام دهد كه از كس ديگري بر نميآيد.([۹۸])
در نظر گرفتن مصلحت اسلام و نظام، در تصميمگيريها
۳ـ تذكري پدرانه به اعضاي عزيز شوراي نگهبان ميدهم كه خودشان قبل از اين گيرها، مصلحت نظام را در نظر بگيرند، چراكه يكي از مسائل بسيار مهم در دنياي پرآشوب كنوني، نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميمگيريها است. حكومت فلسفه عملي برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلي و خارجي را تعيين ميكند. و اين بحثهاي طلبگي مدارس، كه در چهارچوب تئوريهاست، نه تنها قابل حل نيست، كه ما را به بنبستهايي ميكشاند كه منجر به نقض ظاهري قانون اساسي ميگردد. شما در عين اينكه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعي صورت نگيرد ـ و خدا آن روز را نياورد ـ بايد تمام سعي خودتان را بنماييد كه خداي ناكرده اسلام در پيچ و خمهاي اقتصادي، نظامي، اجتماعي و سياسي، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.([۹۹])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
الف) لزوم ارتقاء جايگاه شوراي نگهبان
انجام صحيح و مستمر وظايف
۱ـ شوراي نگهبان اكنون سرافراز، قوي و مجدانه مشغول فعاليت است كه اين روند بايد با قوت هرچه بيشتر ادامه يابد.([۱۰۰])
تثبيت و حفظ شوراي نگهبان در درجه اول وظايف
۲ـ اگر حقيقتاً ما بود و نبود شوراي نگهبان را به منزله بود و نبود نظام و هويت مورد نظر نظام ميدانيم، پس حفظ آن و آن را در ذهنها جا انداختن، وظيفه همه و در درجه اول خود شورا است؛([۱۰۱])
قابل دفاع بودن روال امور در شورا
۳ـ بايد كارها را مرتب و منظم كنند تا همه چيز قابل دفاع باشد.([۱۰۲])
شناساندن جايگاه و وظايف شوراي نگهبان به مردم
۴ـ شوراي نگهبان بايد ... [از طريق] شناساندن جايگاه و وظايف خطير شورا به افكار عمومي، در جهت ارتقاء جايگاه اين نهاد مهم تلاش نمايد.([۱۰۳])
ايجاد اتحاد و انسجام در درون شورا
۵ـ در خود شورا [شوراي نگهبان] و در عملكرد شورا اتحاد و انسجام وجود داشته باشد.([۱۰۴])
انجام وظايف در زمان خود
۶ـ شورا [شوراي نگهبان] در كار خود تأخير نداشته باشد؛ بوقت و بموقع كارها را انجام دهد.([۱۰۵])
ب) لزوم اطلاع رساني به مردم و ساير مسؤولين
تحول در نحوه اطلاعرساني شوراي نگهبان
۱ـ خدمات و فعاليتهاي شوراي نگهبان با ارايه آمار كمي، قابل درك نيست و بايد در زمينه اطلاعرساني به مردم، تحولي در كار شورا پديد آيد.([۱۰۶])
ايجاد يك روال اطلاعرساني منظم و مرتّب
۲ـ مردم مطلع نيستند و عادت بر اين جاري شده است كه شوراي نگهبان در اوقات انتخابات گاهي با مردم حرفي بزند ـ در انتخابات اخير يك خرده بيشتر؛ دفعات پيش از همين هم خيلي كمتر ـ لازم است يك روال اطلاعرساني منظم و مرتّبي باشد كه مردم در جريان قرار بگيرند.([۱۰۷])
شناساندن شوراي نگهبان به مردم
۳ـ دو وظيفه بر دوش همه است. يك وظيفه بر دوش مجموعه شورا [شوراي نگهبان] است و آن پيراستن و آراستن و كامل كردن و به روز كردن و زبانها را كوتاه كردن از شورا و رواج بخشيدن به كار شورا در ذهنها و فضاي افكار عمومي است تا شورا را بشناسند و بدانند كه چقدر كارش مهم است؛ واقعاً اين يك مقدار كارهاي اثباتي ميخواهد، يك مقدار هم تبليغات و بيان ميخواهد. در اين زمينه سخنگو و دفتر شوراي نگهبان و اطلاعيههاي شما نقش دارد. به نظر من، اين مسئوليت بزرگي بر گردن شوراي نگهبان است؛([۱۰۸])
ج) ايجاد شوراهاي مشورتي جهت ارتقاي كيفيت انجام وظايف
تحول در ساختار عملكرد شوراي نگهبان
۱ـ بايد در ساختار عملكرد شورا تجديدنظر كنيم، يعني خودش ـ ساختار قانوني شورا ـ قابل تغيير نيست، اما عملكردها قابل نظم دادن است. فرض فرماييد مطالبي كه در شورا ميآيد چه آنچه مربوط به فقها است، چه آنچه مربوط به حقوقدانهاست ـ اينها به طور كامل و دقيق بررسي بشود و در اختيار آقايان قرار گيرد؛ اين كاري است كه در همه جاي دنيا معمول است؛ يعني شما اين را مثل جلسه استفتاء فرض نكنيد كه استفتائي از يك جا شده، فقيه آن را به جلسه استفتاي خودش ميآورد و با مشاورانش بحث ميكند و به نتيجهاي ميرسد و همانجا فتوا را مينويسند. اين نيست؛ خيلي تفاوت دارد. اولاً ممكن است ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي، حقوقي و غيره داشته باشد؛ ثانياً اين براي عمل يك فرد نيست، يك قانون و يك چيز كلي است، بايد تمام جهات در آن رعايت شود. بنابراين به نظرم لازم است قبلاً يك بررسي و تحقيق و پژوهش عميقي روي همه چيزهايي كه وارد شورا ميشود انجام بگيرد؛ اين هم از طرقي ممكن است.([۱۰۹])
تشكيل مركز پژوهشي و كميسيونهاي تخصصي
۲ـ تشكيل يك مركز پژوهشي قوي و استفاده از ديدگاههاي تخصصي علما، فقها، استادان دانشگاهها و ديگر كارشناسان، دقتنظر شورا را در بررسي ابعاد گوناگون قوانين، افزايش خواهد داد، ضمن آنكه ايجاد كميسيونهاي تخصصي نيز ميتواند روند فعاليتهاي شورا را عمق بيشتري بخشد.([۱۱۰])
استفاده از نظرات مشاوران و كارشناسان
۳ـ شما متخصص شوراي نگهبان داشته باشيد؛ كساني باشند كه آنجا بنشينند، بحث كنند، جوانب قضيه را بسنجند، با افرادي مشورت كنند، بعد نظرشان را به صورت يك نظر تخصصي در اختيار شما بگذارند. او كارشناس شماست كه براي شما نظر داده است. همين طور در زمينههاي تخصصي ديگر، آن چيزهايي را كه به اصول قانون اساسي يا به مسائل شرعي ارتباط دارد، از ديد تخصصي اين شخص استفاده كنيد. بنابراين يك مركز اين جوري لازم است.([۱۱۱])
تشكيل جلسات مشورتي
۴ـ اين كه فرمودند آقايان جلسه مشورتي تشكيل دادهاند ... اين هم چيز خيلي خوبي است و بسيار خوشحال كننده است؛([۱۱۲])
د) التزام به قانون، و عدم ملاحظه اشخاص و گروهها
مانع نشدن هيچ چيز از اقدام قاطع قانوني
۱ـ اگر شوراي نگهبان در اين قضيه به يك نتيجه منطبق بر قانون و مقررات رسيد، بايد با قاطعيت اقدام بكند؛ هيچ چيزي نبايد مانع از اقدام قاطع قانوني بشود. در همه امور، بخصوص در چنين اموري كه با افكار و عواطف و احساسات و عقايد و آراي گوناگوني مواجه است، قاطعيت چيز لازمي است.([۱۱۳])
پافشاري بر روي قانون
۲ـ من خوشبختانه ميبينم كه هم در فرمايشهاي جناب آقاي جنتي و هم در فرمايشهاي وزير محترم كشور، روي قانون تكيه ميشود؛ همين هم درست است. من به هر دو مجموعة محترم عرض ميكنم كه بر روي قانون پافشاري كنيد؛ قانون بسيار مهم است.([۱۱۴])
اجراي قانون بدون اعمال سليقه
۳ـ هم مجريان، هم ناظران، بايد پايبندي خودشان را به قانون نشان بدهند. ملاك، قانون است؛ سلايق افراد ملاك نيست.([۱۱۵])
اجراي قانون، بدون ملاحظه اشخاص
۴ـ اعتقاد من اين است كه شوراي نگهبان در كار خود بايستي صد در صد به قانون ملتزم و پايبند باشد و هيچ ملاحظهاي فراتر از قانون نباشد. اگر طبق قانون اين آقا مردود است، بيملاحظه مردود كنيد؛ اگر طبق اين قانون اين آقا مقبول است، هيچ ملاحظه خاصي او را رد نكند؛ قانون را رعايت بكنيد تا خاطرتان آسوده باشد و بتوانيد آن را بيان بكنيد.([۱۱۶])
شوراي نگهبان يك مرجع علمي و تخصصي است و نه سياسي
۵ـ اين مجموعه شما يك مجموعه سياسي نيست. يك مجموعه علمي و تخصصي است و وظيفهاي دارد كه بايد انجام بدهد؛ اما با مهمترين مسائل سياسي كشور سر و كار دارد.([۱۱۷])
حفظ استقلال و خلوص شوراي نگهبان
۶ـ شوراي نگهبان گوهر خالصي است كه نبايد اجازه داد پيرايهها و جوانب پيرايهداري كه به آن تمايل دارند و ميخواهند به گونهاي خودشان را به آن نزديك كنند، از خلوص اين مجموعه بكاهند. اين كه اين شخص مثلاً به يك جريان سياسي وابسته است و حيف است رد شود؛ هيچ ملاحظه اين كار نبايد بشود، البته شما الحمدلله اين ملاحظه را نميكنيد. گاهي كساني بودند كه ـ به خصوص در باب مجلس خبرگان ـ چون با موازين تطبيق نداشتند، قاطعانه رد شدند. گاهي اوقات ممكن است ملاحظات سياسي گريبان بعضيها را بگيرد ـ كه بد است ـ نه، در كار خود خيلي روشن و صريح و قاطع باشيد.([۱۱۸])
قانون، مانع هرج و مرج
۷ـ آن چيزي كه ميتواند خطّ شاخص باشد و از هرج و مرج ناشي از اختلافنظر مانع شود، قانون است.([۱۱۹])
ضابطه مقدم بر مصلحتانديشي
۸ـ همواره در تصميمگيريها ضابطه مقدم است بر هر مصلحتانديشي، بر هر نگاه و ديد و بينش.([۱۲۰])
توجه به عدالت در قانونگذاري
۹ـ عدالت را يك معيار و يك سنجهي اساسي در قانونگذاري بدانيم. اين نكته، قابل توجه نمايندگان محترم مجلس و شوراي نگهبان است كه در قانونگذاري بالخصوص به مسئلهي عدالت و همچنين رصد دائمي آن توجه شود.([۱۲۱])
ه) انتشار نظرات و استدلالات شورا
تدوين استدلالات شوراي نگهبان
۱ـ آقاياني كه اينجا تشريف داريد، الحمدلله همگي فاضل و عالم هستند؛ يك كسي مثل آقاي ... در اين جلسه بودهايد و بحثهاي خوب كردهايد. اگر همه اين استدلالها نوشته ميشد، الان ببينيد چه منبع غنييي بود! چه براي آن كسي كه در مجلس دارد رأي ميدهد، چه آن كسي كه به شوراي نگهبان ـ به جاي گذشتگان ـ آمده است از آنها استفاده ميكند و چه براي علما و دانشگاهها. آن وقت ديگر كسي نميتوانست به شوراي نگهبان بگويد كه چرا اين طور گفتيد و چرا اين جور رأي داديد. اگر نوشته و تدوين شده بود، الآن يك كتاب مفصل مدون در اختيار همه بود.([۱۲۲])
۲ـ لازم است ... نظرات شورا [شوراي نگهبان] مدون بشود و در اختيار اهل علم، حقوقدانها، فقها و متخصصين بخشهاي مختلف گذاشته بشود؛ دانشگاهها و حوزهها ببينند و در جريان مباحث قرار بگيرند؛ بيان شود در مورد اين مادهاي كه آنجا آمده، چه بحثهايي شده تا رد شده است و چه اشكالاتي بود و بعد آن اشكالات رفع شد، يا تصويب شد و از اين قبيل، البته اينها بر ميگردد به خود شورا؛ يعني تقصير كسي نيست كه اينها منعكس نشده است؛ خود شورا بايستي اين كارها را ميكرد و از حالا به بعد هم به نظر من بايد اين كارها انجام بگيرد.([۱۲۳])
بيان استدلال در نظرات شورا
۳ـ ميتوانيم نظرات را با استدلال متين و روشن بيان كنيم. الان شما استدلال داريد؛ اما اين استدلال براي مجلس گاهي معلوم نيست؛ گاهي براي مجمع تشخيص هم درست معلوم نيست، مگر اين كه خود شما آنجا حضور پيدا كنيد و دفاع كنيد. در حالي كه خوب است در متن آن حكم، اشارهاي به استدلال بشود و در يك محل جداگانه آن استدلال به تفصيل نوشته بشود.([۱۲۴])
ارائه استدلالات شورا براي حقوقدانان خارج از شورا
۴ـ ميشود از نظرات حقوقدانهاي خارج از مجموعه استفاده كرد و آرا و وجهه نظرهايي كه در شورا هست به بيرون منعكس كرد تا استحكام اين آرا براي آنها معلوم شود؛ يعني آنها بدانند كه آنچه در شوراي نگهبان ميگذرد بر مبناي مستدل حقوقي متكي است.([۱۲۵])
ارائه نظرات مستدل توسط شوراي نگهبان
۵ـ شوراي نگهبان بايد با ارائه بحثها و دلايل مستند و قابل دفاع در مجامع حقوقي جهاني ... در جهت ارتقاء جايگاه اين نهاد مهم تلاش نمايد.([۱۲۶])
استدلال قوي، انتظار مردم است
۶ـ مردم توقع دارند شورا آنچه را كه انجام ميدهد، همراه با استدلال متين از لحاظ تكيهگاهِ قانوني باشد.([۱۲۷])
ايجاد مجموعهاي از استدلالات شورا
۷ـ آنچه را كه در شوراي نگهبان به عنوان نظريه و به عنوان رأي صادر ميشود ـ چه در زمينهي ارتباط با قانون اساسي، چه در زمينهي ارتباط با شرع، موافقت و عدم موافقت ـ با استدلال و استنادِ محكم همراه شود؛ اين استدلالها يك مجموعهي حقوقي بسيار با ارزشي را تهيه ميكند؛ ميتواند مرجعي قرار بگيرد براي همهي كساني كه در زمينهي مسائل حقوقي و شرعي و مسائل قوانين و اينها كار ميكنند. در خود شوراي نگهبان براي يك مسئله گاهي مباحثات فراواني انجام ميگيرد، حرفهاي خوب گفته ميشود، استدلالهاي گوناگون در مقابلهي با نظرات يكديگر مطرح ميشود؛ اينها چيزهاي خيلي خوبي است، اينها چيزهاي با ارزشي است؛ اينها ثبت و ضبط بشود و در اختيار افكار صاحبنظران قرار بگيرد تا اهميت كار شورا حس شود.([۱۲۸])
انتشار مشروح مذاكرات شوراي نگهبان
۸- يكي از چيزهايي كه بنده قبلاً هم عرض كردهام ... انتشار مذاكرات شورا است. اين خيلي چيز خوبي است. البته ممكن است تحفظهايي از جهات مختلفي وجود داشته باشد؛ در مورد تعيين نام گويندهي هر حرفي، خيلي خب، اگر اين تحفظ وجود دارد نامها را ميشود ذكر نكرد. فرض بفرماييد در قانون مجازات ماده چندم اين قانون ممكن است دو نظر مخالف وجود داشته باشد؛ خيلي خوب است كه در انتشار مذاكرات اين نظرات مخالف ذكر بشود. حالا گفتند كه مباني نظرات شوراي نگهبان هم بيان بشود كه آن بحث ديگري است، اما خود اين مباني هم ذكر بشود خيلي خوب است. يعني وجود سابقه در مباحث حقوقي مهم است. انسان ميبيند در قوانين كشورهاي فرنگي در اين مثلاً دويست سالي كه در مسايل حقوق كار كردهاند، گاهي در بحث يك قانوني اشاره ميكنند كه مثلاً در سال هزار و هشتصد و چند فلان قاضي معروف اين حكم را در اين مسأله داد، يعني اين ميشود يك مستندي، اين يك سابقهاي، اين سوابق مهم است. اينكه مثلاً شوراي نگهبان بتواند در سال هزار و چهارصد و فلان بگويد كه اين حكم و اين مبنا مثلاً در پنجاه سال پيش در شوراي نگهبان بحث شد و اين حرفها گفته شد و اين نظر از بحثها درآمد، خود اين يك مستند و يك پشتوانه تقويت علمي است براي آزادي شورا. بنابراين انتشار مذاكرات هم به نظر من خيلي خوب است. ([۱۲۹])
و) توجه به اجتهاد مستمر و اصلاح اشتباهات
توجه به شرايط زمان و مكان در ارائه نظر
۱ـ الحمدلله ما اين روشنبيني را در فقهايي كه در شوراي نگهبان هستند، ميبينيم. بايد در استنباط از فقه و استنباط از قانون اساسي همين طور اين روشنبينيها و اين دقتهاي لازم وجود داشته باشد به نظر من اينها دقت است؛ بيدقتي نيست. بعضي خيال ميكنند كه اگر فتوي با شرايط زمان و مكان انطباق پيدا كرد، اين بيدقتي است! نه، اين نوعي دقت و تعمق در مسائل و روشنبيني است.([۱۳۰])
عيب نبودن تبدّل از رأي شوراي نگهبان
۲ـ در نگاه فقهي يا استنباط حقوقي در شوراي نگهبان ممكن است تغييراتي پيش بيايد؛ اين ايرادي ندارد؛ براي هر مجتهدي تبدّل رأي پيش ميآيد. امروز از دليل، يك چيز ميفهمد؛ يك روز ديگر ممكن است به همان دليل نگاه كند، چيز ديگري بفهمد؛ اين اشكالي ندارد. تبدّل رأي شوراي نگهبان در موارد گوناگون، عيب نيست؛ منتها همين تبدّل رأي هم بايستي منطبق باشد بر ضوابط و قوانين، و منضبط باشد.([۱۳۱])
ز) عدم توجه به تبليغات عليه شورا
قرار نگرفتن تحت تأثير تبليغات دشمن
۱ـ ما بايستي بدانيم كه امواج سنگين تبليغاتي دشمن و آنچه كه از بيرون بر ما تحميل ميشود، سنگينتر و تحمل آن دشوارتر است. گاهي هست كه انسان گرسنگي را تحمل ميكند، حتي تهديد به مرگ را هم تحمل ميكند، اما فشار تبليغاتي را تاب نميآورد. امروز با فشارهاي تبليغاتي در دنيا قصد دارند جمهوري اسلامي را از طريق اسلامي و عمل به شريعت اسلامي، اسلامي كه ميگوييم، يعني عمل به شريعت اسلام؛ مقيديم كه اين از حركت و مشي اسلامي تفسير شود، منصرف كنند؛ و اين فشارهاي تبليغاتي ممكن است روي ضعافالنفوس اثر هم بگذارد.([۱۳۲])
بياثر بودن تبليغات دشمن بر شوراي نگهبان
۲ـ بديهي است كه آقايان شوراي نگهبان، محكمتر از اين هستند كه تحليلها و يا تبليغات دشمن در آنها تأثيري بگذارد.([۱۳۳])
حافظ اسلام بودن شوراي نگهبان، دليل مخالفت با آن
۳ـ شما [اعضاي شوراي نگهبان] دو جور دشمن طبيعي داريد ـ چه بخواهيد و چه نخواهيد ـ بايد از اول فرض كنيم كه شما اين دو جبهه دشمن را داريد؛ يك عده كساني كه با فلسفه شوراي نگهبان، يعني با حفظ اسلاميت نظام و صيانت نظام از نفوذ افراد ناباب ـ مخالفند. هر كس با اين مخالف است، با شما مخالف است؛ اين به طور طبيعي است. يعني از اين نبايد گله داشت؛ بسياري از اين مخالفتها راجع به اين مسأله است. و يك دسته ديگر بدليل مخالفت با نظر شوراي نگهبان در مورد احراز صلاحيت در مراحل مختلف انتخابات با اين نهاد مخالفند.([۱۳۴])
سرافراز بودن شوراي نگهبان، با وجود تبليغات شديد دشمن
۴ـ خداي متعال تاكنون به شما خيلي كمك كرده است؛ و الّا يكي از اولين نقاطي كه به بهانهها و شكلهاي مختلف مورد تهاجم شديد مخالفان و معارضان نظام قديماً و حديثاً قرار گرفته، همين شوراي نگهبان است؛ اما در عين حال، بحمدالله اين شورا سرافراز، قوي و مجدانه مشغول كار خودش است؛ باز هم بايد همينطور باشد. انشاءالله خداوند متعال كمك خواهد كرد، توفيق خواهد داد و روز به روز شاهد پيشرفت بهتر و بيشتر خواهيم بود.([۱۳۵])
لزوم تحمّل سختيها
۵ـ اين طور كارها كه رنگي از قضاوت دارد، هميشه مورد تهاجم است؛ بالاخره يكي از دو نفر در قضاوت، انسان را مورد طعن و دق قرار ميدهند؛ اين مسأله قهري است و انسان بايستي خودش را براي اين طور مسائل آماده كند. هرچه اين فشارها بيشتر باشد، اجر شما پيش خداي متعال بيشتر است؛ از اينها خيلي ابايي نداشته باشيد؛ بالاخره هست. در راه حفظ نظام مقدّس جمهوري اسلامي و براي اقامه اين بناي رفيع و مستحكم كه اميد آينده امّت اسلامي است و امروز هم مايه اميد امّت اسلامي است، بايد مبارزه و مجاهدت كرد؛ بايد سختيها را تحمّل نمود. انواع و اقسام سختيها وجود دارد و اين هم يكي از سختيهاست، كه البته فقط هم اين نيست. انشاءالله اين سختيها را تحمّل كنيد، خداي متعال اجر خواهد داد.([۱۳۶])
تبليغات عليه شوراي نگهبان، به دليل عدم آگاهي از نظامهاي دنيا
۶ـ ديديم از اول انقلاب تا حالا بعضيها را كه به مناسبتهاي مختلف بر اصل وجود شوراي نگهبان ايراد وارد كردند. به نظر ما اين ايراد، هم غير منصفانه بود، هم حاكي از عدم آگاهي به مسائل دنيا بود؛ عدم آگاهي از واقعيتهاي جهان بود.([۱۳۷])
ح) حل اختلاف قوا بر اساس قانون اساسي
تلاش در جهت حل اختلاف قوا
۱ـ ما حالا از چندي پيش از شوراي محترم نگهبان خواستيم جلسهاي را تشكيل بدهند، مواردي را كه بين دولت و مجلس محل گفتگو و مناقشه است، مشخص بكنند و حدود اختيارات قوا معلوم بشود، كه اين تفكيك قوا ـ كه يكي از اصول قانون اساسي است ـ تحقق پيدا كند. حفظ اتحاد، تمسك به اصول، رعايت كامل اصول، همان چيزي است كه امام بزرگوار ما هميشه به آن توصيه ميكردند.([۱۳۸])
ط) ثبت و ضبط عملكرد شوراي نگهبان
ايجاد آرشيو جامع اطلاعات
۱- يكي از چيزهايي كه لازم است ... اگر نباشد بايد تهيه بشود. اگر هست كه خب، چه بهتر، وجود يك آرشيو جامع و غني است. اين از ذخاير ارزشمند نظام خواهد بود. يعني شوراي نگهبان بايستي يك آرشيوي داشته باشد براي مجموعه كارهايي كه در شورا انجام گرفته چه در زمينه مسائل مربوط به كارهاي علمي و تحقيق و حل و فصل قوانين و چه در زمينه انتخابات. يعني معلوم بشود كه شوراي نگهبان چه كار كرد و چگونه كرد و بشود مراجعه كرد تا بشود از روي آنها تاريخ نوشت. اين يك چيز لازمي است. ([۱۳۹])
بخش پنجم: نظارت شوراي نگهبان بر مصوبات مجلس شوراي اسلامي
امام خميني(قدسسرهالشريف)
ميزان بودن تشخيص شوراي نگهبان در نظارت بر مصوبات
۱ـ تشخيص شوراي نگهبان كه اين مخالف قانون نيست و مخالف اسلام هم نيست، ميزان است كه همه ما بايد بپذيريم. من هم ممكن است با بسياري از چيزها، من كه يك طلبه هستم، مخالف باشم. لكن وقتي قانون شد [تصويب] خوب، ما هم ميپذيريم. بعد از اين كه يك چيزي قانوني شد ديگر نق زدن در آن، اگر بخواهد مردم را تحريك بكند، مفسد فيالارض است؛ و بايد با او دادگاهها عمل مفسد فيالارض بكنند.([۱۴۰])
ارائه نظر با رعايت همه جوانب
۲ـ شوراي نگهبان در نظارت بر قوانيني كه ميگذرد، چه مربوط به مسائلي باشد كه تماس با احكام اوليه شرعي دارد يا احكام ثانويه، با مراعات همه جوانب نظر دهند.([۱۴۱])
اغماض نكردن شوراي نگهبان در نظارت بر مصوبات مجلس
۳ـ اگر اعوجاجي در مجلس هم پيدا بشود، شوراي نگهبان ديگر اغماض نخواهد كرد.([۱۴۲])
تصويب قوانين مطابق نظرات شورا در مجلس
۴ـ شما آقايان [نمايندگان مجلس شوراي اسلامي] بايد توجه به اين معنا بكنيد كه مسائل را طوري طرح بكنيد، مسائل را طوري رأي به آن بدهيد كه در شوراي نگهبان رد نشود؛ يا اگر رد ميشود در هر سالي يكي دو تايش رد بشود. اما شما از اين ور يك ماه زحمت بكشيد و صحبت بكنيد و رد و ايراد بكنيد و يك مسئلهاي را تمام كنيد، آنها بعد از چند روز بگويند اينها خلاف شرع است، با اسلام نميسازد، يا با قانون اساسي مخالف است كه آن هم از روي اسلام است، اين وهن براي مجلس ميآورد و اين خوف براي ما ايجاد ميكند كه مبادا يك وقتي مردم خيال كنند كه اينها تدين ندارند؛ توجه ندارند كه نه، تدين دارند، ديدشان آن ديدي كه بايد باشد بعضيشان نيست و الا نه اينكه بيتدين باشند، خير خواهاند، حسن نيت دارند، تدين دارند، اما اين طور نيست كه همه اينها در ديدها يك طور باشند، و همه اينها در مسائل يك طور باشند. بايد طوري بشود كه اگر شما با هم اختلاف كرديد، مثل اختلاف دو تا مجتهد باشد در مسائل، اختلافي باشد كه دو مجتهد با هم دارند. آن اختلاف اگر باشد، پيش مردم هم مقبول است، پيش شوراي نگهبان هم مقبول ميشود.([۱۴۳])
شرعي و قانوني بودن مصوبات مجلس، بعد از تأييد شوراي نگهبان
۵ـ آنچه را مجلس شوراي اسلامي تصويب نموده و به تأييد شوراي نگهبان رسيده، هم شرعي است و هم قانوني ميباشد.([۱۴۴])
شوراي نگهبان سبب عدم تصويب قوانين خلاف اسلام
۶ـ با داشتن علما و قانوندانهاي، حقوقدانهاي نگهبان، شوراي نگهبان ما آرام هست دلمان، براي اين كه در مجلس انشاءالله مسائلي بر خلاف اسلام و بر خلاف مصالح مسلمين نخواهد گذشت و اگر اشتباهي در مجلس واقع بشود، شوراي محترم نگهبان كه در اين دوره با كمال قدرت و استقلال عمل كرد، در دورههاي ديگر هم همين طور باشد و اين ملت و اين دولت را و اين كشور را به پيش ببرد.([۱۴۵])
مقدم بودن مصالح اسلام بر همه امور
۷ـ گاهي ملاحظه ميكنيد كه مصالح اسلامي اقتضا ميكند كه به عناوين ثانوي عمل كنيد. به آن عمل كنيد گاهي ميبينيد كه بايد نخست وزير در كاري دخالت كند كه اگر دخالت نكند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهيد عمل كند. ضرورت اقتضا ميكند كه نخست وزير فلان كار را انجام دهد كه از كس ديگري بر نميآيد.([۱۴۶])
در نظر گرفتن مصلحت اسلام و نظام، در تصميمگيريها
۸ـ تذكري پدرانه به اعضاي عزيز شوراي نگهبان ميدهم كه خودشان قبل از اين گيرها، مصلحت نظام را در نظر بگيرند، چراكه يكي از مسائل بسيار مهم در دنياي پرآشوب كنوني، نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميمگيريها است. حكومت فلسفه عملي برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلي و خارجي را تعيين ميكند. و اين بحثهاي طلبگي مدارس، كه در چهارچوب تئوريهاست، نه تنها قابل حل نيست، كه ما را به بنبستهايي ميكشاند كه منجر به نقض ظاهري قانون اساسي ميگردد. شما در عين اينكه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعي صورت نگيرد ـ و خدا آن روز را نياورد ـ بايد تمام سعي خودتان را بنماييد كه خداي ناكرده اسلام در پيچ و خمهاي اقتصادي، نظامي، اجتماعي و سياسي، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.([۱۴۷])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
تأمين صحت نظام توسط شوراي نگهبان
۱ـ صحت نظام ما به حفظ جهت اسلامي و رعايت قانون اساسي در آن است؛ و اين با شوراي نگهبان تأمين ميشود.([۱۴۸])
لزوم آشنايي با زبان قانون
۲ـ مُرّ قانون خيلي مهم است. البته شما [اعضاي شوراي نگهبان] اهل قانون هستيد و ميدانيد كه قانون زبان دارد؛ زبان قانون را بايد دانست و حدود قانون را بايد كشف كرد. گاهي اوقات كلمات و الفاظ براي بيان آن مغزها و محتواي حقيقي قانون كافي نيستند؛ قانونشناسي مثل شماها ميتواند درك كند كه واقعاً قانون چه دارد ميگويد.([۱۴۹])
چارهانديشي شورا در جهت بهبود نظارت خودش
۳ـ اين شورا بايد در زمينه چگونگي انطباق كليه مقررات و قوانين نظام اسلامي با احكام شرع و قانون اساسي و نيز راه جلوگيري از تخلف احتمالي دستگاههاي مختلف كشور از قانون اساسي، چارهانديشي كند.([۱۵۰])
ابراز نظر بصورت عالمانه و فني
۴ـ وظيفه حفظ جنبه ديني و اسلامي مصوبات مجلس و همچنين انطباق آنها با قانون اساسي، وظيفه اصلي شوراي نگهبان است؛ در اين كار هم هرچه بيشتر بايد عالمانه و فني عمل كرد و هيچ جاي اغماض نيست و بايد كاملاً قابل دفاع در مجامع حقوقي و سياسي جهان باشد.گفته شده كه مصوبات بايد بر خلاف اسلام نباشد. اگر مصوبهاي بر خلاف اسلام است، بايد كاملاً روشن، واضح، صريح و شجاعانه منعكس شود.([۱۵۱])
توجه به عدالت در قانونگذاري
۵ـ عدالت را يك معيار و يك سنجهي اساسي در قانونگذاري بدانيم. اين نكته، قابل توجه نمايندگان محترم مجلس و شوراي نگهبان است كه در قانونگذاري بالخصوص به مسئلهي عدالت و همچنين رصد دائمي آن توجه شود.([۱۵۲])
الف) نظارت بر مصوبات از نظر انطباق با شرع
امام خميني(قدسسرهالشريف)
صد در صد اسلامي بودن قوانين
۱ـ شما ناظر بر قوانين مجلس بايد باشيد و بايد بدانيد كه به هيچ وجه ملاحظه نكنيد. بايد قوانين را بررسي نماييد كه صد در صد اسلامي باشد.([۱۵۳])
قرار نگرفتن تحت تأثير منحرفان
۲ـ هر طرحي كه مخالف با اسلام است بايد رد بشود. نبايد تحت تأثير چند نفر كمونيست و چهار نفر ماركسيست قرار بگيرند، و اينها بروند وزارتخانهها را خراب بكنند و مردم را ناراحت بكنند.([۱۵۴])
مخالف اسلام نبودن حتي يك كلمه
۳ـ شوراي نگهبان هم مواظبت بكند كه هيچ كلمهاي مخالف با اسلام نباشد. ما ميخواهيم جمهوري اسلامي و اسلام باشد.([۱۵۵])
ساكت نماندن در برابر مصوبات خلاف شرع
۴ـ من آقايان دستاندركاران [فقهاي شوراي نگهبان] را خواستم كه به آنان اخطار نمايم كه اگر خلاف قواعد شرع عمل كنند يا بر خلاف حكم ثانوي تعدّي كنند من ساكت نمينشينم و علماي اعلام بلاد هم عهدهدار نظارت در امور ميباشند.([۱۵۶])
تشخيص موضوع بر عهده مجلس است
۵ـ تشخيص موضوع ... كه در عرف و شرع به عهده عرف است و مجلس نماينده عرف، و نمايندگان خود از عرف هستند؛ و اگر در حكم خلافي شد، نظارت بر آنها هست و شوراي نگهبان در اين امري كه به عهده آنها است حق دخالت دارند، اگر در حكم ثانوي يا اوّلي خطايي صادر شود. لكن شوراي نگهبان حق تشخيص موضوعات به حسب قانون ندارند.([۱۵۷])
مشورت با شوراي نگهبان پيش از تصويب قانون در مجلس
۶ـ گاهي وقتها با بعض افراد شوراي نگهبان مشورت كنيد و بعد از اين كه مشورت شد و اين امور آن طور شد، ديگر نه شوراي نگهبان رد ميكند و نه مردم ناراضي ميشوند. مردم وقتي ديدند يك حكمي را حكم خداست، مجلس گفته است، شوراي نگهبان هم كه دنبال اين است كه احكام اگر خلاف اسلام باشد ردش كند، حالا قبول كردند، اسلامي است. مردم با اسلام كه دعوا ندارند؛ مردم، اسلام هر چه بفرمايد قبول ميكنند.([۱۵۸])
بخاطر اسلام بودن تبليغات عليه شوراي نگهبان
۷ـ ما بايد دست در دست يكديگر بگذاريم تا يك كشور اسلامي درست كنيم. امروز دنيا با ما به خاطر اسلام بد است. بعضيها كه جاهلند ميگويند اسلام به درد نميخورد، اما بعضيها كه كمي اوضاع مردم ايران را ميدانند ميگويند اسلام خوب است ولي نه اسلام اينها، اسلام راستين. امروز تبليغات عليه من و شما [شوراي نگهبان] نيست، تبليغات عليه اسلام است. اگر ما با اسلام كاري نداشتيم كسي با ما بد نبود. امروز آمريكا و شوروي را كه آن قدر در دنيا فساد ميكنند كسي محكوم نميكند، ولي تمام محكوميتها مال ماست. در دنيا تنها ايران است كه مورد سؤال است.([۱۵۹])
لزوم تصويب قوانين شرعي در مجلس
۸ـ بحث در مجلس از مسائل بسيار مهم است كه بايد بحث بشود، بايد هر مسئلهاي با دقت رسيدگي بشود و در كميسيونها اولاً و بعد در مجلس ثانياً و بعد هم در شوراي نگهبان ثالثاً رسيدگي بشود كه وقتي يك قانون از مجلس بيرون آمد، يك قانون صد در صد شرعي باشد؛ چه موافق با احكام اوليه كه مال اسلام است. يا موافق با احكام ثانويه كه آن هم مال اسلام است.([۱۶۰])
توجه به احكام ثانويه در نظارت بر مصوبات
۹ـ احكام اوليه بايد جاري شود و آن روز هم كه اضطراري پيش آمد، احكام ثانويه ـ كه آن هم حكم خداست ـ را بايد جاري نمايند. بايد بنيان از امروز محكم شود.([۱۶۱])
التزام به قانون در عين توجه به مصالح اسلامي
۱۰ـ در همان محل قانوني وقوف كنيد، نه يك كلمه اين طرف و نه يك كلمه آن طرف. گاهي ملاحظه ميكنيد كه مصالح اسلامي اقتضا ميكند كه به عناوين ثانوي عمل كنيد. به آن عمل كنيد گاهي ميبينيد كه بايد نخست وزير در كاري دخالت كند كه اگر دخالت نكند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهيد عمل كند.([۱۶۲])
۱۱ـ از شوراي محترم نگهبان ميخواهم و توصيه ميكنم ... [به] ضرورات كشور كه گاهي با احكام ثانويه و گاهي به ولايت فقيه بايد اجرا شود توجه نمايند.([۱۶۳])
لزوم توجه به فقه پويا در برداشت از شرع
۱۲ـ يكي از مسائل بسيار مهم در دنياي پرآشوب كنوني، نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميمگيريها است. حكومت، فلسفه عملي برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلي و خارجي را تعيين ميكند. و اين بحثهاي طلبگي مدارس، كه در چهارچوب تئوريهاست، نه تنها قابل حل نيست، كه ما را به بنبستهايي ميكشاند كه منجر به نقض ظاهري قانون اساسي ميگردد. شما در عين اينكه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعي صورت نگيرد ـ و خدا آن روز را نياورد ـ بايد تمام سعي خودتان را بنماييد كه خداي ناكرده اسلام در پيچ و خمهاي اقتصادي، نظامي، اجتماعي و سياسي، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد.([۱۶۴])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
استثناء بودن نظارت مجمع تشخيص مصلحت نظام
۱ـ ما مجمع تشخيص مصلحت داريم، اما آن مصلحتي كه به خاطر آن در يك قانون بايد از مخالفت با شرع در كشور بگذرد، بايد مصلحت خيلي بالايي باشد. همچنين در درجه بعد، مخالفت با قانون اساسي است. اين طور نيست كه چيزي را مصلحت بدانيم، بعد مخالفت با شرع را قبول كنيم. به خصوص كه در اينجا مخالفت با شرع در يك عمل فردي نيست، در يك عمل جمعي و يك كار ماندگار است. بنابراين، محور شوراي نگهبان است.([۱۶۵])
جزو احكام شرع بودن احكام ثانويه
۲ـ حكم شرع با احكام اولي و احكام ثانوي شناخته ميشود، يعني احكام ثانوي هم جزو شرع هستند؛ اين بخش اصلي كار آقايان [فقهاي شوراي نگهبان] است. عين همين دقت و مراقبت را آقايان [اعضاي شوراي نگهبان] بايد در باب تطبيق با قانون اساسي داشته باشند.([۱۶۶])
ب) نظارت بر مصوبات از نظر انطباق با قانون اساسي
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
شوراي نگهبان، گلوگاه مهم حفظ قانون اساسي
۱ـ شوراي نگهبان گلوگاه مهمي براي حفظ قانون اساسي در متن قوانين و مقررات ... محسوب ميشود.([۱۶۷])
تخلف از قانون اساسي، تخلف از حركت صحيح انقلاب
۲ـ قانون اساسي در حقيقت تبلور و تجسد انقلاب است و اهميت بسيار زيادي دارد. قانون اساسي ما جزو مترقيترين قوانين اساسي هم هست. البته ما منطبق بودن بر معيارهاي جهاني را دليل صدق و اتقان نميدانيم؛ خيلي از معيارهاي جهاني حقيقتاً ساخته و پرداخته ذهنها و نيتهاي استعماري است؛ بنابراين انطباق با معيارهاي جهاني ملاك نيست؛ ليكن امروز بر طبق معيارهاي رايج جهاني هم اين قانون اساسي، يك قانون اساسي بسيار قوي و تأمين كننده حقوق اساسي انسانها در جامعه است. هر چيزي كه تخلف از قانون اساسي محسوب بشود، تخلف از روال صحيح حركت انقلابي جامعه ماست. نبايد تصور كرد كه انقلاب يك چيز است، قانون اساسي يك چيز ديگر است؛ قانون اساسي همان تجسد و تجسم انقلاب است.([۱۶۸])
قانون اساسي، روال عادي كشور
۳ـ ما در احكام شرع هم مواردي را داريم كه به خاطر ضرورت، از حكم اولي شرعي تخلف ميكنيم. ما نميخواهيم در اينجا بحث موارد ضرورت را مطرح كنيم؛ ليكن روال عادي كشور بايستي روال عمل به قانون اساسي باشد؛ بايد دستگاهها خودشان را موظف بدانند كه به قانون اساسي عمل بكنند و اصول آن را رعايت نمايند. ميخواهم اين نكته را عرض كنم كه شوراي نگهبان گلوگاه مهمي براي حفظ قانون اساسي است.([۱۶۹])
شوراي نگهبان، مانع انحراف از قانون اساسي
۴ـ شوراي نگهبان مانع اين است كه نظام اسلامي از خطّ دين و اسلام و همچنين از خطّ قانون اساسي ـ كه اين در درجه دوم اهميت است؛ اما اين هم خيلي اهميت دارد ـ منحرف شود. قانون اساسي ستون فقرات نظام است؛ در حقيقت مركز اصلي سلسله اعصاب نظام است؛ معيار و ضابطه است و شوراي نگهبان نميگذارد كه دستگاههاي كشور از قانون اساسي منحرف شوند؛ نميگذارد كه قوانينِ مخالف قانون اساسي، تصويب و اجرا شود.([۱۷۰])
توجه به روشنبيني مجتهدانه در استنباط از قانون اساسي
۵ـ در استنباط از قانوناساسي، بايد با روشنبيني مجتهدانه، همراه با دقت و تأمل لازم عمل كرد.([۱۷۱])
لزوم تبيين استدلالات
۶ـ [مصوبات مجلس] در خصوص انطباق يا عدم انطباق با قانون اساسي هم بايد به طور واضح و منطقي و قوي تبيين شود و پاي آن هم بايستيد.([۱۷۲])
بخش ششم: نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات
امام خميني(قدسسرهالشريف)
انجام انتخابات در زمان مقرر خود
۱ـ شوراي نگهبان بايد تمام اهتمام خود را به خرج دهد تا ايران ما يك روز بدون مجلس نباشد.([۱۷۳])
اسفبار بودن نتيجه تضعيف نظارت شوراي نگهبان
۲ـ چنانچه مشاهده ميشود پس از انتخابات مرحله اول از دوره دوم مجلس شوراي اسلامي افرادي كه نظريه شوراي نگهبان در ابطال يا تأييد بعضي حوزهها موافق ميلشان نبوده است دست به شايعه افكني زده و اعضاي محترم شوراي نگهبان ايدهماللهتعالي را كه حافظ مصالح اسلام و مسلمين هستند تضعيف و يا خداي ناكرده توهين مينمايند و به پخش اعلاميه و خطابه در مطبوعات و محافل دست زدهاند. غافل از آن كه پيامد چنين اعمال و جوسازيها آن هم در دوره دوم مجلس و نگذشتن سالي چند از انقلاب چه خواهد بود. اميد است چنين اعمال، بيتوجه به نتايج ناروا و اسفبار آن باشد.([۱۷۴])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
اهميت نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات
۱ـ كار نظارت بر انتخابات، كار بسيار بااهميتي است؛ زيرا كه سلامت انتخابات، سلامت مجلس را به دنبال دارد؛ و سلامت مجلس، سلامت قوانين و مايههاي كار را در كشور به دنبال دارد.([۱۷۵])
گناه و جرم بودن اختلال در نظارت شوراي نگهبان در امر انتخابات
۲ـ مسؤولان امور انتخابات، اعم از مسؤولان اجرايي كه وزارت كشور است و شوراي نگهبان كه كار نظارت را به عهده دارد، وظايف سنگيني دارند. اندك اختلالي در اين كار عظيم، حقيقتاً يك گناه و يك جرم است. مبادا بگذاريد در اين امر مهم، كوچكترين اختلالي به وجود آيد.([۱۷۶])
حكيمانه بودن سازوكار نظارتي انتخابات كشور
۳ـ به نظر من قانون اساسي بهترين تدبير را انديشيده است: يك مجموعه دولتي را مأمور كرده است تا انتخابات را اجرا كنند، بعد براي اين كه ضريب اطمينان بالا برود، يك مجموعه ديگر را از خارج از دولت مأمور كرده است كه بر اين كار نظارت كنند تا اين كار به بهترين و سالمترين وجهي انجام بگيرد؛ به نظر من اين تدبيرِ خيلي عاقلانه و حكيمانهاي است كه قانون اساسي در نظر گرفته است. هركدام از اين دو مجموعه هم يك مباني و پايگاه قانوني دارند كه بايد بر روي آن قرار بگيرند و بر آن پا بفشارند؛ اگر هم احياناً اختلاف سليقه و اختلاف برداشتي پيدا شد، از راههاي قانوني عمل كنند؛ ... نگذاريد در مردم اين توهم ايجاد شود كه در كار انتخابات، اختلال و اشكال و گيري وجود دارد؛ نه، مردم بايد احساس كنند كه جاده صاف و رواني وجود دارد و همه ميتوانند به بهترين وجه در انتخابات شركت كنند.([۱۷۷])
تشكيل يك بانك اطلاعاتي
۴ـ تشكيل يك بانك اطلاعاتي و ايجاد يك تشكيلات كوچك، اما قوي و بصير به منظور استمرار آمادگي شورا در اداي وظايف قانوني، ضروري است و همه دستگاههاي ذيربط، كاملاً موظفند كه تمامي اطلاعات مورد نياز شوراي نگهبان را در اختيار اين نهاد قرار دهند.([۱۷۸])
تبديل نشدن اعتراض به قضاوت شورا، به اعتراض به خود شورا
۵ـ حتي با فرض خطا در روند انجام وظايف شوراي نگهبان، كساني كه به حق احساس مسئوليت ميكنند و ميبينند اين اشكال به آنها وارد نبوده است. ممكن است از طرق گوناگون اعتراض كنند. چنانچه تبليغات ميكنند، حرف ميزنند، احياناً اهانت ميكنند و دشنام ميدهند؛ كه اين جزو موارد تأسفآور نظام است؛ يعني اين كه كساني براي خاطر اين كه قضاوت عليه آنها بوده، به خودشان حق بدهند كه نه فقط به قضاوت اعتراض بكنند، بلكه قاضي را زير سوال ببرند ـ در اين جا قاضي، شوراي نگهبان است ـ اين انحطاط اخلاقي است.
اگر اين مخالفتها همراه با ضرب و جنجال و غوغا و اغتشاش و جوسازي و اهانت و اين چيزها بود، كه ديگر خيلي بد است؛ واقعاً بايست اينها را مسئولان نظام پيگيري كنند.([۱۷۹])
لزوم كار كردن براي خدا در عرصه انتخابات
۶ـ هركس براي انتخابات، كارِ توأم با اخلاص و به عنوان انجام وظيفه كند، اجر بسيار بالايي دارد؛ هم كساني كه در وزارت كشور هستند، هم كساني كه براي شوراي محترم نگهبان كار ميكنند، هم خودِ اعضاي محترم اين شورا. بنابراين هرچند كه فشار كار خيلي زياد بوده و زياد خواهد شد؛ اما وقتي انسان به اجر و رضايت الهي بينديشد، احساس ميكند كه كارهاي سنگين و بزرگ برايش آسان و ميتواند با نشاط كار كند.([۱۸۰])
حل اختلاف مراجع مسؤول در امر انتخابات
۷ـ اين روزها ميبينيد و ميشنويد كه در مسأله انتخابات، مناقشاتي بين دستگاههاي اجرايي و نظارتي وجود دارد؛ هميشه هم بوده است. بديهي است كه هميشه ممكن است بين دستگاه ناظر و دستگاه مجري سرِ برخي از مسائل اختلاف پيش آيد؛ اين چيز تازهاي نيست؛ اما دشمنان دندان تيز كردهاند، خوشحال شدند و قضيه را بزرگ كردند؛ يك عدّه هم در داخل، فريب آنها را خوردند.([۱۸۱])
ايستادگي در مقابل زيادهخواهان
۸- كساني هم هستند كه زيادهخواهند و با گردنكلفتي ميخواهند كار خود را پيش ببرند. اينها ميخواهند روي مسؤولان كشور فشار وارد آورند. روي اين آقايان فشارهاي زيادي بود، اما ايستادگي كردند. من از خداي متعال براي آنها توفيق ميخواهم و از آنها تشكّر ميكنم كه در مقابل فشار گروههاي فشار و زيادهخواه ايستادگي كردند و تسليم نشدند؛ هم رؤساي محترم آن دو قوّه و هم شوراي محترم نگهبان. ([۱۸۲])
اعتبار دادن نظارت شوراي نگهبان به انتخابات
۹ـ وظيفهي نظارت شوراي نگهبان بر انتخابات و تضمين صحت انتخابات، از جملهي كارهاي بسيار بزرگ و مهمي است كه در قانون اساسي بر عهدهي شوراي نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شوراي نگهبان نباشد، و اگر تأييد صحت انتخابات به وسيلهي شوراي نگهبان انجام نگيرد، اصل اين انتخابات زير سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات رياست جمهوري، و هر انتخاباتي كه نظارت آن بر عهدهي شوراي نگهبان است. اين وظايف يكي از ديگري مهمتر، همه بر دوش شوراي نگهبان گذاشته شده است.([۱۸۳])
سازوكارهاي انتخابات، اجازهي تقلب نميدهد
۱۰ـ مردم اطمينان دارند؛ اما برخي از طرفداران نامزدها هم اطمينان داشته باشند كه جمهوري اسلامي اهل خيانت در آراء مردم نيست. سازوكارهاي قانوني انتخابات در كشور ما اجازهي تقلب نميدهد. اين را هر كسي كه دستاندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق ميكند؛ ... در عين حال بنده اين را گفتم، شوراي محترم نگهبان هم همين را قبول دارند كه اگر كساني شبهه دارند و مستنداتي ارائه ميدهند، بايد حتماً رسيدگي بشود؛ البته از مجاري قانوني؛ رسيدگي فقط از مجاري قانوني. قانون در اين زمينه كامل است و هيچ اشكالي در قانون نيست. همانطور كه حق دادند كه نامزدها نظارت كنند، حق دادند كه شكايت كنند، حق دادند كه بررسي بشود.([۱۸۴])
توجه به سلامت انتخابات
۱۱ـ بايد سعي كنند انتخابات سالم باشد؛ اين به عهدهي مجريان است؛ چه مجريان در دولت و وزارت كشور، چه در دستگاه شوراي محترم نگهبان.([۱۸۵])
شوراي نگهبان سبب استحكام سازوكار انتخابات
۱۲ـ سازوكار انتخابات در كشور ما، سازوكار مستحكمي است. اينكه گوشه و كنار بعضيها اعتراضهايي ميكنند، واقعاً غيرمنطقي است؛ واقعاً بيجا است. حضور شوراي نگهبان در قانون اساسي ـ كه امام هم مكرر روي آن تأكيد ميكردند ـ حقيقتاً يك حضور مباركي است. تشخيص شوراي نگهبان، تشخيص يك عده انسانهاي عادل، بيطرف و بصير نسبت به صلاحيتها است؛ اين يك چيز مباركي براي ما و براي همهي آحاد ملت است.([۱۸۶])
لزوم التزام همه به قانون
۱۳ـ راه اساسي براي اينكه مشكلات انتخاباتي پيش نيايد، التزام به قانون است؛ اين را من عرض بكنم. آحاد مردم در هر جاي كشور كه هستند؛ در شهر، در روستا، در مركز، در كلانشهرها و در همه جا، بايد به دنبال اين باشند كه هركسي حرفي ميزند، براساس قانون باشد؛ هركسي توقعي دارد، براساس قانون باشد. آنهائي كه آن سال آن خسارت را به كشور و به ملت وارد كردند و براي كشور هزينه درست كردند، اگر تسليم قانون بودند، اينجوري نميشد. قانون معيّن كرده است كه اگر كسي اعتراضي دارد، بيايد. آن سال گفته شد؛ حتّي ما از شوراي محترم نگهبان خواهش كرديم، آن زمان را تمديد هم كردند كه آراء بازشماري شود؛ گفتيم هر تعداد معقولي و هر صندوقي كه بخواهند بازشماري شود، بازشماري شود؛ خب، زير بار نرفتند! كارشان منطقي نبود، معقول نبود؛ براي كشور هزينه درست كردند. خب، كشور بر اين مسائل فائق ميآيد. نظام جمهوري اسلامي قوي است. اين خرابكاريها و انگشت توي چشم كردنها و اين مزاحمتها و آزارها، جمهوري اسلامي را كه از پا نمياندازد. ... راه هزينه درست نشدن، التزام به قانون است.([۱۸۷])
۱۴ـ بديهي است در هر انتخاباتي، يك عدهاي به نتيجهي مطلوبِ خودشان نميرسند ـ من نميخواهم اسمش را بگذارم بازندهي انتخابات؛ نبايد تعبير برنده و بازنده و اين واژهها و اصطلاحات غربي مادي را به كار برد؛ اگر براي خدا و براي انجام تكليف وارد ميشويم، برد و باخت وجود ندارد ـ خب، اينها اعتراض دارند. انسان پيش قاضي هم كه ميرود، همين جور است. قضاوتي در يك دادگاهي وجود دارد؛ آن طرفي كه در اين قضاوت به مقصود خود رسيده، خوشحال است، آن طرف ديگر ناراحت است؛ آن طرف ديگر نبايد دادگاه را متهم كند كه برخلاف حق عمل كرده؛ نه، دادگاه است و بر طبق قانون عمل ميكند؛ منتها او ناراحت ميشود، ناراضي ميشود. بايد همهي آنچه را كه پيش ميآيد ـ كه مبتني بر قانون است ـ تحمل كنيم؛ اين را بايد همهمان ياد بگيريم؛ اين صبرِ انقلابي است، اين تحملِ انقلابي است.([۱۸۸])
معيار بودن قانون، در همه مراحل
۱۵ـ قانون را معيار قرار دهيد. در آيهي كريمهي قرآن كه تلاوت كردند، به اداي امانت اشاره شد ـ «انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الي اهلها» ـ اداي امانت به همين است كه طبق مرّ قانون عمل شود؛ هم در مرحلهي تشخيص صلاحيتها ـ چه در مورد رياست جمهوري، چه در مورد شوراها، و در موارد ديگري كه در پيش است ـ هم در مرحلهي قرائت آراء، هم در مرحلهي حفظ آراء و صندوقها. بايد مرّ قانون رعايت شود و نهايت امانتداري انجام بگيرد؛ كه بحمداللّه تا حالا هم همين جور بوده است.([۱۸۹])
شوراي نگهبان؛ مانع بروز تخلف در انتخابات
۱۶- انتخاباتهاي ما انتخاباتهايي بوده است كه برطبقِ معيارهاي متعارف بينالمللي، يكي از بهترين و سالمترين انتخابات بوده است با نصابِ شركت بالاي مردم. متأسّفانه يكي از عادتهاي بدي كه بعضي در داخل دارند، اين است كه دائماً در سلامت انتخابات در هر دورهاي خدشه كنند. از قبل از انتخابات مكرّر دَم بزنند از تقلّب، از دغدغه، از اينكه چنين بشود، چنان بشود؛ اين كار غلطي است. در طول اين ۳۷ سال، مردم بهخاطر اعتمادي كه در دورههاي مختلف و دولتهاي مختلف به نظام داشتند، در عرصهي انتخابات شركت كردند، حضور پُرشور پيدا كردند. چرا بعضيها به دست خودشان اين اعتماد را ميخواهند خدشهدار كنند؟ مردم به نظام اعتماد دارند. وقتي انتخابات هست، ميآيند وارد انتخابات ميشوند و رأي ميدهند. چرا انسان بايستي اين را خدشهدار بكند با دغدغههاي بيخود و دروغين كه مبادا [تخلّفي بشود]. خب، معلوم است؛ اجازه داده نميشود؛ مراقبتهاي شديد انجام ميگيرد. يكي از بزرگترين بركات وجود شوراي نگهبان همين است كه مراقبند؛ مراقب خطا و اشتباهند و اجازه نميدهند تخلّفي انجام بگيرد؛ ديگر دستگاهها هم همينجور. در طول اين سالها هم گاهي در بعضي از دورهها به ما گزارش ميشد كه انتخابات اشكال پيدا كرده است؛ ما دستور ميداديم ميرفتند تحقيق ميكردند، معلوم ميشد كه نخير، اينجوري نيست. گاهي ممكن است در گوشهوكنار يك تخلّفي انجام بگيرد كه در نتيجهي انتخابات هيچ تأثيري نداشته باشد -آن مهم نيست- [امّا] انتخابات در همهي دورهها سالم است. ([۱۹۰])
شوراي نگهبان؛ چشم بيناي نظام براي انتخابات
۱۷- شوراي نگهبان، چشم بيناي نظام براي انتخابات است؛ در همهي دنيا هم يك چنين چيزي وجود دارد -حالا اسمش چيز ديگر است؛ اينجا اسمش شوراي نگهبان است- مراقبند، ببينند آن كسي كه وارد ميدان انتخابات ميشود، نامزد انتخابات ميشود، آيا صلاحيّت دارد يا نه.([۱۹۱])
لزوم حراست از رأي مردم
۱۸- انتخابات را نبايد خراب كرد. بعضيها خوششان ميآيد و كأنّه عادت دارند كه از نزديكي انتخابات، دائم بر كوس نامطمئنبودن انتخابات بدمند؛عادت كردهاند. اين خيلي عادت بدي است، مرض بدي است، چرا؟ انتخابات انتخابات سالمي است. ممكن است در هر انتخابي، يك تخلّفي در يك گوشهاي انجام بگيرد؛ اين ممكن است، هميشه هم از اين قبيل اتّفاق ميافتد؛ خب در كارهاي خود ما هم، كارهاي شخصي و عمومي و خصوصيمان ممكن است تخلّفاتي اتّفاق بيافتد، امّا تخلّفاتي كه نتايج انتخابات را تغيير بدهد، مطلقاً وجود ندارد؛ تخلّف سازمانيافته مطلقاً وجود ندارد؛ عدم رعايت مسئولان دولتي و غيردولتيِ انتخابات ابداً وجود ندارد. از اوّل انقلاب تا حالا هم همينجور بوده؛ مسئولان، مسئولانه به مسائل انتخابات [پرداختهاند و] همهي دولتهايي كه در اين بين بودهاند. ... . [نبايد] كسي ادّعا كند كه در اين انتخابات خيانت شد يا [تقلّب] شد. يكوقتي -شايد اين را من قبلاً هم گفتهام- در مورد انتخابات تهران در يك دورهاي، خيلي جنجال شد؛ سروصدا شد و اصرار شد بر اينكه اين انتخابات ابطال بشود. بنده گفتم بايد تحقيق كنيد؛ در تهران دو سه ميليون از مردم آمدهاند در انتخابات شركت كردهاند، ما رأي اينها را بكلّي باطل كنيم؟ اين چه حرفي است! بايد تحقيق كنيم ببينيم چهجوري است. تحقيق كرديم، معلوم شد كه نه اينجور نيست. تحقيق مفصّل كرديم؛ بنده در آن سالها صريحاً نوشتم به شوراي نگهبان كه نخير، انتخابات نبايد دست بخورد. يعني انتخابات حقّ مردم است، مال مردم است و ما نميتوانيم انتخابات را متّهم كنيم به اينكه مثلاً فرض كنيد كه اينجور است يا آنجور است؛ نه، انتخابات انتخابات سالمي است، در همهي دورهها سالم بوده، حالا هم انشاءالله به توفيق الهي همينجور خواهد بود و چهارچوب قوانين و مقرّرات و وجود آدمهايي كه مراقبند، مواظبند، موظّفند، نميگذارد كه انتخابات دچار اين اختلال بشود. ([۱۹۲])
الف) نظارت بر صلاحيت نامزدها
امام خميني(قدسسرهالشريف)
نظارت بر صلاحيت نامزدها، وظيفه شوراي نگهبان
۱ـ در دورههاي آينده كه انشاءالله استقرار كامل حاصل شد، به حسب قانون اساسي بايد اين امر [احراز صلاحيت] به وسيله شوراي نگهبان عمل؛ و آنان هستند كه بايد تشخيص صلاحيت رئيس جمهور را به حسب موازين قانوني بدهند.([۱۹۳])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
لزوم رعايت دقيق ضوابط
۱ـ سلامت نظام، به سلامت مجلس وابسته است. يك مجلس سالم و قوي و كارآمد و داراي اعضاي مؤمن و منطبق با ضوابط، خواهد توانست پشتيباني قانوني نظام را به شكل صحيحي انجام بدهد. بنابراين، شما كه الان در آستانهي رعايت اين ضوابط در انتخابات هستيد، كار بسيار مهمي را انجام ميدهيد؛ لذاست كه بايستي ضوابط را بدقت رعايت كنيد.([۱۹۴])
ورود به اركان قدرت، هدف تبليغات بر عليه شوراي نگهبان
۲ـ اين بحث نظارت استصوابي و اين چيزهايي كه باز هم رويش جنجال ميكنند، از آن جنجالهاي بسيار بيمبنا و بيريشهاي است كه هدفش تضعيف شوراي نگهبان و در واقع نفوذ دادن عناصر مخالف با اسلام و مخالف با امام و مخالف با نظام جمهوري اسلامي در اركان قانونگذاري است. مانعشان شوراي نگهبان است. فكر ميكنند همان بلايي كه يك روز سر آن هيأت علماي طراز اوّل آوردند، به اين وسيله ميتوانند بر سر شوراي نگهبان هم بياورند، كه البته نخواهند توانست و مطمئناً چنين چيزي تحقّق پيدا نخواهد كرد. هدف اين است؛ اين قدم بعدي است. طرّاحان سياسي و امنيتي و جنگ رواني دشمن، پيش خودشان چنين محاسبه ميكنند كه اگر اين كار هم به نتيجه برسد، آن وقت قدم بعدي نفوذ در مجلس است و اين به معناي نفوذ در دولت و نفوذ در اركان نظام است. اين گونه ميخواهند وارد شوند.([۱۹۵])
احراز صلاحيت ابزار جلوگيري از ورود افراد ناباب به اركان كشور
۳ـ مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي) در پاسخ به اين سوال كه آيا محروم شدن شهروندان از حقّ طبيعي انتخاب شدن به وسيله نظارت استصوابي، باعث بياعتماد شدن مردم به پايههاي نظام نميشود؟ چنين فرمودند:
جواب من اين است كه نه، نميشود؛ چون نظارت استصوابي يك قانون است و نبايستي كسي از عمل به قانون گلهاي داشته باشد. اين نظارت شوراي نگهبان، طبق قانون و متّكي به قانون اساسي است. پايهها و ريشههايش در قانون اساسي است و در قانون عادّي هم همان تأييد شده است و وجود دارد. اين نظارت هم براي شهروندان عادّي و معمولي نيست؛ اين براي آن است كه يك آدم ناباب، يك آدم مضر و يك آدم بد، به اين مركز حسّاس وارد نشود. اين نظارت استصوابي مخصوص مجلس كه نيست؛ در مورد رياست جمهوري هم هست. حالا شما ببينيد يك آدم حرّاف پشت هم اندازي كه از خارج هم حمايت شود و پول فراواني هم داشته باشد و خودش را به شكلهاي گوناگوني بيارايد و اين جا بيايد و كانديدا شود و اكثريتي را هم ببرد و رئيس جمهور شود، تكليف مملكت چه ميشود؟! نظارت استصوابي براي همين است كه جلو آدمهايي كه بر طبق قوانين كشور، صلاحيت آمدن به اين منصب حسّاس را ندارند ـ چه مجلس، چه رياست جمهوري و چه در بقيه جاهايي كه اين نظارت وجود دارد؛ مثل مجلس خبرگان و ديگر جاها ـ گرفته شود و اينها نتوانند وارد اين مراكز حساس شوند. نظارت استصوابي چيز خوبي است؛ چيز بدي نيست. آنهايي كه انتقاد ميكنند و ايراد ميگيرند، ادّعايشان اين است كه شوراي نگهبان ردّ و قبولش بر اساس گرايشهاي سياسي است. البته اين واقعيت ندارد. خود آقايان شوراي نگهبان هم هميشه انكار كردهاند؛ بنده هم تا آن جا كه از نزديك شاهد كار آنها بودهام، چنين احساسي نكردهام. حالا ممكن است كسي يك وقت يك جايي را درست نفهمد و غلط بفهمد كه آن بحث ديگري است؛ اما مبنا، مبناي قانوني است.([۱۹۶])
شوراي نگهبان، مسؤول جلوگيري از ورود ناخالصي به نظام
۴ـ شوراي نگهبان يك صافي است، براي آن كه نگذارد ناخالصي وارد اركان نظام بشود. اين چيزي نيست كه هيچ منصفي بتواند آن را بد بشمارد ... اين نهاد [شوراي نگهبان] لازم است؛ اگر نميبود، ما يقيناً دچار مشكلات بزرگي ميشديم.([۱۹۷])
اشتباه، جواز تخريب وجهه شورا نيست
۵ـ ممكن است در اين روند [نظارت بر صلاحيت نامزدهاي انتخابات] اشتباهي هم رخ دهد، اما نبايد با تبليغات سياسي، كليت اين نهاد عظيم و وظيفه قانوني آن را در تعيين صلاحيتها زير سؤال برد.([۱۹۸])
جلوگيري از اهانت به شوراي نگهبان
۶ـ [گروهي همواره] با استفاده از روشهايگوناگون تبليغاتي ـ سياسي و گاهي با اهانت، شوراي نگهبان را زير سؤال ميبرند؛ كه البته اگر اين اقدامات با اهانت، همراه شود، مسؤولان مختلف نظام و قواي سهگانه، موظف به جلوگيري از آن هستند. ... [بنابراين] بر خود وظيفه ميدانم از اين شورا به عنوان يك نهاد قانوني و رسمي و داراي نقشي مهم، به طور قاطع دفاع كنم. ([۱۹۹])
لزوم احراز صلاحيتهاي قانوني
۷- قانون براي رهبري، رياستجمهوري، مسئولان قواي سهگانه و ردههاي مختلف مديريت، تا ردههاي شوراهاي شهر و روستا و ديگر جاها ضوابطي را معين كرده است كه برخاسته از همان ديد و فكر اسلامي است. اين ضوابط بايد احراز شود. بايد تشخيص داده شود كه اين شرايط در اين شخص وجود دارد، بعد او در معرض رأي مردم قرار گيرد، اگر ملاك رأي مردم است؛ يا نصب شود، اگر ملاك، انتصاب است؛ مثل بعضي از مسؤوليتهايي كه وجود دارد. ([۲۰۰])
حق انتخاب شدن مانند ساير حقوق شهروندي نيست
۸ـ بعضي ميگويند حقّ شهروندي انتخاب شدن را نبايستي سلب كرد. حقّ انتخاب شدن، حق شهروندي معمولي مثل حقّ شغل و كسب و كار و ساكن شدن در شهر و راه رفتن در خيابان و خريدن اتومبيل و ... نيست. اين يك حقّ شهروندي است كه براي دارندهي آن صلاحيتهايي لازم است كه اين صلاحيتها بايد احراز شود. مسؤول احرازش هم فقط شوراي نگهبان نيست؛ هم وزارت كشور است، هم شوراي نگهبان، كه بايد صلاحيتها را احراز كنند. در احراز صلاحيت نامزدها خودِ مردم بهترين افراد هستند و بيشترين مسؤوليتها را دارند كه وقتي انساني را احراز صلاحيت كردند، به همديگر معرفي كنند و آن كساني كه ميتوانند، براي آن شخص امكانات فراهم نمايند، تا انسان صالح بتواند وارد اين ميدان شود.([۲۰۱])
معمول بودن سازوكار احراز صلاحيت در دنيا
۹ـ اين روالِ احراز و تشخيص صلاحيت هم يك روال همه جايي دنيايي است و مخصوص ايران و مخصوص مجلس شوراي اسلامي هم نيست. در همه جا وقتي انسان براي مسؤوليتي مأموريت دارد كه مسؤول معيّن كند، قهراً تفحّص و جستجو ميكند كه آيا اين شخص صلاحيت دارد يا ندارد؛ اين هيچ ارتباط ندارد به اينكه مجلس شوراي اسلامي باشد يا غير مجلس شوراي اسلامي. بنابراين كار، كار معمولياي است؛ كاري است كه در همه جاي دنيا و پيش همه عقلاي عالم انجام ميگيرد.([۲۰۲])
مكلف بودن همه به احراز صلاحيت
۱۰ـ كسي كه داوطلب ميشود تا وارد ميداني شود كه شرايطي براي آن ميدان هست و شما هم مسؤول اين گذرگاه هستيد، طبيعي است كه بايستي شرايط را در آن شخص احراز كنيد. اين، مخصوص شوراي نگهبان هم نيست؛ به عهده همه است.([۲۰۳])
احترام به سلائق مختلف سياسي در احراز صلاحيت
۱۱ـ در تلاش براي احراز صلاحيت داوطلبان رياست جمهوري دورهي نهم، با رعايت موازين قانوني در اين امر، از آنجا كه مطلوب آن است كه همهي افراد كشور از صاحبان سلائق گوناگون سياسي فرصت و مجال حضور در آزمايش بزرگ انتخابات را بيابند،لذا به نظر ميرسد نسبت به اعلام صلاحيت آقايان ... تجديدنظر صورت گيرد. ([۲۰۴])
لزوم كنترل وروديهاي ميدان سياست
۱۲ـ يقيناً وروديهاي ميدان سياست بايد كنترل شود. ميدانِ ادارهي كشور و مديريت كشور است؛ مگر شوخي است؟ يك كشور را ميخواهند دست يك نفربسپرند؛ لذا بايد وروديهاي اين ميدان كنترل شود و معلوم گردد كسي كه دارد ميآيد،كيست؛ اصلاً عُرضهي اين كار را دارد يا ندارد؛ بعد، اعتقاد به اين كار دارد ياندارد؛ بعد، اصلاً ميفهمد در كشور چه كار بايد كرد يا نه.([۲۰۵])
تأييد شوراي نگهبان به منزله دارا بودن حداقل صلاحيتها
۱۳ـ انتخابات يك مسألهي شخصي نيست؛ يك مسألهي عمومي است ... كسي كه شوراي نگهبان او را تأييد كرده است، در واقع مُهر صلاحيت به او زده است. اختلاف و دعوا سر پيدا كردن صالحتر است. بالاخره حداقل صلاحيتها را داشته است كه شوراي نگهبان به او مُهر تأييد زده است. اگر هر كدام ازاينها رئيس جمهور شدند، آحاد مردم احساس نكنند كه آن كسي كه ما ميخواستيم، نشد؛ پس او به درد نميخورد؛ او صالح نيست؛([۲۰۶])
۱۴ـ آن كساني كه به وسيلهي شوراي نگهبان صلاحيت آنها اعلام ميشود، معنايش اين است كه اين از حداقل صلاحيت مورد نياز برخوردار است. در بين اين كساني كه اعلام ميشوند، افرادي هستند با صلاحيتهاي بالاتر، افرادي هستند در سطح پايينتر. هنر ملت ايران و مردم شهرها و حوزههاي انتخابيه اين است كه دقت كنند، نگاه كنند، بشناسند اصلح را، بهترين را انتخاب كنند؛([۲۰۷])
چرايي نظارت شوراي نگهبان بر صلاحيت نامزدها
۱۵ـ كاري كه شما انجام ميدهيد، بسيار كار مهمي است. اين كار خلاصهاش عبارت از اين است كه كساني كه بناست براي كشور و ملت تصميم بگيرند ـ چه در قالب مجلسِ خبرگان، چه در قالب مجلس شوراي اسلامي، چه در قالب رئيس جمهوري ـ و سرنوشتِ كشور به دست اينها داده ميشود، از صلاحيت لازم برخوردار باشند. نميشود هر كسي را مسلط بر سرنوشت مردم كرد. نميشود به هر كسي با هر كيفيتي در رفتار و اخلاق و عقايد و سلائق و ممشا و معلومات و معرفت و اينها، اجازه داد كه براي ادارهي يك كشورِ هفتاد ميليوني، با اين عظمت، با اين تاريخ، بيايد قانون بنويسد؛ او را الزام كند كه بايد تو اينطور بكني، اينطور نكني؛ اين شرائطي دارد. آن كسي كه بناست رهبر را انتخاب كند، شرائطي دارد، صلاحيتهائي دارد؛ همه كس كه نميتوانند بيايند رهبر بشناسند، رهبر انتخاب كنند، رهبر را بركنار كنند؛ اينها وظايف مجلس خبرگان است. كساني با صلاحيتهاي سطح بالا، از چنين اختياري برخوردارند. يا آن كساني كه بناست براي اين كشور قانون بنويسند، يعني حركتِ قوهي اجرائي را و قواي عاملهي كشور را ريلگذاري كنند و بگويند قطار دولت بايد از اين ريل عبور كند، در واقع سرنوشت كشور دست اينهاست. نميشود هر كسي بدون صلاحيتهاي لازم در اين مسند حساس بنشيند؛ صلاحيتهائي لازم است. ... بديهي است و واضح است كه دستگاهي لازم است؛ اين دستگاه، همين دستگاه شوراي نگهبان و واسطههاي نظارتياي است كه اين دستگاه دارد.([۲۰۸])
تأييدشدگان شوراي نگهبان، همه صالحاند
۱۶ـ آن كساني كه نامزد رياست جمهوري ميشوند و در شوراي نگهبان صلاحيت آنها زير ذرهبين قرار ميگيرد و شوراي نگهبان صلاحيت آنها را اعلام ميكند، اينها همهشان صالحند.([۲۰۹])
نظارت بر رعايت اصول و مباني نظام در همه كشورها
۱۷ـ در اختلافات گوناگوني كه در بين احزاب دنيا وجود دارد ـ در همين كشورهائي كه خودشان را پيشرو دموكراسي ميدانند ـ هيچكدام از اين احزاب متعارض و متخالف، با اصول و مباني آن نظام مخالفت نميكنند؛ و الّا از نظر مردم مردود هستند. دستگاههائي دارند؛ دستگاههاي رعايت قانون اساسي و دادگاه قانون اساسي ـ شبيه شوراي نگهبان خودمان ـ اينها را رد ميكنند. اينجور نيست كه قبول كنند يك نفري بيايد در يك نظامي عليه مباني آن نظام مبارزه كند، معارضه كند، آن وقت نظام در مقابل او ساكت و آرام بنشيند. به كمتر از آن هم گاهي ديده ميشود كه در همين نظامهاي اروپائي برخوردهاي خشن و تندي ميكنند.([۲۱۰])
قانونگرايي وظيفه همه نامزدها و مسئولين
۱۸ـ انشاءاللّه شوراي محترم نگهبان طبق وظائف قانوني خود، آن كساني را كه صلاحيت دارند، به مردم معرفي خواهد كرد. همه هم بايد تابع قانون باشند. آنجائي اشكال پيش ميآيد كه تخلف از قانون انجام ميگيرد. سال ۸۸ اشكالاتي كه وارد شد، خسارتي كه به كشور وارد كردند و نگذاشتند كشور و ملت طعم آراء چهل ميليوني را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. يك عدهاي يا براي خاطر اغراض نفساني، يا هدفهاي خلاف سياسي، يا هرچه ـ حالا در آن زمينه نميخواهيم قضاوتي بكنيم ـ از قانون تخلف كردند، خطا كردند، از راه غيرقانوني وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به كشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسليم قانون باشند. گاهي ممكن است يك قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از بيقانوني بهتر است. گاهي ممكن است در يك بخشي، يك خطائي هم از مجري قانون سر بزند كه من و شما بفهميم او در اجراي قانون اين خطا را كرده است؛ اما اگر نتوانيم آن را از طريق قانوني اصلاح كنيم، تحمل آن بهتر است از اينكه باز بيقانوني كنيم؛ از راه بيقانوني بخواهيم آنچه را كه به نظر ما خطا است، درست كنيم.([۲۱۱])
احراز صلاحيتشدگان همگي صالحند
۱۹ـ شوراي محترم نگهبان، خب مردماني پرهيزگار، متقي و آگاهند؛ طبق قانون تشخيصي ميدهند و عدهاي به عنوان افرادي كه صالحند، معرفي ميشوند؛ من و شما بايد نگاه كنيم ببينيم در بين اين صالحها كدام صالحترند، كدام بيشتر به درد مردم ميخورند، كدام بيشتر ميتوانند اين بار سنگين را بر دوش بكشند و با امانتِ كامل اين راه را ادامه دهند و پيش ببرند؛ اين را بايد من و شما نگاه كنيم، ببينيم، بشناسيم.([۲۱۲])
تشكر از قانونگرايي نامزدهاي رد صلاحيت شده
۲۰ـ در همين انتخابات، تا اين مرحلهاي كه تا الان پيش آمديم، روال قانوني جريان پيدا كرده. وقتي كه از نامزدهاي محترم سؤال كردند كه اگر چنانچه شوراي نگهبان نظري بدهد، شما تمكين ميكنيد، همهي آنها گفتند: بله، ما تمكين ميكنيم. تمكين هم كردند. ما بايد واقعاً تشكر كنيم از همهي اين نامزدها؛ آنهائي كه به نحوي صلاحيتشان احراز نشد. اينها گفتند از نظر شوراي نگهبان تمكين ميكنيم، و به قول خودشان عمل كردند و تمكين كردند؛ اين نشاندهندهي اهميت و ارجحيت قانون است، نشاندهندهي كاربري قانون است؛ چون قانون بر مملكت حاكم است. ممكن است بنده يا جنابعالي از قانون ناراضي هم باشيم ـ گاهي اينجوري است ـ اما وقتي انسان در مقابل قانون تمكين كرد، حل اختلاف ميشود، فصلالخطاب ميشود؛ اين نعمت بزرگي است، اين بركت بزرگي است.([۲۱۳])
حقالناس بودن احراز صلاحيت
۲۱- [شوراي نگهبان] بايد احراز كنند صلاحيّت را؛ اگر ديدند كه كوتاهيشده است و آدمي كه صلاحيّت ندارد وارد شده، جلويش را ميگيرند؛ اين حقّ آنها است، حقّ قانوني آنها است، حقّ عقلي و منطقي آنها است؛ بعضي بيخود ايراد ميكنند. بخشي از اين حقّالنّاس، همين حقّ رأي شوراي نگهبان است؛ همين حقّ نظارت استصوابي و مؤثّر شوراي نگهبان است؛ اين جزو حقالنّاس است، اين را بايد رعايت كرد، اين را بايد حفظ كرد. انتخابات مهم است.([۲۱۴])
۲۲- انتخابات حقّالنّاس است؛ ... منتها خب [بايد] به عمق اين حقّالنّاس برسيم. معناي حقّالنّاس بودن اين نيست كه فقط آن كسي كه پاي صندوق نشسته است بايد اين حقّالنّاس را رعايت كند كه مثلاً فرض كنيد آراء را عوضي نخواند يا كم و زياد نكند؛ اين يكي از مصاديق رعايت حقّالنّاس است. يك مطلب، مطلب حقّ داوطلب است؛ يكي از حقوق مردم، رعايت حقّ اين داوطلبي است كه ميآيد و وارد اين ميدان ميشود و نامزد انتخابات ميشود كه اگر آدم صالحي است، ما او را رد نكنيم، ميدان بدهيم به اينكه او بيايد. نقطهي مقابلش هم همينجور است؛ اگر چنانچه آدم ناصالحي است، راهش ندهيم؛ اگر چنانچه در اين مجلس -حالا چه مجلس خبرگان، چه مجلس شوراي اسلامي، چه در هر جايي كه انتخابات هست- آدمي باشد كه صلاحيّت قانوني ورود در اينجا را نداشته باشد و ما از اين اغماض كنيم، صرفنظر كنيم، رعايت نكنيم، دقّت نكنيم و او وارد بشود، اين هم باطلكردن حقّ مردم است، خرابكردن حقّ مردم است؛ اين هم ضدّ حقّالنّاس است.([۲۱۵])
قبول داشتن نظام، شرط لازم نمايندگي
۲۳- بنده گفتهام و باز هم ميگويم كه آن كساني كه حتّي نظام را قبول ندارند بيايند در انتخابات شركت كنند، رأي بدهند، امّا نهاينكه كسي كه نظام را قبول ندارد، بخواهند مجلس بفرستند. هيچجاي دنيا چنين چيزي وجود ندارد كه [وقتي] ما گفتيم آقا شما كه نظام را قبول نداري بيا، بگويد خيلي خب، پس اجازه بدهيد من به كسي رأي بدهم كه او هم نظام را قبول ندارد؛ اين معني ندارد. در هيچجاي دنيا در مراكز تصميمگيري، آن كسي كه اصل نظام كشور را قبول ندارد راه نميدهند؛ [حتّي] يك جاهايي با اندك تهمتي طرف را كنار ميزنند. همين كشور آمريكا كه امروز خودش را نماد آزادي و مانند اينها معرّفي ميكند و يك عدّه آدمهاي سادهلوح هم قبول ميكنند و ترويج ميكنند، در آن دوراني كه جريان چپ در دنيا وجود داشت -اينها البتّه حالا مطرح نيست- اينها هركسي را به اندك بياني كه نشاندهندهي يك گرايش ضعيف به تفكّرات اقتصاديِ سوسياليستي مثلاً بود، با قاطعيّت رد ميكردند؛ كمونيست نبود، معتقد به كمونيسم هم نبود، معتقد به سوسياليسم هم نبود، امّا [اگر] يك رگهي مختصري در مسائل اقتصادي نشان ميداد، ردّش ميكردند. همينجايي كه حالا اسم آزادي و اسم دموكراسي و مانند اينها را ميآورند و به ما اعتراض ميكنند كه شما چرا شوراي نگهبان داريد. بيحياها! بنابراين اينكه ما مقيّد باشيم كسي برود در مجلس كه نظام را، مصالح كشور را، ارزشهاي اساسي كشور را تأييد بكند، تقويت كند، دنبال بكند، يك حقّ عمومي است. اين هم در انتخابات و در سلامت انتخابات مؤثّر است.([۲۱۶])
ب) معيارهاي لازم به توجه توسط ناظران انتخابات
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
دخالت ندادن سلايق شخصي و حب و بغضها
۱ـ مواظب باشيد كارتان يك سر سوزني از معيار قانوني تخطي نكند. نظرات و سلايق شخصي را كنار بگذاريد. اينكهكسي به خاطر تشخيصي كه از دين و انقلاب و اسلام و رهبري و ملت و دولت دارد، يك نفر را تقويت كند، يك نفر را رد كند، يك نفر را تضعيف كند، يكي را يك خرده جلو بكشد، يكي را يك خرده عقب بزند، خلاف ضابطه است. غير از قانونيكه تصويب شده و به دست شما دادهاند، تا طبق آنعمل كنيد، هر چيزي را كه شما معيار دانستيد، بدانيد معيار و ضابطه نيست. ضابطه، همين است كه در دست شماست. طبق همين ضابطه، دقيق، بدون رعايت حب و بغض، بدون رعايت خط و خطوط و بدون رعايت جهات سياسي، عمل كنيد.([۲۱۷])
كافي نبودن صرف عنوان، براي رد صلاحيت
۲ـ جنابعاليبه مسألهي قاچاق اشاره كرديد. قاچاق، يك عنوان عام و وسيع و يك طيف است. مثلاً يك وقت هست كه يك نفر فرضاً به خارج از كشور رفته و حالا آمده و يك دستگاه ضبطصوت هم با خودش آورده كه مثلاً قاچاق محسوب ميشود؛ يا مثلاً موقع خروج از كشور، فلان جنس را همراه خودش خارج كرده است. هرچند ورود و خروج آن اجناس طبق مقررات نبوده و البته اين يك قانونشكني و تخلف از قوانين است؛ اما معلوم نيست كه اين خيلي اهميت داشته باشد كه كسي را از صلاحيت بياندازد؛ بخصوص بعد از آنكه آثار توبه و انابه هم ظاهر بشود. اما يك وقت هست كه يك نفر با يك باند قاچاق ارتباط دارد و اصلاً كارش تمهيد مقدمات و تسهيل طرق براي انجام قاچاق است؛ اينها يكسان نيستند. بايد واقعاً نگاه كرد، حدود را مشخص كرد و فهميد كه صرف عنوان كافي نيست. يا مثلاً يك نفر در يك معامله تخلف كوچكي داشته، اما يك نفر هم در امر معامله و تصرفات ماليش اصلاً آدم فاسد و سوء استفادهچي است؛ بناحق به دست ميآورد، بناحق خرج ميكند و بناحق به اين و آن ميدهد؛ اينها فساد مالي است. بنابراين، كار اهميت دارد و بايد ضوابط را در اين كار بشدت رعايت كرد. ([۲۱۸])
دخالت ندادن مذاقهاي سياسي در انتخابات
۳ـ جهات اخلاقي را بايد رعايت كرد؛ از جمله يكي از آنها اين است كه مسائل شخصي افراد را نبايد با آن مسائل عمده خيلي مخلوط كرد؛ مثلاً مسائل خطي و سياسي را نبايد با مواضع واقعي انقلابي و ضد انقلابي مخلوط كرد. ممكن است يك نفر باشد كه از لحاظ سياسي مذاقي داشته باشد؛ كسي است كه طرفدار انقلاب و علاقهمند به انقلاب است و تلاش هم ميكند؛ اما حالا در انقلاب زيد را قبول دارد، عمرو را قبول ندارد؛ در حالي كه ما عمرو را قبول داريم، زيد را قبول نداريم؛ يا ما هر دوي زيد و عمرو را قبول داريم، اما او يكي از آنها را قبول ندارد؛ اينكه جرم نيست.([۲۱۹])
شناختن فتنهگر و مصاديق فتنهگري
۴ـ بعضيها هستند كه سروصدايشان زياد است؛ بدون اينكه در آن فتنهگرييي وجود داشته باشد. در مقابل، بعضيها هستند كه بدون سروصدا فتنهگري ميكنند! اينها را بايد حقيقتاً از همديگر تفكيك كرد. شناختن افراد و تشخيص مصاديق فتنهگري و مصاديق كار سياسي و كار خطي و تفكيك اينها از همديگر، به نظر خيلي مهم ميآيد.([۲۲۰])
متهم نكردن كسي بدون تحقيق و بررسي
۵ـ بدون تحقيق نبايستي افراد را متهم كرد. به ظواهرِ خيلي ابتدايي نبايستي نسبت به وجود جرمي در كسي حكم كرد؛ مثلاً الان رايج شده كه بعضيها را به اندك چيزي ضد ولايت فقيه ميگويند! معلوم نيست اگر كسي يك وقت در جايي يك كلمه حرفي زد، اين ضديت با ولايت فقيه باشد. ضديت با ولايت فقيه، يعني ضديت با اصيلترين و ركينترين اصول و اركان نظام جمهوري اسلامي ـ شكي نيست ـ منتها ضديت معنايي دارد.([۲۲۱])
شوراي نگهبان، مظهر و آينه اعتماد عمومي
۶ـ هرچه افراد از جهات و جناحهاي مختلف بيشتر در انتخابات شركت كنند، اين براي نظام بهتر است؛ براي شوراي نگهبان هم بهتر است. ما بايد كاري كنيم كه اين امكان و وسيله براي ورود اشخاصِ بيشتر فراهم بشود. نبايد طوري باشد كه يك جريان، ولو در يك شهر خاص، احساس بكند كه در اين انتخابات وارد نيست؛ بايد طوري باشد كه در همه جا همه احساس كنند كه ميتوانند آن فرد مورد نظر خودشان را واقعاً آزادانه انتخاب بكنند؛ يعني شوراي نگهبان و حركتي كه در اين مقطع انجام ميدهد، بايد مظهر و آينهي اعتماد عمومي باشد.([۲۲۲])
انجام وظايف با رعايت دقت و عدل و انصاف
۷ـ وظيفه شوراي نگهبان خيلي سنگين است. اين وظيفه را بايد در حدّ مقدور با كمال دقّت و با رعايت حدّاكثر عدل و انصاف انجام دهد و بر كار نظّار نظارت كند. آنچه كه آقايان نظّار انجام ميدهند، به نام شوراي نگهبان تمام ميشود و از لحاظ مسؤوليت الهي هم عليالظّاهر با مسؤوليت بزرگواران اين مجموعه انجام خواهد شد. اين بايد موجب شود كه دقّت و توجّه را مضاعف كنيد.([۲۲۳])
دخالت ندادن مذاقهاي شخصي در نظارت
۸ـ در امر نظارت بايد قانون و موازين ملاك و معيار باشد و نه مذاقها و سلايق شخصي. مطلقاً دنبال مذاق شخصي نرويد و اينطور نباشد كه يك وقت انسان خودش تشخيص دهد كه اگر اين فرد در مجلس نباشد، براي مجلس خسارتي است؛ اگر اين شخص باشد، براي مجلس فايدهاي دارد؛ آنگاه برخلاف موازين و مقرّرات، اين مذاق اعمال شود.([۲۲۴])
پرهيز از تنگ نظري
۹ـ بعضي وقتها ممكن است در كسي نقطه ضعفي هم باشد؛ اما لزومي ندارد كه انسان هر چيز كوچكي را در اشخاص ببيند و آن را بزرگ كند. ... نميشود افراد را به اندك چيزي متّهم كرد. توجه به چيزهاي كمهميت، تنگنظري و دقّتهاي بيخودي را بايد كنار گذاشت.([۲۲۵])
حفظ آبروي افراد رد صلاحيت شده
۱۰ـ اگر كساني در پروندههايشان مشكلي ديده شد كه بنا شد به مجلس نروند، مشكل آنها بازگو و پخش نگردد و هتك حرمت آنها نشود. البته ممكن است بعضي كسان بگويند فلان كس را كه رد كردهايد، بايد علّت آن را صريحاً بگوييد. اگر مطلَبي گفتني است، اشكالي ندارد آن را بگوييد؛ اما اگر مطلَبي ناگفتني است، نبايد آبروي اشخاص با اين حرفها برود و بيان شود. چون به ما اينطور گفتهاند و فشار آوردهاند، پس ما آبروي اين آدمها را ببريم؛ نه. در اسلام حرمت مؤمن خيلي اهميت دارد و نبايد هتك حرمت شود.([۲۲۶])
لزوم قابل دفاع بودن نظارت، در محضر خدا
۱۱ـ بايد كاري كنيد كه بتوانيد پيش خداي متعال و بندگان او جوابگو باشيد. اگر از شما سؤال شد كه به چه مناسبت اين شخص را رد كرديد، شما بگوييد: پروردگارا! من ملزم بودم طبق مقرّرات عمل كنم. مقرّرات چنين گفت، من هم اين شخص را رد كردم؛ يا مقرّرات چنين گفت، من اين شخص را تأييد كردم.([۲۲۷])
ملاحظه نكردن در اعمال قانون
۱۲ـ هيچگونه ملاحظهاي نبايد مانع از اِعمال مقررات شود.([۲۲۸])
اعلام قاطع تصميم شوراي نگهبان
۱۳ـ اگر شوراي نگهبان در اين قضيه به يك نتيجه منطبق بر قانون و مقرّرات رسيد، بايد با قاطعيت اقدام كند. هيچ چيزي نبايد مانع از اقدام قاطع قانوني شود. در همه امور، بخصوص در چنين اموري كه با افكار و عواطف و احساسات و عقايد و آراء گوناگوني مواجه است، قاطعيت چيز لازمي است.([۲۲۹])
دوري از جنجالآفريني عليه نهادهاي مسؤول
۱۴ـ كساني هم هستند كه [بر انتخابات] مراقبت ميكنند كه تخلف از قانون انجام نگيرد. اگر ميان خود اينها در موردي اختلافي باشد ـ كه اين قانوني است يا نه ـ بايد ميان خودشان آن را حل كنند. بعضيها مايلند كه به دنبال همان سياست جنجالآفريني، اين شخص را، آن شخص را، اين مجموعه را، آن مجموعه را، به كارهايي متهم كنند كه شأن مسؤول اسلامي نيست!([۲۳۰])
التزام به قانون
۱۵ـ دستاندركاران انتخابات بايد با هوشياري تمام، كار خودشان را طوري به انجام برسانند كه هيچ خدشهاي در كار آنها وارد نشود؛ يعني قانون را رعايت كنند.([۲۳۱])
ضايع نشدن حق افراد در بررسي صلاحيتها
۱۶ـ يك دسته ديگر به دليل مخالفت با نظر شوراي نگهبان در مورد صلاحيت افراد در مراحل مختلف انتخابات با اين نهاد مخالفند، همچنانكه هر محكومي نسبت به حكم قاضي در مورد خود، مخالف است؛ اين دسته نيز با استفاده از روشهاي گوناگون تبليغاتي ـ سياسي و گاهي با اهانت، شوراي نگهبان را زير سؤال ميبرند؛ كه البته اگر اين اقدامات با اهانت، همراه شود، مسؤولان مختلف نظام و قواي سهگانه، موظف به جلوگيري از آن هستند. حتيالامكان بايد دقت شود كه در اين بررسيها، حق كسي ضايع نشود و من مطمئنم اعضاي محترم شوراي نگهبان با توجه به تقوا و تعهدي كه دارند، دقت كافي خواهند نمود.([۲۳۲])
ايجاد بانك اطلاعاتي رايانهاي
۱۷ـ بايد شما بانك اطلاعاتي داشته باشيد، بايد به وسيله رايانه از بانك اطلاعاتي استفاده كنيد. مركزي در همين دبيرخانه خودتان مخصوص اين داشته باشيد و اين اطلاعات را كه گاهي در طول سال حاصل ميشود و گاهي در طول انتخاباتهاي گوناگون، ثبت و ضبط كنند. چنانچه اين همه اطلاعاتي كه در طول اين سالها در اختيار شما قرار گرفته، در يك رايانه ضبط شده بود، الآن در اختيار شما بود و شما به وزارت اطلاعات هم احتياج نداشتيد.([۲۳۳])
عدم احراز صلاحيت، براي رد نامزد كافيست
۱۸ـ طبق موازين و ضوابط كلياي كه از قانون اساسي متخذ است، كار شما خيلي مشكل نيست؛ چون شما بايد شرايط را احراز كنيد و پاي اين قضيه بايستيد. شما بايد آن چيزهايي را كه در قانون اساسي براي نماينده مجلس يا رئيس جمهور گفته، احراز كنيد. عدم احراز، براي رد كافي است؛ احراز عدم لازم نيست.
اين كه بعضي از اوقات، آقايان تحت عناوين مختلف جنجال راه مياندازند، وجهي ندارد؛ اين از همان جاهايي است كه شما به منطق متكي هستيد. گفته شده است اين كساني كه ميخواهند انتخاب شوند بايد اين شرايط را داشته باشند؛ خيلي خوب، شما بايد احراز كنيد كه آيا آنها اين شرايط را دارند يا نه، يعني احراز شما در وجود اين شرايط ملاك است.
ممكن است كسي بگويد به يك عده ظلم ميشود؛ خيلي خوب، شما بايد احراز كنيد كه آيا آنها اين شرايط را دارند، يا نه! يعني احراز شما در وجود اين شرايط ملاك است. ...، مؤونه امكان احراز بر عهده خود او [نامزد] است. شما چرا بيخودي بياييد خودتان را دچار مشكل كنيد؟ بگوييد: اگر شما صلاحيت داريد و ميخواهيد ما صلاحيت شما را احراز كنيم، امكان اين احراز را براي ما فراهم كنيد؛ شرح حال و سوابق و فرضاً شهادهايي را كه به نفع شماست براي شوراي نگهبان بفرستيد؛ يعني امكان احراز را براي شورا فراهم كنند؛ البته دستگاهها هم بايد كمك كنند.([۲۳۴])
عدم نياز به احراز عدم صلاحيت
۱۹ـ مسأله شما مسأله احراز است؛ هرجا احراز نكرديد ـ ولو احراز عدم هم نكرديد ـ اين كافي است براي اين كه او را رد كنيد. من خيال نميكنم كه در اين زمينه شما خيلي مشكلي داشته باشيد؛ چراكه يكي از بركات تلاطمهاي سه، چهار سال اخير اين است كه امكان احراز عدم هم آسان شده بود.([۲۳۵])
توجه به ملاكهاي احراز صلاحيت در قانون
۲۰ـ آن كساني را كه بايد مراقب باشيد نيايند، كساني هستند كه به مبنا و اساس نظام اعتقاد ندارند؛ لذا درست همان چيزهايي كه در قانون اساسي يا در قوانين ديگر براي رعايت منتخبان، مقرر شده ـ كه پايبند به دين هستند، التزام عملي دارند و اصلاً نظام را قبول دارند ـ الان محل كلام است، لذا خيلي با دقت مورد ملاحظه قرار بگيرد.([۲۳۶])
قانون، معيار تشخيص صلاحيت
۲۱ـ مسؤولان دستگاههاي مختلف ـ چه وزارت كشور، چه شوراي نگهبان و چه دستگاههايي كه در زير مجموعه اين مراكز مشغول فعاليت هستند ـ بايد معيارشان را قانون قرار دهند؛ زيرا در قانون اين مسائل [ويژگيهاي لازم براي نامزدها] پيشبيني شده است.([۲۳۷])
تشكيكي بودن معيار صلاحيتها
۲۲ـ آقايان احراز را حتمي بگيريد؛ اما دايره محرز را خيلي تنگ نگيريد؛ يعني صلاحيتي كه براي مجلس هست، مشخص شود كه چگونه صلاحيتي است. واقعاً ببينيم آن مقدار صلاحيتي كه براي مجلس در زمينه التزام به قانون اساسي و التزام به دين مبين اسلام و بقيه شرايط وجود دارد، چه اندازه التزامي است. ميشود اين را يك امرِ مقول به تشكيك دانست كه شدّت و ضعف دارد. آن التزام شديد كذايي كه با اندك چيزي كه ديده شود مخدوش ميگردد، معلوم نيست كه براي نماينده مجلس لازم باشد؛ آن مثلاً فرض بفرماييد براي رهبري يا براي برخي از مقامات عاليرتبه ديگر لازم است. براي مجلس حدّي از اين خصوصيات و شرايط لازم است كه ما اسمش را صلاحيتها ميگذاريم. آن حد را بايد درست تشخيص داد و آن را احراز كرد.([۲۳۸])
توجه به شرايط و اوضاع و احوال مختلف در احراز صلاحيت
۲۳ـ شرايطي هست كه بايد احراز شود؛ منتها اندازه وجود اين شرايط در اشخاص مختلف، ممكن است مختلف باشد؛ همچنان كه آن مسائلي كه حاكي از وجود يا فقدان اين شرايط هست، آنها هم در شرايط و اوضاع و احوال مختلف تفاوت پيدا ميكند.([۲۳۹])
احراز صلاحيت وظيفهاي سخت و حساس
۲۴ـ ما احراز را حتمي ميدانيم؛ ولي در اينگونه مواقع عادتاً احراز يقيني و علمي ممكن نيست و احرازِ به معناي قيام بيّنه هم تقريباً همينطور است. اگرچه فرمودهاند دو نفر يا سه نفر هم باشند كافي است؛ اما كمتر پيدا ميشود مواردي كه دو نفر شاهدِ عادلِ شهادت دهنده عن حسّ بيايند و راجع به مطلبي شهادت دهند. در خيلي از اين مسائل، مرزهاي حدس و حس با هم نزديك است و گاهي حدسيّات با حسيّات مشتبه ميشود؛ بخصوص كه در خيلي از حرفها و اظهارات، جاي تفاسير مختلف وجود دارد؛ يعني شخصي حرفي زده، وقتي شما به خودش مراجعه ميكنيد، ميگويد من منظورم چيز ديگري بوده است. نميشود گريبان او را گرفت كه ظاهر حرفت اين است. اگر كسي خلاف ظاهر اراده كرده، يا در آن وقت توجّه به ظاهر نداشته، خلاف شرع كه نكرده است. بنابراين ممكن است شخصي خلاف ظاهر حرف زده باشد؛ همين ممكن كه شد، احتمال وارد ميشود و پايه شهادت عن حسٍّ را سست ميكند.([۲۴۰])
مراد از احراز، احراز عرفي است و نه شرعي
۲۵ـ احراز كه ميگوييم، مراد احراز علمي يا احراز شرعي به معناي قيام بيّنه نيست، بلكه مراد احراز عرفي ناشي از قرائن و اَمارات است كه بايد قرائن و اَماراتي قائم شود و انسان با يك اطمينان عرفي به اين معنا برسد، كه البته ممكن است در هر دو طرف قرائن و اَمارات وجود داشته باشد([۲۴۱])
در نظر گرفتن مجموع شواهد و قرائن در كنار هم
۲۶ـ اگر يك نفر در جايي حرفي زده و در جاي ديگري هم حرف ديگري زده كه نقطه مقابل آن حرف است، اين هم بايد به حساب بيايد و انسان از مجموع و برآيند اينها مطلبي را احراز كند؛ يعني آن نقاط اثبات كننده هم در كنار نقاطي كه به حسب ظاهر، صلاحيتها را نفي ميكند، به حساب آيد.([۲۴۲])
توجه به عدم تضييع حق اشخاص
۲۷ـ هر وقت انسان پي برد كه مسألهاي حقّ است، هيچ اشكالي ندارد كه بگويد ما آن وقت اينطور تشخيص داديم، حالا طور ديگري روشن شد؛ از حرفمان برميگرديم. انسان نبايستي در مقابل آنچه كه فهميد و تشخيص داد كه حقّ است، پافشاري كند. من البته به هيچوجه توصيه نميكنم كه كسي در مقابل افرادي كه ميخواهند با قانون گردنكلفتي كنند كوتاه بيايد؛ ... اما مؤكّداً توصيه ميكنم كه مراقب باشيد حقّ كسي ضايع نشود؛ چون ردّ صلاحيت چيز كوچكي نيست؛ يعني اينكه ما كسي را ردّ صلاحيت كنيم و احياناً صلاحيت داشته باشد. جرح، مسأله خيلي مهمي است. اينطور نيست كه بگوييم ما اينطور فهميديم؛ نه، بايد جوانبش كاملاً ديده و رعايت شود.([۲۴۳])
۲۸ـ روال [احراز صلاحيت نامزدها]، روال عادّي است و مردم هم اين روال را قبول دارند و قانون اساسي هم اين روال را احراز كرده است. آنچه كه وظيفه من و شماست، اين است كه سعي كنيم آنچه را كه وظيفه قانوني است، با دقّت و با اتقان و با رعايت حال آن كساني كه با آنها سر و كار داريم، انجام دهيم؛ يعني ظلم به كسي نشود و حقّ كسي پامال نگردد.([۲۴۴])
ارائه نظر به صورت متقن و مستحكم
۲۹ـ بايد سعي كنيد آنچه انجام ميگيرد، متقن باشد. من همواره به دوستان عزيز و محترم شوراي نگهبان گفتهام كه انسان بايد جاي پا را مستحكم انتخاب كند و بر روي آن بايستد.([۲۴۵])
دقت در احراز صلاحيت
۳۰ـ من دلم براي آن شخص ميسوزد و براي كسي كه در گوشه و كنار باشد و خداي نكرده به حقّ او بيتوجّهي شده و ردّ صلاحيت شده، در حالي كه بهطور عقلايي و عرفي و با همان قرائن عادّي ميشود صلاحيتش را احراز كرد. آنچه بنده را نگران ميكند اين است كه نكند چنين اتّفاق بيفتد.([۲۴۶])
ملاك حال افراد است
۳۱ـ ممكن است بعضي سابقهاي داشته باشند كه انسان براساس قرائني كه دارد، تأييد ميكند آن سوابق ـ كه الان مطلوب نيست ـ از آن اشخاص منقطع شده است. بنابراين انسان بايد برطبق وضعيت حال حكم كند.([۲۴۷])
استصحاب كردن سابقه نامزدها
۳۲ـ [سابقه اشخاص] جاي استصحاب است، مادامي كه خلافش ثابت شود؛ يعني شما نگوييد ما آن وقت يقين نداشتيم؛ نه، حملِ بر صحّت كنيد. جايي هم كه هم عمل خودتان را ـ آنهايي كه بوديد ـ هم عمل ديگران را ـ آنها كه نبودند ـ شك داريد، حملِ بر صحّت كنيد. اينهايي كه آمدند، با احراز آمدهاند؛ مگر خلافش ثابت شود. اگر خلافش ثابت شد، به حرف هيچكس گوش نكنيد و همان مطلبي را كه ثابت شده عمل كنيد؛ اما اگر خلافش ثابت نشد، اين احراز، استصحاب است و هيچ لزومي ندارد كه انسان بخواهد از طريق ديگري اين صلاحيت را احراز كند. به نظر من در مورد نمايندگان مجلس، ميشود اين كار را انجام داد.([۲۴۸])
لزوم استصحاب صلاحيت
۳۳ـ حساب آن كسي كه بعد از احراز صلاحيت، عدم صلاحيتش ثابت شده، جداست و آن، محلِّ كلام نيست؛ اما مادامي كه احراز عدم صلاحيت نشده، جاي استصحاب صلاحيت است؛ آن وقت صالح بود، حالا هم صلاحيتش را استصحاب كنيد. آنجايي هم كه شك هست، استصحاب كنيد. اين، مخصوص نمايندگاني است كه احراز صلاحيتشان در دوره قبل شده است. البته كساني در دورههاي اسبق بودهاند كه طبعاً چنانچه در دوره قبل صلاحيتشان رد شده باشد، ديگر اينجا جاي استصحاب نخواهد بود؛ اما اگر كساني هستند كه دورههاي قبل در مجلس بودهاند و بعد هم اصلاً نامزد نشدهاند، همين حرف برايشان جاري خواهد بود.([۲۴۹])
مضيق نبودن دايره احراز صلاحيت
۳۴ـ شوراي محترم نگهبان صلاحيتهاي افرادي را احراز ميكند، بعضي را هم احراز نميكند. ... شوراي نگهبان از لحاظ قانوني موظف است صلاحيتها را احراز كند؛ بايد تشخيص بدهد، بايد برسد به اين كه اين صلاحيت وجود دارد. البته توصيهي هميشگي ما اين بوده است كه سطح صلاحيتها را آنقدر بالا نبرند كه يك عدهي معدودي ته آن بمانند. آنچه كه موجب صلاحيت است، يك قدري سطح آن را با سماحتتر نگاه كنند.([۲۵۰])
حقالناس بودن رأي مردم
۳۵- رأي مردم هم به معناي واقعي كلمه حقّالنّاس است؛ حقّالنّاس است. وقتي ميآيد برادر و خواهر ايراني در انتخابات شركت ميكند و رأي در صندوق مياندازد، رعايت اين حقّ او واجب شرعي است، واجب اسلامي است؛ در اين امانت او نبايد خيانت كرد؛ واقعاً حقّالنّاس است. نتيجهي آراء هم هرچه شد، بايستي به آن ملتزم بود؛ اين هم حقّالنّاس است. اينكه ما در سال ۸۸ در مقابل كساني كه اصرار ميكردند بايد انتخابات باطل بشود ايستاديم، بهخاطر همين بود كه از حقّالنّاس دفاع كرديم. چهل ميليون [نفر] -بالاترين نصاب انتخابات- در سال ۸۸ در [دادن] آراء شركت كردند. خب، يك نتيجهاي داد. هر كسي [هم] برندهي اين انتخابات ميشد، ما همينجور ميايستاديم، دفاع ميكرديم. بنده از حقّالنّاس دفاع كردم، از حقّ مردم دفاع كردم. باز هم هر وقتي كه مردم رأي بدهند -به هر كسي كه مردم بپسندند و بپذيرند و رأي بدهند- بنده از رأي مردم دفاع خواهم كرد؛ پشت سرِ مردم خواهم ايستاد. رأي مردم حقّالنّاس است. ما بيخود اين اعتمادي را كه مردم به نظام دارند، با حرفهاي بيمنطق مخدوش نكنيم. گاهي به وزارت كشور ايراد ميگيرند، گاهي به شوراي نگهبان ايراد ميگيرند.([۲۵۱])
۳۶- يكي از ابعاد ديگر حقّالنّاس بودن، حفظ امانت است؛ آن كساني كه آراء را در اختيار دارند، آن كساني كه آراء را ميشمرند، آن كساني كه ثبت ميكنند و گزارش ميكنند، آن كساني كه جمع ميبندند و خلاصه آن كساني كه ادارهي صندوقها به عهدهي آنها است، بايد كمال امانت را رعايت كنند؛ يعني در اين زمينهها اندك تخلّفي، خيانت در امانت است. ([۲۵۲])
لزوم رعايت مرّ قانون
۳۷- همه به قانون تمكين كنند. من خيلي خوشم آمد كه ديدم آقايان محترم، ... روي مسئلهي قانونگرايي تكيه كردند؛ اين توصيهي هميشهي ما است. بنده هميشه به دستاندركاران ذيربط در قضيّهي انتخابات تأكيدم اين است كه ميگويم پا را جاي قرصي بگذاريد؛ جاي قرص، نقطهي قانوني است؛ قانون. مرّ قانون را رعايت كنيد. ([۲۵۳])
ج) ملاكهاي مورد نياز جهت احراز صلاحيت، در خطاب به شوراي نگهبان
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
مجلس جايگاه انسانهاي صالح
۱ـ آن نمايندهاي كه وارد مجلس ميشود، بايستي يك انسان صالح باشد؛ حالا در چه حدي از معرفت و علم و توانايي باشد، آن چيزهايي است كه قانون معين كرده و مردم طبق آنچه كه صلاحشان هست، انشاءالله تشخيص خواهند داد و تصميمگيري خواهند كرد؛ ليكن شما به عنوان يك ابزار اطمينان، نگذاريد كه خداي ناكرده در اين طريق اختلالي به وجود بيايد.([۲۵۴])
جلوگيري از نفوذ افراد فاسد و فتنهگر به قدرت
۲ـ اگر كسي فاسد است ـ فساد مالي، يا فسادهاي گوناگون اخلاقي، يا فساد عقيدتي و سياسي ـ اگر كسي فتنهگري ميكند، نظام را تضعيف ميكند و كارايي دستگاهها را از آنها ميگيرد ـ به تعبير رسايي كه بين مردم رايج است: چوب لاي چرخ دستگاه ميگذارد ـ واقعاً نميتواند در آن تريبون به آن عظمت حضور پيدا كند؛ او نبايد وارد مجلس بشود.([۲۵۵])
جلوگيري از نفوذ مقابلهكنندگان با نظام به قدرت
۳ـ آن كساني كه واقعاً رفتار و اعمال و گفتار آنها حاكي از اين است كه براي خاطر هر انگيزهاي ـ يا به انگيزههاي سياسي، يا به انگيزههاي شخصي و خصلتي ـ با نظام مقابله دارند، اينها نبايد وارد مجلس بشوند؛ از اين جهت بايستي خيلي رعايت كرد.([۲۵۶])
جلوگيري از نفوذ فتنهگران به قدرت
۴ـ انسان كساني را ميبيند كه وقتي در تريبوني قرار ميگيرند، از آن تريبون براي فتنهگري استفاده ميكنند؛ برايشان خلاف واقع گفتن و دروغ گفتن، بلكه مردم را بناحق تهييج كردن، حق را باطل و باطل را حق جلوه دادن، اهميتي ندارد! واقعاً اگر چنين كساني باشند، بايد جلوي آنها را گرفت و نبايد گذاشت به مجلس راه پيدا كنند.([۲۵۷])
مقابله با نفوذ نااهلان به قدرت
۵ـ اساس قضيه همان چيزهايي است كه واقعاً همه را ميترساند: آدم پول پرستي؛ آدم پيشكرده خوانين و اشرار منطقهاي، از فقد يا ضعف نظارت استفاده كند و وارد مجلس شود و بعد بخواهد براي آنگونه افراد كار و تلاش كند؛ يا ... در هنگام انتخابات به او پول بدهند تا وارد مجلس شود. اگر واقعاً اينطور كساني را شناختيد، بيدريغ ردشان كنيد.([۲۵۸])
مقابله با نفوذ دنياطلبان به قدرت
۶ـ اگر ديديد كساني هستند كه براي اينطور كارها [رأي آوردن] به مردم پول ميدهند يا دهن مردم را شيرين ميكنند، بدانيد كه اين آدمها، آدمهاي نامناسبي هستند. وقتي معلوم ميشود كساني هستند كه بهخاطر امور مادّي و در راه كسب متاع دنيوي ميخواهند مسند با ارزشي را كه قانون براي مردم وضع ميكند، غصب كنند، بايستي جلوشان گرفته شود. معيارها هم ناظر به اين است.([۲۵۹])
اعتقاد به اسلام، انقلاب و نظام لازمه حضور در حكومت
۷ـ عمده آنچه كه در يك نماينده لازم است، اعتقاد به اين نظام و اعتقاد به اسلام و انقلاب و سعي براي انجام يك مسؤوليت و تعهّد است. البته اعتقاد به اسلام كه ميگوييم، منظور اين نيست كه غيرمسلمانها نميتوانند بيايند؛ خير. اقليتهاي مذهبي هم طبق همان موازيني كه وجود دارد، ميتوانند بيايند، ملاك عمده براي كساني كه ميخواهند به مجلس بيايند اين است؛ كه اگر اين در كسي وجود داشت، بقيه چيزها را ميشود واقعاً با اغماض نگاه كرد. مگر امري باشد كه خلاف قانون است.([۲۶۰])
جلوگيري از نفوذ افراد سوء استفادهگر به مجلس
۸ـ بايد مراقب بود كه آدمهاي اهل سوء استفاده و بياعتقاد به رسالت انقلابي و مسؤوليت نمايندگي و كساني كه ميخواهند وارد مجلس شوند فقط براي اينكه سوء استفادهاي بكنند يا خداي نكرده خرابكارياي انجام دهند، وارد مجلس نشوند. بايد دقّت كنيد مجموع شرايطي كه گذاشته شده است، همين نتيجه را بدهد.([۲۶۱])
جلوگيري از ورود بدخواهان به مجلس حق مردم است
۹ـ من، هم از وزارت كشور دفاع ميكنم، هم از شوراي نگهبان دفاع ميكنم؛ هر دو دستاندركاران نظام اسلامياند و هر كدام وظيفهاي دارند. ... شوراي نگهبان هم با كمال دقّت و امانت بايد مراقب باشد كه هيچگونه تخلّفي در انتخابات نشود. حقّ مردم است كه شوراي نگهبان نگذارد بدخواهان اين ملت به قوّه مقنّنه راه پيدا كنند. شوراي نگهبان بايد حقّ مردم را ادا كند و مانع شود از اينكه بدخواهان اين ملت، بدخواهان اين انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه كشور امام شوند.([۲۶۲])
التزام به نظام و آرمانهاي آن
۱۰ـ هر كس كه به اين نظام معتقد و پايبند است، ميتواند وارد ميدان انتخابات شود. كساني كه اين نظام و قانون اساسي را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بايستي بدانند كه از نظر اين ملت آمدن آنها به مجلس خطاست. معلوم است كساني كه اين قانون اساسي و اين ملت و كارها و شعارها و راه و اهدافش را قبول ندارند، نبايد به مجلس بيايند.([۲۶۳])
صفات مورد نياز جهت احراز صلاحيت
۱۱ـ بنده حزب و شخصيت نميشناسم؛ بنده اين را ميشناسم كه كسي كه ميآيد به مجلس، بايدبا تقوا باشد. اوّلين شرط تقواست: انّ اكرمكم عندالله اتقاكم. ديگر اين كه بايد طرفدار محرومين باشد؛ بداند كه در كشور محروميت هست و سعي و همّت او باشد كه رفع محروميت كند. بايد ضدّ فساد هم باشد و با فساد مالي و اقتصادي به شدّت و به جد، از بُن دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه كند. البته توانمند، بااخلاص و عالِم هم باشد.([۲۶۴])
دلبستگي به نظام و قانون اساسي
۱۲ـ آن كساني كه وارد ميدان ميشوند، بايد كساني باشند كه در خود توانائيِ كشيدن اين باررا بيابند؛ صلاحيتهائي را هم كه در قانون اساسي است و شوراي محترم نگهبان بر روي آنها تكيه خواهد كرد،در خودشان ملاحظه كنند و واقعاً وابسته و دلبستهي به نظام و قانون اساسي باشند؛بخواهند قانون اساسي را اجرا كنند.([۲۶۵])
ويژگيهاي يك رييس جمهور
۱۳ـ كساني هم كه ميخواهند صلاحيتها را ملاحظه كنند و بر اساس آن تصميمگيري كنند، همه چيز را در كنار هم بايد ببينند. رئيسجمهور، هم بايد كاري باشد، هم بايد مردمي باشد، هم بايد مقاوم باشد، هم بايد ارزشي باشد، هم بايد با تدبير باشد، هم بايد پابند به قوانين و مقررات باشد ـ مجري قانون است ـ هم بايد درد مردم را احساس كند، هم بايد طبقات مختلف مردم را ببيند؛ اينها خصوصياتي است كه در انتخاب آن كسي كه ما ميخواهيم كليد اجرائي كشور را به او بسپريم، نقش دارد.([۲۶۶])
د) ويژگيهاي ناظران انتخابات
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
پرهيز از حركت خطي و گروهي
۱ـ عوامل انتخاباتي بايد از ميان معتمدين و افراد صالح انتخاب شوند: بايستي هيچ بهانهاي براي اينكه كسي ايراد و خدشهاي وارد كند، وجود نداشته باشد. بايد افراد پاكِ طاهر، حتّي ترجيحاً بدون گرايش واضح به يك جناح و جريان، بهعنوان ناظر گزينش شوند. بعضيها آدمهاي خوبي هم هستند؛ اما واضح است كه حركت آنها، حركت خطي است؛ كه حركت خطي، حركت خوبي نيست. حركت خطي، غير از اين است كه انسان مواضعي را به طور مدون قبول كرده باشد. حركت خطي، يعني گروهگرايي؛ يعني كسي را كه داخل يك مجموعه است، قبول ميكند؛ به صرف اينكه در اين مجموعه قرار دارد.([۲۶۷])
نفي حزبگرايي و گروهگرايي در هيأتهاي نظارت
۲ـ اگر اعضاي هيأتهاي نظارت دچار مسائلي شوند كه امروز به آنها مسائل خطي گفته ميشود، اين واقعاً مسألهي مهمي است؛ اين شبيه گروهگرايي و قبيلهگرايي و قوم و خويشگرايي است. يك نفر را براي خاطر اينكه جزو يك مجموعه است، قبول بكنيم؛ يك نفر ديگر را به خاطر اينكه جزو مجموعهي ديگري است، رد بكنيم؛ نبايد اجازه بدهيم كه چنين چيزي در حوزهي كار ما وارد بشود. حب و بغضها هم همينطور است؛ گاهي يك نفر از كسي خوشش ميآيد، از ديگري بدش ميآيد؛ بايد واقعاً مواظبت كرد كه در هيچ سطحي از سطوح، اين مسأله دخالت نكند.([۲۶۸])
دخيل نكردن خطوط سياسي در احراز صلاحيت
۳ـ در هيچ جايي از جاها در سطح كشور، در رد و قبولها، اين جهات خطي و سياسي و اينكه فلاني نسبت به فلان كس چه موضعي دارد، مطلقاً نبايستي دخالت بكند.([۲۶۹])
ايجاد يك تشكيلات ثابت و قوي
۴ـ شما بايد كارتان را مستحكم كنيد. نميشود هفتاد هزار نفر را نگه داريد، اما ميتوانيد يك تشكيلات ثابت، قوي و چابك آمده به كار را در تمام سال داشته باشيد؛ مانعي ندارد، اين ميشود. شما ميتوانيد به تعداد حوزههاي مهم كه در كشور هستند، عناصر ثابت داشته باشيد، آنها را استخدام هم بكنيد، با كار ديگر هم منافات ندارد، يعني ميتوانند شغلي داشته باشند ـ يا كاسبند يا اداري يا دانشگاهي يا روحاني ـ اما در طول سال مأمور شما هستند.([۲۷۰])
ه) نظارت بر روند انتخابات و تأكيد بر صيانت از آراء مردم
امام خميني(قدسسرهالشريف)
رسيدگي به تخلفات و تقلبات انتخاباتي در فضايي آرام
۱ـ همه برادر هم هستيد و برادروار با هم باشيد، و اگر چنانچه در انتخابات اشتباهاتي شده يا فرضاً تقلبي شده است، خوب، مواردي هست كه رسيدگي ميشود و شوراي نگهبان هم يا ابطال ميكند يا فرض كنيد بعضي صندوقها را يا اصل انتخابات را. يك مسئله عادي است كه در همه جا هست و اين امر مهمي نيست.([۲۷۱])
لزوم انتقال صندوقهاي مورد شكايت به شوراي نگهبان
۲ـ وزارت كشور موظف است تمامي صندوقهاي مورد شكايت را ... به شوراي محترم نگهبان منتقل گرداند.([۲۷۲])
شوراي نگهبان، مسؤوليت حفظ صندوقها
۳ـ مسئوليت حفظ صندوقهاي منتقل شده با شوراي نگهبان است.([۲۷۳])
مشخص كردن تعداد صندوقهاي مورد شكايت
۴ـ هيأت نظارت شوراي محترم نگهبان موظف است كه از ابتدا تعداد صندوقهايي را كه از آنها شكايت شده است مشخص نمايد.([۲۷۴])
توجه به ضايع نشدن حق هيچ كس
۵ـ [باتوجه به اينكه رسيدگي به شكايات انتخاباتي] از غير شوراي نگهبان صلاح نيست، با اعتماد به تمامي اعضاي شوراي محترم نگهبان آقاي جنتي را مسئول رسيدگي كامل به انتخابات گرگان نمودم تا حقي ضايع نگردد.([۲۷۵])
تسريع در شمارش آراء
۶ـ با توجه به لزوم تسريع در شمارش آراء امام خميني(قدسسرهالشريف) از طريق نامهاي خطاب به شوراي نگهبان تأكيد كردند: ميدانيد كه اين جانب هيچگاه ميل نداشتم در مورد انتخابات مسئلهاي بگويم؛ ولي اوضاع را به صورتي ديدم كه اگر پا در مياني نميكردم به اصل نظام و اسلام، آن هم در شرايط كنوني، صدمه ميخورد. البته شوراي محترم نگهبان در دوره قبل، در ظرف ۳۱ روز، تمام حوزهها را تأييد يا ابطال و يا متوقف كرد. ولي در اين دوره كه وضع هم حساستر است، تا به حال كه ۲۶ روز از انتخابات ميگذرد، شما از ۱۹۶ حوزه فقط ۴۵ حوزه را تأييد كرديد. اگر در تهران به عقيده شما اختلاف بود، رسيدگي به شمارش آراي شهرستانها كه ممكن بود. بايد سعي شود حقي از بين نرود. شما هم تمام تلاش خود را بنماييد تا لااقل تكليف انتخابات مرحله دوم از دوره سوم را روشن كنيد. قابل ذكر است كه نماينده اين جانب و دو نماينده شوراي محترم نگهبان كه از طرف آقايان براي رسيدگي به وضع انتخابات تهران تعيين شده بودند، چند روز قبل نزد اين جانب آمدند و به صحت و سلامت انتخابات تهران شهادت دادند.([۲۷۶])
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
تخلف نكردن از وظايف قانوني
۱ـ انتخابات بايد آزاد، سالم و مطابقِ قانون باشد. وزارت كشور مجري است، شوراي نگهبان هم ناظر. هر كدام هم وظايفي دارند كه بايد وظايفشان را انجام دهند و نبايد از وظايف هم تخطّي كنند.([۲۷۷])
امانت الهي بودن آراء مردم
۲ـ آراء مردم بايد صيانت شود. هم مسئولاني كه در وزارت كشور هستند، و هم نظاري كه وابستهي به شوراي نگهبان هستند، بايد مراقب باشند و از يكايك آراء مردم صيانت و حفاظت كنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داريم؛ اما بايد كاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهي در دست آنهاست.([۲۷۸])
عدم نفوذ و دخالت ديگران در روند انتخابات
۳ـ مكرر سفارش كردهايم؛ مكرر هم سفارش خواهيم كرد به همهي دستاندركاران؛ هم به وزارت كشور، هم به شوراي محترم نگهبان، به نظار و مجريان: مراقب باشند، مسؤوليتشان را، وظيفهشان را درست انجام بدهند، خوب انجام بدهند، آراء مردم دست اينها امانت است؛ نگذارند كسي دخالت بكند؛ نفوذ بكند. اين سفارش را هميشه كردهايم. مراعات هم كردهاند؛ باز هم مراعات خواهند كرد به فضل الهي.([۲۷۹])
رسيدگي به اعتراضات قانوني
۴ـ ممكن است كساني ... اشكالات و اعتراضاتي را بر مجاري گوناگون امور در انتخابات ثبت كرده باشند و اعتراض داشته باشند، كه البته، راههاي قانوني وجود دارد. رسيدگي به اينها حتماً بايد انجام بگيرد.([۲۸۰])
رسيدگي با دقت به اعتراضات
۵ـ ممكن است كساني همانطور كه حالا آقايان هم ذكر كرديد، اشكالات و اعتراضاتي را بر مجاري گوناگون امور در انتخابات ثبت كرده باشند و اعتراض داشته باشند، كه البته، راههاي قانوني وجود دارد. رسيدگي به اينها حتماً بايد انجام بگيرد. مواردي را آقايان ذكر كرديد. من درخواست ميكنم از آقايان مسئول در وزارت كشور و همچنين در شوراي نگهبان كه به اين موارد دقيقاً رسيدگي كنند. اگر چنانچه بعضي از اشكالات مقتضي اين هست كه پارهاي از صندوقها بازشماري بشود، اشكالي ندارد. حالا مثلاً يك مورد را آقايان ذكر كردند كه آن شخص گفته كه رأي فلان نامزد اين تعداد است، بعد در شمارش تعداد ديگري معرفي شده؛ خيلي خوب، كاري ندارد؛ صندوقهاي مورد اشكال را، يا به طور تصادفي تعدادي از صندوقها را بازشماري كنند؛ خودِ نمايندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببينند، تا اطمينان كامل براي همه حاصل بشود.([۲۸۱])
۶ـ اگر چنانچه بعضي از اشكالات مقتضي اين هست كه پارهاي از صندوقها بازشماري بشود، اشكالي ندارد. ... صندوقهاي مورد اشكال را، يا به طور تصادفي تعدادي از صندوقها را بازشماري كنند؛ خودِ نمايندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببينند، تا اطمينان كامل براي همه حاصل بشود.([۲۸۲])
برطرف كردن شبهات توسط شوراي نگهبان
۷ـ من به مقام مسئولي كه ميشناسم و قاعدهي كار او را ميدانم، اعتماد ميكنم. در اين نوبت هم همين جور است؛ من اعتماد ميكنم، اما اين اعتماد من موجب نميشود كه اگر چنانچه شبههاي در ذهن كساني هست، اين شبهه دنبال نشود و تعقيب نشود و بررسي نشود و حقيقت قضيه آشكار نشود؛ نه، شبهات را برطرف كنيد.([۲۸۳])
اعتراض به شوراي نگهبان تنها از طرق قانوني
۸ـ جمهوري اسلامي اهل خيانت در آراء مردم نيست. سازوكارهاي قانوني انتخابات در كشور ما اجازهي تقلب نميدهد. اين را هر كسي كه دستاندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق ميكند؛ آن هم در حد يازده ميليون تفاوت! يك وقت اختلافِ بين دو رأي، صد هزار است، پانصد هزار است، يك ميليون است، حالا ممكن است آدم بگويد يك جوري تقلب كردند، جابهجا كردند؛ اما يازده ميليون را چه جور ميشود تقلب كرد! در عين حال بنده اين را گفتم، شوراي محترم نگهبان هم همين را قبول دارند كه اگر كساني شبهه دارند و مستنداتي ارائه ميدهند، بايد حتماً رسيدگي بشود؛ البته از مجاري قانوني؛ رسيدگي فقط از مجاري قانوني.([۲۸۴])
عدم امكان تقلب در انتخابات
۹ـ سازوكارهاي قانوني انتخابات در كشور ما اجازهي تقلب نميدهد. اين را هركسي كه دستاندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق ميكند؛([۲۸۵])
بازشماري صندوقها با حضور نمايندگان نامزدها
۱۰ـ بنده از شوراي محترم نگهبان خواستم كه اگر مواردي خواستند صندوقها را بازشماري بكنند، با حضور نمايندگان خود نامزدها اين كار را بكنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند، ثبت كنند، امضاء كنند. بنابراين، هيچ مشكلي در اين جهت وجود ندارد.([۲۸۶])
بخش هفتم: ارائه نظرات تفسيري و مشورتي
مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي)
مرجع حل اختلاف در تفسير قانون اساسي
۱ـ اگر در تفسير قانون اساسي اختلاف پيدا شد، مرجع شوراي نگهبان است.([۲۸۷])
شوراي نگهبان، مرجع تبيين قانون اساسي
۲ـ به نظر من اين خيلي مهم است كه شوراي نگهبان، مرجع تصميم و تبيين قانون اساسي است.([۲۸۸])
شوراي نگهبان، حافظ قانون اساسي
۳ـ ظرفيتهاي شوراي نگهبان خيلي بالاست؛ كه مهمترين آن همين دو نكتهاي است كه بيان شد و تغيير قانون اساسي چون تفسير قانون اساسي هم چيز خيلي مهمي است كه اگر به عهده شوراي نگهبان نبود، هركس ـ به تعبيري كه امروز رايج شده ـ قرائتي ميداشت.([۲۸۹])
اگر تفاسير شورا نبود، مشكلات بزرگي پيش ميآمد
۴ـ چنانچه در قانون اساسي، اين مسؤوليت [تفسير قانون اساسي] بر عهده شوراي نگهبان گذاشته نميشد، معلوم نبود با برداشتهاي مختلف از قانون اساسي، چه مشكلات بزرگي براي كشور و جامعه پيش ميآمد.([۲۹۰])
ارزش و اعتبار نظر تفسيري شوراي نگهبان
۵ـ وظيفهي تفسير قانون اساسي، بسيار وظيفهي سنگين و با اهميتي است؛ كه آنجائي كه اصلي از اصول قانون اساسي به دليلي مورد ابهام قرار ميگيرد، نظر شوراي نگهبان فصلالخطاب است؛ و اعتبار نظر شوراي نگهبان، هم وزن اعتبار اصل قانون اساسي است. اين، خيلي مطلب مهمي است.([۲۹۱])
پي نوشت ها
[۱] ـ پيام به مناسبت ۲۲ بهمن و سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، ۲۲ بهمن ۱۳۶۳.
[۲] ـ بيانات در مراسم بيعت اعضاي شوراي نگهبان، ۲۱ خرداد ۱۳۶۸.
[۳] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۴] ـ همان.
[۵] ـ همان.
[۶] ـ همان.
[۷] ـ همان.
[۸] ـ طراز اول مرجعي بود كه بر اساس متمم قانون اساسي مشروطه وظيفه تطبيق قوانين مجلس با احكام شرع را برعهده داشت تا قوانيني برخلاف شرع مقدس به تصويب مجلس ملي نرسد. متن اصل دوم قانون اساسي مشروطه بدين شرح است: مجلس مقدس شوراي ملي كه به توجه و تأييد حضرت امام عصر عجلاللهفرجه و بذل مرحمت اعليحضرت شاهنشاه اسلام خلّداللهسلطانه و مراقبت حجج اسلاميه كثراللهامثالهم و عامّه ملت ايران تأسيس شده است، بايد در هيچ عصري از اعصار، مواد قانونيه آن مخالفتي با قواعد مقدسة اسلام و قوانين موضوعه حضرت خيرالانام صلّياللهعليهوآلهوسلّم نداشته باشد و معيّن است كه تشخيص مخالفت قوانين موضوعه با قواعد اسلاميه بر عهدة علماي اعلام اداماللهبركاتوجودهم بوده و هست؛ لهذا رسماً مقرّر است در هر عصري از اعصار، هيئتي كه كمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدين و فقهاي متدينين كه مطّلع از مقتضيات زمان هم باشند، به اين طريق كه علماي اعلام و حجج اسلام مرجع تقليد شيعه اسلام، بيست نفر از علماء كه داراي صفات مذكوره باشند معرفي به مجلس شوراي ملي بنمايند؛ پنج نفر از آنها را يا بيشتر به مقتضاي عصر، اعضاي مجلس شوراي ملي بالاتفاق يا به حكم قرعه تعيين نموده، به سِمَت عضويت بشناسند تا موادي كه در مجلسين عنوان ميشود به دقت مذاكره و غوررِسي نموده، هر يك از آن مواد معنونه كه مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح و رد نمايند كه عنوان قانونيت پيدا نكند و رأي اين هيئت علما در اين باب، مُطاع و متّبع خواهد بود و اين ماده تا زمان ظهور حضرت حجت عصر عجلاللهفرجه تغييرپذير نخواهد بود.
[۹] ـ همان.
[۱۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۳ آبان ۱۳۷۱.
[۱۱] ـ همان.
[۱۲] ـ همان.
[۱۳] ـ همان.
[۱۴] ـ همان.
[۱۵] ـ همان.
[۱۶] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأتهاي نظارت شوراي نگهبان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۴.
[۱۷] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۸] ـ همان.
[۱۹] ـ همان.
[۲۰] ـ همان.
[۲۱] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۲۲] ـ همان.
[۲۳] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۲۴] ـ همان.
[۲۵] ـ همان.
[۲۶] ـ همان.
[۲۷] ـ همان.
[۲۸] ـ همان.
[۲۹] ـ بيانات در خطبههاي نماز جمعه تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۸۸.
[۳۰] ـ بيانات در جمع نمايندگان اصناف و بازاريان تهران و سراسر كشور، ۱۰ بهمن ۱۳۶۱.
[۳۱] ـ نامه انتصاب مجدد سه تن از فقهاي شوراي نگهبان، ۲۲ خرداد ۱۳۶۵.
[۳۲] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۳۳] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۳ آبان ۱۳۷۱.
[۳۴] ـ همان.
[۳۵] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۴ دي ۱۳۸۲.
[۳۶] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۳۷] ـ بيانات در مراسم بيعت اعضاي شوراي نگهبان، ۲۱ خرداد ۱۳۶۸.
[۳۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۳۹] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۴۰] ـ بيانات در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، ۶ خرداد ۱۳۶۰.
[۴۱] ـ همان.
[۴۲] ـ همان.
[۴۳] ـ همان.
[۴۴] ـ بيانات در جمع اقشار مختلف مردم، اعضاي ستاد انجمنهاي اسلامي وزارت بهداري و بهزيستي، ۱۸ خرداد ۱۳۶۰.
[۴۵] ـ بيانات در جمع مردم، ۲۵ ارديبهشت ۱۳۶۳.
[۴۶] ـ همان.
[۴۷] ـ بيانات در مراسم بيعت اعضاي شوراي نگهبان، ۲۱ خرداد ۱۳۶۸.
[۴۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۴۹] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۵۰] ـ همان.
[۵۱] ـ بيانات در خطبههاي نماز عيد سعيد فطر، ۷ دي ۱۳۷۹.
[۵۲] ـ بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري، ۶ اسفند ۱۳۸۸.
[۵۳] ـ بيانات در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، ۴ بهمن ۱۳۶۱.
[۵۴] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۱۳ بهمن ۱۳۷۸.
[۵۵] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۵۶] ـ همان.
[۵۷] ـ بيانات در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، ۶ خرداد ۱۳۶۰.
[۵۸] ـ همان.
[۵۹] ـ بيانات در جمع مردم، ۲۵ ارديبهشت ۱۳۶۳.
[۶۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۶۱] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأتهاي نظارت شوراي نگهبان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۴.
[۶۲] ـ همان.
[۶۳] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۶۴] ـ همان.
[۶۵] ـ بيانات در مراسم تنفيذ رياستجمهوري، ۱۱ مرداد ۱۳۸۰.
[۶۶] ـ همان.
[۶۷] ـ همان.
[۶۸] ـ بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان كشور، ۴ آذر ۱۳۸۸.
[۶۹] ـ بيانات در خطبههاي نماز جمعه تهران، ۱۴ بهمن ۱۳۹۰.
[۷۰] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۳۰ تير ۱۳۵۹.
[۷۱] ـ همان.
[۷۲] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ ارديبهشت ۱۳۶۲.
[۷۳] ـ همان.
[۷۴] ـ پيام به مناسبت ۲۲ بهمن و سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، ۲۲ بهمن ۱۳۶۳.
[۷۵] ـ بيانات در جمع فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان، ۱۱ شهريور ۱۳۶۳.
[۷۶] ـ همان.
[۷۷] ـ همان.
[۷۸] ـ همان.
[۷۹] ـ همان.
[۸۰] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ ارديبهشت ۱۳۶۲.
[۸۱] ـ بيانات در جمع فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان، ۱۱ شهريور ۱۳۶۳.
[۸۲] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۳۰ تير ۱۳۵۹.
[۸۳] ـ بيانات در جمع فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان، ۲۰ آبان ۱۳۶۲.
[۸۴] ـ بيانات در جمع مردم، ۲۵ ارديبهشت ۱۳۶۳.
[۸۵] ـ بيانات در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، ۷ خرداد ۱۳۵۹.
[۸۶] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۳۰ تير ۱۳۵۹.
[۸۷] ـ همان.
[۸۸] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ آذر ۱۳۶۲.
[۸۹] ـ وصيت نامه سياسي امام خميني(قدسسرهالشريف)، بند (ز).
[۹۰] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ ارديبهشت ۱۳۶۲.
[۹۱] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ آذر ۱۳۶۲.
[۹۲] ـ پيام به مناسبت ۲۲ بهمن و سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ، ۲۲ بهمن ۱۳۶۳.
[۹۳] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۳۰ تير ۱۳۵۹.
[۹۴] ـ بيانات در جمع مسؤولين قضايي كشور، ۳۱ مرداد ۱۳۶۱.
[۹۵] ـ بيانات در جمع برخي از مسؤولين كشور و مردم، ۱۱ آذر ۱۳۶۱.
[۹۶] ـ بيانات در جمع بانوان اعضاي مكتبهاي اسلاميقم و مسجد جامع نارمك، ۱۹ فروردين ۱۳۶۳.
[۹۷] ـ بيانات در جمع بسيجيان و ملت ايران، ۴ آذر ۱۳۶۰.
[۹۸] ـ بيانات در جمع فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان، ۱۱ شهريور ۱۳۶۳.
[۹۹] ـ نامه به اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام، ۸ دي ۱۳۶۷.
[۱۰۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۰۱] ـ همان.
[۱۰۲] ـ همان.
[۱۰۳] ـ همان.
[۱۰۴] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۱۰۵] ـ همان.
[۱۰۶] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۰۷] ـ همان.
[۱۰۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۰۹] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۱۰] ـ همان.
[۱۱۱] ـ همان.
[۱۱۲] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۱۳] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأتهاي نظارت شوراي نگهبان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۴.
[۱۱۴] ـ بيانات در ديدار مسئولان اجرايي و نظارتي انتخابات ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي، ۲۲ آذر ۱۳۷۸.
[۱۱۵] ـ بيانات در خطبههاي نماز عيد فطر، ۱۸ دي ۱۳۷۸.
[۱۱۶] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۱۷] ـ همان.
[۱۱۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۱۹] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۴ دي ۱۳۸۲.
[۱۲۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۱۲۱] ـ بيانات در دومين نشست انديشههاي راهبردي، ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰.
[۱۲۲] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۲۳] ـ همان.
[۱۲۴] ـ همان.
[۱۲۵] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۲۶] ـ همان.
[۱۲۷] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۱۲۸] ـ همان.
[۱۲۹] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۸ آبان ۱۳۹۲.
[۱۳۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۳۱] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۱۳۲] ـ ديدار اعضاي شوراي نگهبان با رهبر انقلاب، ۳ آبان ۱۳۷۱.
[۱۳۳] ـ همان.
[۱۳۴] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۳۵] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۳۶] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۴ دي ۱۳۸۲.
[۱۳۷] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۱۳۸] ـ بيانات در ديدار كارگزاران نظام، ۲۷ مرداد ۱۳۸۹.
[۱۳۹] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۸ آبان ۱۳۹۲.
[۱۴۰] ـ بيانات در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، ۶ خرداد ۱۳۶۰.
[۱۴۱] ـ بيانات در جمع بسيجيان و ملت ايران، ۴ آذر ۱۳۶۰.
[۱۴۲] ـ بيانات در جمع برخي از مسؤولين كشور و مردم، ۱۱ آذر ۱۳۶۱.
[۱۴۳] ـ بيانات در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، ۴ بهمن ۱۳۶۱.
[۱۴۴] ـ پاسخ به نامه وزير مسكن و شهرسازي، ۲۰ بهمن ۱۳۶۱.
[۱۴۵] ـ بيانات در جمع بانوان اعضاي مكتبهاي اسلاميقم و مسجد جامع نارمك، ۱۹ فروردين ۱۳۶۳.
[۱۴۶] ـ بيانات در جمع فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان، ۱۱ شهريور ۱۳۶۳.
[۱۴۷] ـ نامه به اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام، ۸ دي ۱۳۶۷.
[۱۴۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند۱۳۷۰.
[۱۴۹] ـ همان.
[۱۵۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۳ آبان ۱۳۷۱.
[۱۵۱] - بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۵۲] - بيانات در دومين نشست انديشههاي راهبردي، ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰.
[۱۵۳] - بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۳۰ تير ۱۳۵۹.
[۱۵۴] - بيانات در ديدار با روحانيون گنبد، تركمن صحرا، گاليكش و كلاله، ۵ مرداد ۱۳۵۹.
[۱۵۵] - همان.
[۱۵۶] ـ نامه خطاب به حضرت آيتالله گلپايگاني، ۲۵ مهر ۱۳۶۰.
[۱۵۷] ـ همان.
[۱۵۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي مجلس شوراي اسلامي، ۴ بهمن ۱۳۶۱.
[۱۵۹] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ ارديبهشت ۱۳۶۲.
[۱۶۰] ـ بيانات در جمع برخي از مسؤولين كشور و خانوادههاي شهدا، ۱۴ تير ۱۳۶۲.
[۱۶۱] ـ بيانات در جمع اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ آذر ۱۳۶۲.
[۱۶۲] ـ بيانات در جمع فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان، ۱۱ شهريور ۱۳۶۳.
[۱۶۳] ـ وصيت نامه سياسي امام خميني(قدسسرهالشريف)، بند (ز).
[۱۶۴] ـ نامه به اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام، ۸ دي ۱۳۶۷.
[۱۶۵] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۶۶] ـ همان.
[۱۶۷] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۳ آبان ۱۳۷۱.
[۱۶۸] ـ همان.
[۱۶۹] ـ همان.
[۱۷۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأتهاي نظارت شوراي نگهبان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۴.
[۱۷۱] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۷۲] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۱۷۳] ـ بيانات در جمع برخي از مسئولين كشور، ۹ ارديبهشت ۱۳۶۳.
[۱۷۴] ـ بيانات در جمع مردم، ۲۵ ارديبهشت ۱۳۶۳.
[۱۷۵] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۱۷۶] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأتهاي نظارت شوراي نگهبان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۴.
[۱۷۷] ـ بيانات در ديدار مسئولان اجرايي و نظارتي انتخابات ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي، ۲۲ آذر ۱۳۷۸.
[۱۷۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۷۹] ـ همان.
[۱۸۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۴ دي ۱۳۸۲.
[۱۸۱] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۱۵ بهمن ۱۳۸۲.
[۱۸۲] ـ همان.
[۱۸۳] ـ بيانات در خطبههاي نماز جمعه تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۸۸.
[۱۸۴] ـ همان.
[۱۸۵] ـ بيانات در ديدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دي، ۱۹ دي ۱۳۹۰.
[۱۸۶] ـ بيانات در ديدار كارگران و فعالان بخش توليد كشور، ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲.
[۱۸۷] ـ بيانات در ديدار دستاندركاران برگزاري انتخابات، ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲.
[۱۸۸] ـ همان.
[۱۸۹] ـ همان.
[۱۹۰] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۱۸ شهريور ۱۳۹۴.
[۱۹۱] ـ همان.
[۱۹۲] ـ بيانات در ديدار ائمه جمعه سراسر كشور، ۱۴ دي ۱۳۹۴.
[۱۹۳] ـ بيانات در جمع ملت ايران، ۱۴ دي ۱۳۵۸.
[۱۹۴] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۱۹۵] ـ بيانات در ديدار جمعي از ناشران، ۲۸ ارديبهشت ۱۳۷۸.
[۱۹۶] ـ بيانات در پاسخ به پرسشهاي دانشجويان در دانشگاه صنعتي شريف، ۱ آذر ۱۳۷۸.
[۱۹۷] - بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۱۹۸] - همان.
[۱۹۹] - همان.
[۲۰۰] - بيانات در ديدار اعضا مجلس خبرگان.
[۲۰۱] - بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان قزوين، ۲۶ آذر ۱۳۸۲.
[۲۰۲] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۴ دي ۱۳۸۲.
[۲۰۳] ـ همان.
[۲۰۴] ـ نامه به شوراي نگهبان براي تجديد نظر در صلاحيت كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري، دوم خرداد ۱۳۸۴.
[۲۰۵] ـ بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان بسيجي، ۵ خرداد ۱۳۸۴.
[۲۰۶] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۲۵ خرداد ۱۳۸۴.
[۲۰۷] ـ بيانات در ديدار مردم يزد، ۱۲ دي ۱۳۸۶.
[۲۰۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۰ تير ۱۳۸۶.
[۲۰۹] ـ بيانات در جمع مردم استان كردستان، ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۸.
[۲۱۰] ـ بيانات در خطبههاي نماز جمعهي تهران، ۲۰ شهريور ۱۳۸۸.
[۲۱۱] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۲.
[۲۱۲] ـ همان.
[۲۱۳] ـ بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، ۸ خرداد ۱۳۹۲.
[۲۱۴] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۱۸ شهريور ۱۳۹۴.
[۲۱۵] ـ بيانات در ديدار با ائمه جمعه سراسر كشور، ۱۴ دي ۱۳۹۴.
[۲۱۶] ـ بيانات در ديدار دستاندركاران برگزاري انتخابات، ۳۰ دي ۱۳۹۴.
[۲۱۷] ـ بيانات در ديدار با مسؤولان دفاتر نهضت سوادآموزي، رئيس و جمعي از مسؤولان ادارات شهرباني، ۴ مهر ۱۳۶۹.
[۲۱۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند۱۳۷۰.
[۲۱۹] ـ همان.
[۲۲۰] ـ همان.
[۲۲۱] ـ همان.
[۲۲۲] ـ همان.
[۲۲۳] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأتهاي نظارت شوراي نگهبان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۴.
[۲۲۴] ـ همان.
[۲۲۵] ـ همان.
[۲۲۶] ـ همان.
[۲۲۷] ـ همان.
[۲۲۸] ـ همان.
[۲۲۹] - همان.
[۲۳۰] - بيانات در خطبههاي نماز عيد فطر، ۱۸ دي ۱۳۷۸.
[۲۳۱] - بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۱۳ بهمن ۱۳۷۸.
[۲۳۲] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۲۳۳] ـ همان.
[۲۳۴] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۱۱ مهر ۱۳۸۰.
[۲۳۵] ـ همان.
[۲۳۶] ـ همان.
[۲۳۷] ـ بيانات در ديدار مردم قم، ۱۸ دي ۱۳۸۲.
[۲۳۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۴ دي ۱۳۸۲.
[۲۳۹] ـ همان.
[۲۴۰] ـ همان.
[۲۴۱] ـ همان.
[۲۴۲] ـ همان.
[۲۴۳] ـ همان.
[۲۴۴] ـ همان.
[۲۴۵] ـ همان.
[۲۴۶] ـ همان.
[۲۴۷] ـ همان.
[۲۴۸] ـ همان.
[۲۴۹] ـ همان.
[۲۵۰] ـ بيانات در خطبههاي نماز جمعه تهران، ۱۴ بهمن ۱۳۹۰.
[۲۵۱] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۱۸ شهريور ۱۳۹۴.
[۲۵۲] ـ بيانات در ديدار با ائمه جمعه سراسر كشور، ۱۴ دي ۱۳۹۴.
[۲۵۳] - بيانات در ديدار دستاندركاران برگزاري انتخابات، ۳۰ دي ۱۳۹۴.
[۲۵۴] - بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۲۵۵] - همان.
[۲۵۶] - همان.
[۲۵۷] - همان.
[۲۵۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأتهاي نظارت شوراي نگهبان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۴.
[۲۵۹] ـ همان.
[۲۶۰] ـ همان.
[۲۶۱] ـ همان.
[۲۶۲] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۱۳ بهمن ۱۳۷۸.
[۲۶۳] ـ بيانات در ديدار مردم قم، ۱۸ دي ۱۳۸۲.
[۲۶۴] ـ همان.
[۲۶۵] ـ بيانات در ديدار مردم قم، ۱۹ دي ۱۳۹۱.
[۲۶۶] ـ بيانات در ديدار دستاندركاران برگزاري انتخابات، ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲.
[۲۶۷] ـ بيانات در ديدار اعضاي هيأت مركزي نظارت بر انتخابات مجلس، ۴ اسفند ۱۳۷۰.
[۲۶۸] ـ همان.
[۲۶۹] ـ همان.
[۲۷۰] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۲۷۱] ـ بيانات در جمع برخي از مسؤولين كشور، ۹ ارديبهشت ۱۳۶۳.
[۲۷۲] ـ حكم تعيين نماينده جهت بررسي انتخابات مرحله دوم مجلس شوراي اسلامي در تهران، ۱ ارديبهشت ۱۳۶۷.
[۲۷۳] ـ همان.
[۲۷۴] ـ همان.
[۲۷۵] ـ همان.
[۲۷۶] ـ نامه خطاب به حضرت آيتالله امامي كاشاني، ۱۴ ارديبهشت ۱۳۶۷.
[۲۷۷] ـ بيانات در ديدار كارگزاران نظام، ۱۱ آبان ۱۳۸۲.
[۲۷۸] ـ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، ۲۵ خرداد ۱۳۸۴.
[۲۷۹] ـ بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام ۱۹ دي، ۱۹ دي ۱۳۸۶.
[۲۸۰] ـ بيانات در ديدار نمايندگان ستادهاي چهار نامزد انتخابات رياستجمهوري، ۲۶ خرداد ۱۳۸۸.
[۲۸۱] ـ همان.
[۲۸۲] ـ همان.
[۲۸۳] ـ همان.
[۲۸۴] ـ بيانات در خطبههاي نماز جمعه تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۸۸.
[۲۸۵] ـ همان.
[۲۸۶] ـ همان.
[۲۸۷] ـ بيانات در ديدار مسئولان اجرايي و نظارتي انتخابات ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي، ۲۲ آذر ۱۳۷۸.
[۲۸۸] ـ بيانات در ديدار اعضاي شوراي نگهبان، ۲۸ تير ۱۳۷۹.
[۲۸۹] ـ همان.
[۲۹۰] ـ همان.
[۲۹۱] ـ بيانات در خطبههاي نماز جمعه تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۸۸.